رفتن به محتوای اصلی

مادر بهکیش

مادر بهکیش

مادر بهکیش رفت

او، یادی و آبروئی گذاشت

لهیده شده، به دل تاریخ رفت.

داغدارترین مادر جهان

از ستم "با خدایان"

باری، رهائی یافت و رفت.

دلریشترینِ دل های پاره بخاک رفت

جگرسوخته ترین جان های سوخته بخاک رفت.

+

دامن پلید آسمان پُرافاده، لکه دار این مِهرکُشی ست

وجدان تاریخ پتیاره ی او، بدهکار مادر بهکیشی ست

حرمت این زن:

چنین به که در خاموشی آسمان دریده هویداست

 مصیبت کهکشانی او را

نه هرگز کمر کوه، یا که خدا،تاب نمی آرست.

+

مادری تکه پاره ـ

که اندوه او کوه ها ـ

و خود

بسان کاه تکیده بود

و شگفتا، تا دم مرگ

با کمر و دست های شکسته ازپا نایستاد.

+

مادر بهکیش:

نه کوه که مشتی استخوان و پوست شد ـ

او مادری از درون داغان بود،

و همچنان

بسان رشته های زاگرس بلندبالا می نمود

و سینه بر آسمان "شبِ ستم" می سائید

تاب رنج می آورد

و در عین ویرانی

هرگز

درخودنمی نشست و نمی نالید.

بهنام چنگائی 13 دی 1394

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید