رفتن به محتوای اصلی

پناهجویان و زمستان

پناهجویان و زمستان

 

زندگی، در دشتِ جاهلیت و طوفانِ ولایت ها

همچنان، در کنام مارها بود

که داعشیان، سر به پا و خون بچشم

دردستی هیزمِ رسالت و

در دیگری، با دوزخ و کویرِ نادانی آمدند.

بسان: خمینی ها و طالبان ها و بن لادن ها

این بار: علمداران محمد رسول الله

با نفرتِ تیز و ثنای ِکافر کشی آمدند.

چندان نپائید

همه ی در و دیوار و سرای دیارمان

دارِ مهر و لاشه آبروی ِانسان شد.

البغدادی ها هم با قرآن آمدند ـ

تا دودمانِ حرامی های کافر را

از زمینِ ناپاک و کاشانه ی آلوده

به دشت ها و بیابان ها و کوه ها

به مرگ ها و تجاوزها و گرسنگی ها بسپارند و سپردند.

اینک، مائیم و گریز، با دریاها و بیابان های منتظر!

+

آهای مدعی دانا بدان!

داعشی ها یک بیک در غیاب تو آمدند

آهای دل نادان، بدان!

داعشی ها با کلاه های گشاد مذهب آمدند

آنان: با دشنه انتقام و دشنام پیام آوران

خانه مان را کوبیدند

نان مان را دزیدند

دختران مان را ربودند

دیارمان را سوزاندند

حال ما: آواره و پناهجوئیم.

+

آهای آسمان

به زمستان کور و سنگدلت بگو

کودکان و زنان فراری هنوز در راهند

همچون همیشه بی پناهند

همچون همیشه بی گناهند

بگو: شیرخواران و بچه ها تاب سرما ندارند

مادران خسته سینه های پُر شیر و گرم ندارند

به زمستان بگو: عجول تیغ سرما، برنکش

که گریختگان خسته، فرصت خفتن ندارند.

 

بهنام چنگائی 10 آذر 1394

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید