اعتراض خانم حمیده آرامش به
ناشناس
اعتراض خانم حمیده آرامش به علی دایی و حرفهای نگفته
متاسفانه در ایران همیشه دیوار ترکها کوتاه بوده و تمامی تیرهای نقد به سوی ترکها روانه شده و تا کنون کسی نبوده تا فرهنگ عمومی و غالب فارس کشورمان را به چالش بکشاند و آن تیر را به فرهنگ عمومی کشور روانه کند. چرا که در کشور ما برادران فارس ما نسبت به زنان و خانم ها بعضا رفتاری نا خوش آیند داشتهاند و اتفاقا کسی هم صدایش در نیامده است.
خانم آرش این چنین ندا سر میدهند :« .. آي مربي، آی بزرگمرد فوتبال اين سرزمين غبار گرفته... تو چه كردي براي بازگرداندن ذره اي از حقوق از دست رفته زنان و دختران مظلوم اين سرزمين؟ كه مردانش براي اينكه نشان دهند خيلي مردند خيلي قدرتمندند، مي گويند ما مرديم! و زنانه عمل نمی کنیم!»
جای تعجب است، زمانی که اکثریت مردان فارس زبان کشور درباره زنان حامله اصطلاح «باردار» را به کار می برند ولی مفهوم زشت و نا مانوس آن را در نظر نمیگیرند، یعنی این اصطلاح را هم در مورد حیوانات (گاو، گوسفند و غیره) هم در باره مادران و زنان ما به کار می برند(یعنی بلانسبت مادران ما همانند گاو و اسب و قاطر با خود بار حمل میکنند) و همه زنان هم به این کلمه عادت کردهاند و بار معنایی منفی آن را در نظر نمیگیرند. در حالی که در فرهنگ ترکها که علی دایی نیز یکی از آنهاست، به جای اصطلاح به قول فارسها «باردار» و به قول عربها حامله (حمل کننده) که مناسب حیوانات است، اصطلاحهای جالب «آغیرآیاق»(کسی که پایش سنگین شده)، «بویلو» (بُوی = قد – یعنی کسی که دارای قد و اندازه زیادی است) و ایکیجانلی (کسی که دارای دو جان است). در اینجا ملت آذربایجان صنعت اوفئمیسم را مراعات کرده و با این کار ارزش و اهمیت دادن به زنان و مادران خود را به نمایش گذاشتهاند. همین مادران هستند که در دامان خود شاهان صفوی و قاجار و بسیاری از دولتمردان ترک را تربیت کرده و همین مردان ترک در دربار خود درباره غیر ترکها این صنعت اوفئمیسم را مراعات کرده و به جای استفاده از عدد ترکی 80 (سَکسَن) معادل فارسی آن یعنی عدد 80 (هشتاد) را به کار بردهاند تا در اذهان زیردستان غیر ترک این ذهنیت ایجاد نشود که ترکها قصد اهانت به غیر ترکها را دارند. چرا که در دوران صفویه و قاجار اکثر فرماندهان ترک و زیردستان از غیر ترکها بودند. وقتی که در دادن حقوق و مزد کارکنان در مواقعی که می خواستند مثلا بگویند که «بو سکسن ـ شاهی و یا آغچا و غیره ـ سنین پاییندیر» (این هشتاد شاهی و یا غیره سهم شماست). اکثر غیر ترک ها در آن دوران زبان ترکی را می دانستند و احتمالا به خاطر شباهت کلمه سکسن به سگسن (تو سگ هستی) این احتمال وجود داشت که خیال کنند فرد بالادست ترک قصد دارد به وی توهین کند. ترکها با در نظر گرفتن این تداعی معنی از کاربد عدد سکسن خودداری کرده و به جای آن معادل فارسی آن یعنی هشتاد را به کار بردهاند و هنوز هم این سنت ادامه دارد.
به قول مثل معروف «اؤز گؤزونده تیری گورمور، اؤزگه گؤزونده قیلی سئچیر«تیر را در چشم خود نمی بیند، اما مو را در چشم دیگران میبیند) هر از تلویزیون ایران و از در کتابهای فارسی و از سوی پانفارسیستها صدها بار توهین روانه مردان، زنان و کودکان ترک میشود و کسی صدایش در نمی آید. حال از این موضوع بگذریم. چرا در کشور کسی به فرهنگ غالب کشور، یعنی فرهنگ فارس که در آن هرروز به زنان توهین میشود ولی کسی بدان توجه نمیکند ولی زمانی که علی دایی عبارت «... ما که تنیس بازی نمیکنیم و بازیکنان ما خانم نیستند. فوتبال یک بازی مردانه است که در آن بازیکنان میجنگند و مردانه بازی میکنند» را به کار میبرد، مثل اینکه علی دایی تنها کسی هستند که این قبیل سخنان را بر زبان می آورند.
حال بهتر بود فرهنگ عمومی جامعه خصوصا فرهنگ غالب فارس مورد نقد قرار میگرفت نه فرد علی دایی. چرا که علی دایی هم یکی از تربیت بافتگان فرهنگ عمومی و غالب کشور است و صد افسوس که در کشور ما به فرهنگ ترکی آذربایجانی همیشه به دیده تحقیر نگریسته شده و از چنین مزایای آن هم بهره برده نشده است. . به امید روزی که در کشور ما نگاه تبعیض آمیز به زنان برچیده شود.
به قول مثل معروف «اؤز گؤزونده تیری گورمور، اؤزگه گؤزونده قیلی سئچیر«تیر را در چشم خود نمی بیند، اما مو را در چشم دیگران میبیند) هر از تلویزیون ایران و از در کتابهای فارسی و از سوی پانفارسیستها صدها بار توهین روانه مردان، زنان و کودکان ترک میشود و کسی صدایش در نمی آید. حال از این موضوع بگذریم. چرا در کشور کسی به فرهنگ غالب کشور، یعنی فرهنگ فارس که در آن هرروز به زنان توهین میشود ولی کسی بدان توجه نمیکند ولی زمانی که علی دایی عبارت «... ما که تنیس بازی نمیکنیم و بازیکنان ما خانم نیستند. فوتبال یک بازی مردانه است که در آن بازیکنان میجنگند و مردانه بازی میکنند» را به کار میبرد، مثل اینکه علی دایی تنها کسی هستند که این قبیل سخنان را بر زبان می آورند.
حال بهتر بود فرهنگ عمومی جامعه خصوصا فرهنگ غالب فارس مورد نقد قرار میگرفت نه فرد علی دایی. چرا که علی دایی هم یکی از تربیت بافتگان فرهنگ عمومی و غالب کشور است و صد افسوس که در کشور ما به فرهنگ ترکی آذربایجانی همیشه به دیده تحقیر نگریسته شده و از چنین مزایای آن هم بهره برده نشده است. . به امید روزی که در کشور ما نگاه تبعیض آمیز به زنان برچیده شود.