گنتر گراس نویسنده ی معروف آلمانی روز دوشنبه (13 آوریل/ 23 فروردین) در سن 87 سالگی در شهر لوبک آلمان درگذشت.
او در سال 1999 برای مجموعه آثارش جایزه ی ادبی نوبل را از آن خود کرد.
گراس نویسنده ای بود متعهد، اخلاقی، و معترض. از این رو در سراسر دوره ی خلاقیت خود همواره با مردم بود و زبان گویای آنان.
چه زمانی که گام در سیاست داشت و چه هنگامی که با مجسمه سازی و نقاشی و رمان و داستان و نمایشنامه و اشعارش سر گذشت و آرزوهای مردم را باز میافرید.
شخصیت او بازتاب عینی روح ادبیات بود. هنر و تعهد و اعتراض. عناصری که او را در ردیف گوته قرار داد.
او زاده ی روند مبارزه ی دموکراسی و از آفرینندگان آن بود. به هر جا و در هر عرصه ای که وارد شد آزاد و مستقل و دموکرات ماند.
جهان ادبیات با درگذشت او یکی از پدرانش را ازدست داد و بردگان نوین زمین یکی از صمیمی ترین مدافعانش را.
تحمل جهان و زندگی بدون گراس و گراسها ، با نعره های دهشناک بوش و بوشها براستی سخت و زجر آور است.
میگوید:««نویسنده کسی است که در برابر زمان گذران چیز مینویسد. چنین نویسندهای نمیتواند خود را از زمان جدا کند و در خلاَء چیز بنویسد، بلکه باید همیشه معاصر باشد. او باید با تحولات زمان گذران روبرو شود، با رویدادها قاطی شود و جبهه بگیرد. چون هر نویسندهای برای زمان خودش به دنیا میآید، البته او میتواند مدعی شود که زودتر یا دیرتر از موعد پا به دنیا گذاشته. برخلاف تصور، او موضوع نوشتن را خودش انتخاب نمیکند، بلکه موضوع به او تکلیف میشود. لا اقل درباره خودم میتوانم بگویم که آزادی انتخاب نداشتهام. اگر میخواستم دنبال هوا و هوس خودم برم، بی تردید دنبال فوت و فنهای ادبی میرفتم و راحت و آسوده از آفرینش ادبی لذت میبردم، اما چنین کاری از من ساخته نبود.»
در مورد موضوع نقد در آلمان و امریکا میگوید:
"در آمریکا با کتاب پوست کندن پیاز عادلانهتر رفتار شده است تا در آلمان". در آمریکا، "آنچه نویسنده خواهان دستیافتن به آن بوده، مورد توجه است. بعد منتقدان بررسی میکنند که آیا او به هدف خود دست یافته یا نه. در نقد ادبی آلمان برعکس است. در اینجا آنچه که منتقد از نویسنده انتظار دارد، در مرکز نقد قرار میگیرد."
درباره ی همسرش «اوته» گفته: "او مرا تشویق میکرد، زمانی که بیحالی و خمودگی در برم میگرفت، و مرا ترمز میکرد، وقتی که بسیار پرشتاب جولان میدادم. بدینخاطر از او ممنونم. من بدون او اصلا نمیتوانستم کارهایی را که کردهام به ثمر برسانم".
شاید این سخن گراس تأکید براین نکته باشد که "مردان بدون زنان هیچ اند".
گراس باتمام همبستگیهایی که با مردم آلمانشرقی داشت، از نقد آنان خودداری نکرده است. در یادداشت روزانهی ۲ مارس ۱۹۹۰ نوشته است: «اکنون خلقیات راستگرایانه که به صورت دیدگاههای ملیگرایانه، خارجیستیزانه، یهودیستیزانه و ماتریالیستی مبتذل بیان میشوند، آشکارا و بیکم و کاست مجال بروز مییابند».
بازتاب درگذشت او درجامعه هم نشانه ی عظمت روح این نویسنده را نشان داد و هم روح نقاد پذیری جامعه آلمان را:
مونیکا گوترز، وزیر فرهنگ آلمان گفت:«آثار گراس در کنار آثار یوهان ولفگانگ فون گوته، شاعر و ادیب بزرگ آلمانی، قرار خواهد گرفت.»
شورای فرهنگ آلمان : " او یکی از برجستهترین نویسندگان آلمانیزبان دوره پس از جنگ" و همزمان "لرزه نگار جامعه" بود و در بحثهای اجتماعی شرکت میجست.»
سلمان رشدی، نویسنده هندی-انگلیسی کتاب "آیههای شیطانی" درباره گراس گفت: «یک غول واقعی، یک منبع الهام، یک دوست.»
نوربرت لامرت، رئیس مجلس نمایندگان آلمان در پیام تسلیت خود به همسر گراس: "گراس مرجعی در مباحثه سیاسی" بود.
لامرت نوشت: «با درگذشت گونتر گراس نه تنها یکی از مهمترین نویسندگان آلمانیزبان را از دست دادهایم، بلکه یکی از متعهدترین شهروندان را که همواره در مورد موضوعهای اجتماعی اظهار نظر میکرد. گراس به هیچ وجه از اختلاف نظر و جر و بحث واهمه نداشت، بر عکس اگر لازم میدید در پی انجام آن برمیآمد.»
زیگمار گابریل، رئیس حزب سوسیال دمکرات آلمان: "او یکی از مهمترین نویسندگان دوره پس از جنگ آلمان و یکی از نویسندگان و مبارزان متعهد برای دموکراسی و صلح بود". سوسیال دمکراسی آلمان یک همراه، مشاور و دوست نزدیک خود را از دست داد.حزب سوسیال دموکرات آلمان در برابر گونتر گراس سر تعظیم فرود میآورد. از دهه ۱۹۶۰ گونتر گراس در مبارزات انتخاباتی فراوانی فعالیت داشت و به عنوان رابط میان حزب سوسیال دموکرات و روشنفکران آلمانی عمل میکرد که بر فضای فرهنگی سیاسی آلمان تاثیر گذاشت و این در پیروزی سوسیال دموکراتها از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ تاثیر داشت.
معاون صدراعظم آلمان:« گراس بر فرهنگ سیاسی آلمان تاثیر گذاشت.ایرادها و مداخلههای او در موضوعهای مختلف موجب شد که فرهنگ سیاسی در آلمان رنگارنگ تر و غنیتر شود و رابطه میان سیاست و فرهنگ تغییر کند. صدای او که شهروندان را به رواداری بیشتر فرامیخواند و اراده او برای دخالتهای سیاسی مداوم آلمان را غنیتر ساخت.»
گرگور گیزی، رئیس حزب چپهای المان: مرگ گونتر گراس فقدانی بزرگ برای آلمان خواهد بود. معدود کسانی هستند که مانند گونتر گراس بر آلمان به لحاظ ادبی تاثیر عمیق گذاشتهاند و نیز با کلام نافذ خود در بحثهای مهم سیاسی و اجتماعی شرکت کردهاند. حال صدای او خاموش شده و ما فقدان او را حس خواهیم کرد.
بیشتر آثار گراس به فارسی ترجمه شده است."کندن پوست پیاز-طبل حلبی-نمایشنامه آشپزهای بدجنس، موش و گربه، سالهای سگی، قرن من و رمان سفره ماهی-مزرعه گسترده- از جمله آثار اوست.
طبل حلبى - مزرعه گسترده - قرن من -از معروف ترین آثار ادبى او هستند.
---------
منبع نقل قول ها : دویچه وله
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید