رفتن به محتوای اصلی

«هزار و صد»؛ تجاوز جنسی به زنان در زندان

«هزار و صد»؛ تجاوز جنسی به زنان در زندان


عماد وکیلی
 

هزار و صد عنوان فیلم کوتاهی است از شبنم طلوعی که به موضوع استفاده از تجاوز و تهدیدهای جنسی در زندان‌های جمهوری اسلامی می‌پردازد، موضوعی که برخی زنان بازداشت شده در دوران مختلف جمهوری اسلامی بر آن صحه گذاشته‌اند و روایت‌های تکان‌دهنده‌ای را درباره آن نقل کرده‌اند.

شبنم طلوعی به عنوان یک بازیگر شناخته شده تئاتر و سینما در ایران فعال بود، اما به دلیل بهایی بودن تحت فشارهای امنیتی قرار گرفت. در بازجویی‌های حراست وزارت ارشاد و وزارت اطلاعات از او خواسته شد که تغییر مذهب بدهد و در صورت اعتراف به مسلمان شدن اجازه ادامه کارش را داشته باشد، اما طلوعی تصمیم گرفت ایران را ترک کند و فعالیت‌های خود را در خارج از ایران ادامه دهد.

در خارج از ایران، او علاوه بر بازیگری به ساخت فیلم هم پرداخت، از جمله مستندی درباره طاهره قره العین به نام خاک، شکوفه، آتش. اما تازه‌ترین اثر او هزار و صد نام دارد که این روزها به طور رایگان در اینترنت قرار گرفته، اما در ابتدای فیلم توصیه شده که تماشای آن برای افراد زیر شانزده سال و افراد حساس مناسب نیست، چرا که فیلم به طور آشکار و بدون تعارف پرده از جنایت‌های هولناک جمهوری اسلامی علیه زنان برمی‌دارد، جایی که بازجوها جدای از حرف‌ها و تهدیدهای جنسی از تجاوز هم برای خرد کردن زندانی استفاده می‌کنند.

نماد این خشونت‌های جنسی در فیلم، بازجویی است به نام مرتضی. «حاجی» که بازجوی اصلی است هر بار می‌خواهد زن را خرد کند تا به کارهای ناکرده اعتراف کند، مرتضی را صدا می‌کند، مردی که از حرف‌هایش می‌فهمیم که یک سادیست جنسی است که از هر ابزاری برای خرد کردن زندانی استفاده می‌کند. رفته‌رفته خود حاجی هم با حرف‌ها و اعمالش به او می‌پیوندد: حاجی که زن و فرزند دارد و در تلفن با آنها مهربانانه حرف می‌زند، در اواخر فیلم از طعنه‌های جنسی استفاده می‌کند و با تعریف کردن از تن و بدن زن، او را دستمالی می‌کند.

فیلم حکایت یک اتاق بازجویی است که در آن قرار است زنی که در بهشت زهرا در چهلم حدیث نجفی بازداشت شده به هر قیمتی به کارهای ناکرده اعتراف کند. در غالب فیلم، زن با بازی خود شبنم طلوعی، چشم‌بند دارد و جز او در تمام فیلم کس دیگری را نمی‌بینیم، جز دست‌های کثیف حاجی با انگشترهای معمول که با شنیدن صدای او به همراه صدای یکی دو نفر دیگر از جمع بازجویان فیلم جلو می‌رود. در نتیجه فیلم کاملاً در یک فضای بسته شکل می‌گیرد و ما به همراه زندانی از این اتاق بیرون نمی‌آییم. هر از گاه فیلمساز برای جدا شدن از درون اتاق، زاویه دیگری را انتخاب می‌کند: دوربین مدار بسته‌ای که داخل اتاق را به نمایش می گذارد، یک اتاق خالی ترسناک با یک میز و صندلی. نماهای این دوربین مدار بسته ترس و وحشت بیشتری را ایجاد می‌کند و زاویه‌های بسته صورت زن و دست‌های کثیفی که هر از گاه وارد کادر می‌شوند و حالت تهاجمی دارند، همه در خدمت فضایی است که قرار است در یک محیط بسته سیاه و کوچک خلق شود و تماشاگر را با شخصیت اصلی همراه کند، اما مهمتر از آن صدایی است که می‌شنویم: صدا در فیلم به اندازه تصویر اهمیت دارد و هر جمله توأم با تحقیر با اشاره‌های جنسی - از جمله اشاره به نوشابه به عنوان آلت تجاوز یا اشاره به درخواست طلاق زن- قرار است تماشاگر را با درون شکننده زن همراه کند، زنی که تنها یک عکاس ساده اینترنتی برای لباس و وسایل است و از این راه زندگی خود و پسر چهارده ساله‌اش را تأمین می‌کند، اما حالا باید اعتراف کند که سردسته شورشیان علیه حکومت بوده و قصد داشته با گرفتن عکس و فرستادن آنها به «رسانه‌های معاند» علیه حکومت اقدام کند. فیلم در چند بخش بعد از هر نوبت نماز اتفاق می‌افتد و مجموعاً چند نوبت نماز در طول روز و شب را در بر می‌گیرد که در آن به طور متناوب بازجویی‌های این زن ادامه می‌یابد تا رفته‌رفته خرد شود و هر بار یکی از این اتهامات را بپذیرد. عنوان هزار و صد اشاره‌ای است به تکرار صدها باره جملاتی که بازجو از او می‌خواهد تکرار کند و ابایی ندارد که آنها را بشمارد تا سرانجام به بار نهایی، یعنی هزار و صد می‌رسد در فیلمی که در ابتدایش تأکید شده:«محتوای این فیلم برگرفته از گفت‌و‌گو با افراد حقیقی است».

اما فیلمساز فیلم تلخ‌اش را با امید به پایان می‌رساند. روایت این خرد شدن تدریجی که با استفاده از روش‌های غیر انسانی صورت می‌گیرد( از تجاوز جنسی تا سوء‌استفاده از مادر قربانی و بعد دستگیری پسر چهارده ساله این زن) در نهایت به پایان دیگری می‌رسد که نشان از امید دارد.

فیلم به رغم محدودیت‌های ساخت و مشکلات ناشی از آن، به دلیل موضوع حساس و روایت ناگفته‌هایی که در داخل ایران امکان پرداختن به آنها وجود ندارد، اهمیت می‌یابد و می‌تواند به عنوان بخشی از سینمای در تبعید ایران که این روزها بیش از پیش و با قدرت‌تر از همیشه ظاهر شده، راه را برای فیلم‌هایی باز کند که خارج از سانسورهای سینمای رسمی رو به احتضار داخل ایران، چهره واقعی حکومت را در سینما ثبت و ضبط می‌کنند.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
ایران اینترنشنال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید