"""" عصر محاصره شروع شده """
ناشناس
"""" عصر محاصره شروع شده """ کشتی شکسته و بی در و پیکر با کاپیتان و سکّاندار جذامی اسیر توفان شده، مسافران نه تنها از کشتی که هر آن امکان غرق شدن آن میرود در حال فرّارند که از دست کاپیتان و سکّاندار جذامی نیز در وحشت و عذابند. کاپیتان جذامی ندا سر میدهد با من بمانید، خوشبختی شما را من تامین میکنم، و مسافران میگویند برو فکری به حال خودت بکن جذامی. ایران امروز آن کشتی شکسته و بی در و پیکر است، کاپیتان جذامی تمامیت خواهان ایرانی / فارسستانی هستند.