شهریار آهی در سخنان خود گفت: «فکر میکنم برای مردم عادی، سیاست خوب سیاستی است که اقتصاد آنها را درست کند. منحنی مشروعیت نظام را که بنگریم بالا رفتن و پائین آمدن مشروعیت نظام ارتباط مستقیم با اقتصاد دارد. در شرایط امروز صحبت از تحریم و فشارهای بین المللی بر اقتصاد ایران و هدفمند کردن یارانه ها است در حالیکه به عقیده من مهمترین عامل که عوامل دیگر تشدیدش می کنند و عامل اصلیست که اقتصاد را آسیب پذیر کرده، بمب بزرگی است که احمدینژاد در اقتصاد ایران کاشت. این بمب هیولای نقدینگی است».
وی افزود: «با توجه به این که در یک اقتصاد سالم، نسبت نقدینگی به تولید ناخالص یک به پنج است؛ قبل از شروع بحران کنونی ارزی چند ماه پیش، این نسبت یک به یک رسید. یعنی کشور می تواند در آستانه تورم آرژانتینی قرار گیرد به این معنا که وقتی غذایی در رستوران سفارش میدهید پول را اول بدهید که تا پایان غذا ارزش پول پائینتر میرود».
به گفته آهی، مهمترین مشکل برای اعتماد و سرمایه گذاری ساختن فرداٰ نوسان شاخصهای اقتصادی است. بعضیها میگویند این نقدینگی علتش هدفمندی یارانه ها بوده است که من مخالفام و ثابت می کنم این طور نیست.
آهی گفت: «حجم نقدینگی ایران در 1384، 67 هزار میلیارد دلار بود. اواخر 91 یعنی امسال به 376 میلیارد دلار رسید. یعنی 5 یا 6 برابر شده است در نتیجه میانگین هندسی رشد نقدینگی به 1.26 درصد میرسد. سال 90 – 91 یعنی سال اول و دوم بعد از هدفمندی یارانهها رشد نقدینگی به ترتیب 15 و 10 درصد شد. نقدینگی بعد از هدفمندی یارانه ها رشد نکرده و از میانگین هندسی این هفت سال پائینتر آمده است. تقصیر از کجا بوده؟ این رقم در سال 85 – 86 اوایل دوره احمدینژاد 40 درصد بوده یعنی در یک سال این رشد را پیدا کرده است. تزریق دلارهای نفتی هم به دو دلیل جوابگو نیست 1. اگر شما صد تومان وارد اقتصاد کنید یا استفاده اجباری بانک های بازرگانی نزد بانک مرکزی 10 درصد باشد به این معناست که این 100 تومان در بانک است و او باید 10 درصد را به بانک مرکزی بدهد و 90 درصد را می تواند به شخص دیگری قرض دهد. احمدینژاد در سال 85 – 86 بنگاههای زودبازده را راهاندازی کرد در نتیجه وقتی بهره بالا باشد مردم قرض نمیکنند. ولی ایشان نرخ بهره واقعی را منفی کرد به این معنا که با قرض گرفتن می توان پول ساخت. و این باعث انفجار نقدینگی است. وقتی این بمب ساخته شد سیستم اقتصادی آسیب پذیر میشود و تزریق دلار به صورت مصنوعی و انتقال دلار این مشکلات بوجود می آید».
وی افزود: «کتابی هست بنام «اقتصاد ایران در تنگنای توسعه» نوشته حمید زمان زاده و صادق حسینی با مقدمهای از دکتر غنینژاد. در مقدمه آمده است: «اختلافها میان اقتصاددانها بیشتر به این بر میگردد: عدهای بر انفعال سختافزارها مانند سرمایه فیزیکی و تکنولوژی تاکید دارند و عدهای در تغییرات نرمافزاری درونی یعنی تحول در نهادها. نهادگرایان جدید از سه دهه پیش به طور جدی در محافل علمی اقتصاد مطرح شدهاند. باور دارند که وارد کردن سختافزارها بدون نهادهای مناسب توسعه مثل بذر پاشیدن در شورهزار است». این نهادها باید درست شوند. سه تای مهم ان عدالت در رقابت، آزادی تجارت، کارشناسی و دیسیپلین مالی مالیاتی است».
آهی در پایان گفت: «علت تمدن کدام است؟ بعضی خواهند گفت، ملت متمدن آن است که راه آهن و کارخانه و هواپیما و از این قبیل چیزها دارد و شهرهایش چنین و چنان است. من میگویم این ها فروع تمدن هستند نه اصل آن، اگر اصل شود، فروع هم تامین میشود اگر نباشد فروع هم از بین میروند. اصل تمدن این است که ملت نمایندگان خود را انتخاب کنند و به آنها مسئولیت قانون گزاری را واگذار کنند و خود مردم آن قانون را رعایت کنند. این سخنرانی محمد علی فروغی شصت سال پیش در دانشکده حقوق دانشگاه تهران است».
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید