جناب "" حامد ایرانی "" گرامی، از لطف شما سپاسگزارم، بدون فوت وقت به سر موضوع اصلی میروم، استقرار موشکهای پاتریوت در ترکیه جزئی از "" مرحلهٔ پایانی "" فاز سوم "" برنامه "" گسترش نفوذ "" ناتو به کلّ جهان است، در منطقه آسیا، پاسیفیک این "" فاز سوم "" به زیر چتر گرفتن کشورهای نظیر "" مغولستان، تاجیکستان، ازبکستان تا کرهٔ جنوبی، ژاپن، نیو زیلند و """ با تکنولوژی پیشرفته "" فوق جنگ ستارگان "" برای اولین بار کلّ دنیا را پوشش خواهد داد. چپ ستیزی من تا حدی به دلیل واقعیت ستیزی چپها با روند جاری در جهان است. گفتمان مسلط قرن ۲۱ با گفتمان مسلط دنیای قرن ۲۰ توم و جهان دو قطبی متفاوت است. به همین جهت منافع ملی کشورها در چگونگی "" تعبیر و تفسیر "" این گفتمان شکل خواهد گرفت. با در نظر گرفتن این گفتمان مسلط است که من تاکید میکنم " آغاز روند رشد و توسعه با مرگ رمانتیزم سیاسی شروع میشود "" ، و
جناب "" حامد ایرانی "" گرامی
جناب "" حامد ایرانی "" گرامی
ناشناس
ادامه میدهام که "" رشد و ترقی "" هیچ گاه جایگاه "" چپی و کمونیستی نداشته بلکه از "" مفاهیم عصر روشنگری "" بوده اند و چپ با شعار پیشرفت و ترقی "" دید جامعه ما را نسبت به "" پیشرفت و ترقی عصر روشنگری "" به انحطاط کشاند. همچنین به نظر من "" چپ آزربایجانی "" همیشه از "" تعریف جایگاه ژئوپلیتیک "" آزربایجان طفره رفته و با این اشتباه آزربایجان جنوبی را به عنوان زیر مجموعهای از ایران نگاه داشت است. بر عکس "" چپ فارسستانی "" به عمد از "" تعریف جایگاه ژئوپلیتیک فارسستان "" طفره رفته تا همکام با "" پان فارسها و پان ایرانیستها "" ایران را فارس و زبان را فارسی تعریف کنند. در بعدی دیگر ما "" چپ هائی مثل خالو قربان و احسان الله خان "" را داریم که به میرزا کوچک خان جنگلی خیانت کردند و توسط رضا خان پاداش گرفتند. نقش تخریبی حزب توده که جای خود دارد.همچنین "" شرایط اقلیمی ناپایدار "" در این قرن باعث جابجائی میلیونها انسان خواهد شد و بدون شک "" فرار مغزها "" رشد شتابانی خواهد گرفت چیزی که چپ و دنیای چپی دیگر راه حالی برای آن ندارد، در روپا شاهد فروپاشی "" دولتهای رفاه "" هستیم و از این به بعد این بانک مرکزی خواهد بود که سیاست یک ملت را دیکته خواهد کرد، در آمریکای لاتین "" آخرین باز مانده "" کمونیستهای قرن گذشته نظیر "" چاوز ونزوئلا کاسترو کوبا "" چند روزی دیگر دار وادی را وداع خواهند گفت و این کشور برزیل است که جایگزین آنها خواهد شد، خود چاوز امپراطوری خود را بر روی "" صادرات نفت و گازی "" که به کشورهای سرمایداری میفروخت بنا نهاد. در مورد پیشوری نیز ایشون اول آزربایجانی بودند، بعد دمکرات بودند و شاید رگه هائی از چپ را نیز به دلیل شرایط آن دوران به خدمت گرفته بودند.