آقای کرمی من هم زمانی مارکسیست لنینیست بودم ولی در اینجا با شما وارد بحث مارکسیسم نمیشوم. فقط میخواهم که چند نکته را متذکر شوم: 1- شما از آقای چنگایی <مدرک فلسفی و اعتبار علمی کلاسیک> میخواهید. میتوانید بگویید که خود شما چه مدرک فلسفی و اعتبار علمی کلاسیک دارید؟ //////// 2- شما روشهای برخورد این دوستان را فحاشی و توهین مستقیم نمیداند و میگیویید که <فرهنگ شرقی و برخوردار از بار سنتّی و حذف فیزیکی غیر دمکراتیک را دارد.> حالا به نظر من برخورد خود شما نمونه آشکارفرهنگ شرقی و برخوردار از بار سنتی و حذف فیزیکی غیر دمکراتیک دارد آنجاییکه میگویدد: <همینکه شما بدون شناخت مبانی مارکسیسم را قشری تحریف میکیند، و تازه ادعای آموزگاری و استادی متون مارکسیسم را دارید، بیانگر گستاخی بدون مرز شماست> و یا <...معلوم میشد که شماها از 100 امتیاز حداکثر 10 تای آنرا دریافت نمی کردید> ////////// 3- آقای برزویه
آقای کرمی من هم زمانی
آقای کرمی من هم زمانی
ناشناس
طبیب نوشته اند: <البته این ایده با ناسیونالیسم که یکی از وقیح ترین اشکال آن ، هتاکی به تبار این و یا آن گروه از انسانها است که درنوشته های آقای کرمی یافت میشود ، زمین تا آسمان فرق دارد> لطفا بفرمایید که کجای این گفته اشکال دارد و با واقعیت مطابق نیست؟ سراسر اغلب نوشته های شما دارای هتاکی به تبار این و آن است. ////// 4- شما نوشته اید: <آقای بهنام چنگایی کامنت شما بیانگر یک خود بزرگ بینی و خودنمایی بدون پشتوانه و کم بضاعتی اندوختهء علمی هست> تا آنجایی که من نوشته های ایشان را خوانده ام و کامنت مورد اشاره شما را هم دیدم، چنین برداشتی ندارم که ایشان خودبزرگ بین و خودنما هستند. ایشان بدون هیچ ادعایی دانسته های خود را نوشته اند. اتفاقا خود بزرگ بینی و خود نمایی نه تنها در این کامنت شما بلکه بدون استثنا در همه نوشته های شما دیده میشود. شما خودتان را علامه دهر میدانید و در هر زمینه ای حکمهای عالمانه میدهید (حکم دادن با اظهار نظر یکی نیست)، دیگران را بیسواد و خود را باسواد مینامید. حتی بزرگترین دانشمندان دنیا هم مثل شما احکام قطعی صادر نمیکنند و این احتمال را میدهند که نظریاتشان درست نباشد ولی شما فکر میکنید و اینطور نشان میدهید که هر چه که مینویسید درست و قطعی و آیه منزل است. من شخصا از شما تا به حال هیچگونه تواضعی مشاهده نکرده ام. //// دوست عزیز ناصر کرمی، با وجود دنیای لایتناهی اینترنت و با استفاده از آن هر کسی، حتی من که در رشته خاصی درحد لیسانس درس خوانده ام، میتوانم تز چندین دکترا و در چندین رشته مختلف را بنویسم و آماده کنم (این هم شغلیست که در اروپا وجود دارد) ولی آیا واقعا من دکتر در آن علوم میشوم؟ نوشته های شما هم در رشته های مختلف انرژی و اتم و تاریخ و جغرافیا و مارکسیسم و... از حد همین سرهم بندی کردنهای اینترنتی بیشتر نیست. //// کمی پایتان را روی زمین سفت و سخت بگذارید. شما از مینویسید: <آغاز کند و کاو و پژوهش من در مبانی مارکسیسم به خیلی وقتها پیش برمیگردد، در ایران و خارج از کشور مسئول تئوریک و آموزشی در این مورد بودم. بستر فکری و تخصص سیاسی ام و جامعهء ایده آل و روابط اجتماعی مطلوب برای من در همین زمینه است> میشود لطفا بنویسید که این تخصص را کجا و کی گرفته اید؟ در ایران که که چنین تخصصی در دانشگاهها وجود نداشت. حالا اگر ربط این تخصص با انرژی اتمی و تاریخ و جغرافیا را هم برای من مشخص کنید ممنون میشوم. ///// همینطور نوشته اید: <تئوریسین های برجستهء مارکسیسم که بقول خود چپ ها و کمونیستها حزب توده و سازمان اکثریّت را هم در خارج کشور در جلسات رسمی تئوریک هم تجربه کردیم که چقدر بیسواد هستند و دانستنیهای بادکنکی آنها چقدر سریع از هم می پاشید و دست و پا را گم میکردند،> آیا شما واقعا خود را با کسانی مانند احسان طبری و نیکفر همپایه میدانید؟ به این میگویند تواضع علمی!!!