امروزه هر هموطنی حداقل یک فقره پرونده را در محاکم شرع و بیدادگاههای حکومت اسلامی صاحب شده! دیگر با محیطِ وحشتناک و اسفناکِ دادسراها آشناست، بارها شاهدِ التماس و "دستبوسیهای" مجرمان و خانوادۀ این فلکزدهها مقابلِ خانوادههای زیان دیده وُ مقتولین در چنین فضای حزنانگیزی بوده. چه تعداد اعدام و چه میزان حبسِ خانمانسوز شاملِ حالِ افراد قاتل و مجرمی شد که تنها معلولِ فقرِ طاقتفرسا و تنگدستی و آشفتگیهایی بودند که همین حسینِ شریعتمداریهای زمان بر آتش این خرمن میدمیدند آتشی که به میلیونها قتل و کشتار و جنایت در کشور دامن زد و همچنان میزند. همینکه در فردای رهایی "قوانینِ بازدارنده" مشمولِ احوالِ آقایان نوریزادها بـشود و همینکه بجای این اعدامها، شکنجه وُ سیاهچالهای مخوف(زندان) ، حبس در زندانهایی با استانداردهای بینالمللی را تجربه نمایند کلاهشان را نیز باید بیاندازند هوا. ما نسلِ سوخته
امروزه هر هموطنی حداقل یک
امروزه هر هموطنی حداقل یک
ناشناس
ما نسلِ سوخته که به واقع قربانیانِ این مُقـَـرَبین درگاهِ امامانِ عصر هستیم هرگز نباید آن و این جنایات را ببخشیم، موظفیم پیگیرِ پروندۀ جنایتکاران و اشخاصِ مسئول و عامل و آمری که مشغول در کشتارگاهِ حکومت اسلامی هستند و بودند باشیم. با پذیرفتنِ پروژههایی چون «ببخشیم و فراموش نکنیم!» و لازمُالاتباع نمودنِ این رَویهها، تنها بستر و گندابی امن برای بازتولیدِ پورمحمدی، خلخالی، لاجوردی، خمینی، رسماًجانی، خامنهای و جانیانِ ریز و درشت و دیگر فرصتطلبان خواهیم ساخت که هیچ وحشتی از کارنامۀ اعمالشان در آیندۀ بدونِ حسابرسی، نخواهند داشت.