سلام آقای ناشناس، لازم می دانم در ارتباط با آنچه که شما در پانویس دوباره تان نوشته اید، چند نکته ای را به اختصار بگویم: اولن آتش زدن سینما رکس برای چپ ها چه عایدی می توانست داشته باشد که دست به این قتلعام بزنند؟ به باور من و هر آدم منطقی بی گمان، هیچ! ولی پرسش در اینجا باید اینگونه طرح شود که: آتش زدن سینما رکس برای چه و کدام جریانی مفید بفایده می توانست باشد، که از آن جنایت هولناک بهره برداری نا مشروع سیاسی کند؟ به دید من چنین معقول می آید: که یا کار خود نظام و وابستگان شاه برای جلب ترحم و تحریف مردم بود! و یا توسط تندروان وابسته به خمینی، برای بسیج هرچه بیشتر توده ها، که آن فاجعه دهشتناک را رقم زد! اما: پاسبان و پیاز فروش کشی که هدف یک جریان مردمی، انقلابی و ضداستبداد نیست. آنهم جریانی که خود را رو در روی شاه قرار داده بود. دوست من، شما ما را با شاه و شیخ و وابستگان آنها عوضی گرفته اید
سلام آقای ناشناس، لازم می
سلام آقای ناشناس، لازم می
بهنام چنگائی
ظاهرن عناصر و نیروهای چپ اگر یک نام نیک برجا گذاشته باشند، آن هم باید (نوعدوستی و حمایت از ضعفا) باشد! باور کنید اگر چپ غیر از این باشد، که دیگر چپ نیست، و دیگر لازم نبود برای رفع نابرابری ها و تبعیض و ستم و زور و ظلم شاه و شیخ بجنگید! چون همسان آنها می بود! در همین جا ضروری می دانم که بگویم که: سمت نظری من و جریان های بسیاری از همان دوران شاه، بر این بود که انقلاب و دگرگونی کار توده ها ست؛ و نه وظیفه چند ماجراجو انقلابی و آنارشیست چپ! البته طیفی بسیار کوچک از چپ مبارزات خود را معطوف به جنگ مسلحانه چریکی کرده بودند و بر اساس نگاه خویش، دست به اقدامات مسلحانه در برخی مناطق و شهر ها و بانک ها زده اند؛ که در اینجا مورد نظر ما نیست؛ و ای بسا در میان آن درگیری ها خون چند بی گناه بر زمین ریخته شده است، همچنانکه از چریک های فدائی خلق! که جای بحث جداگانه دارد و تازه خود این چریک ها افرادی بسیار مردمی بودند، بد نیست زندگی نامه های آنها را روزی اگر فرصت داشتید، بخوانید. من شخصن و نگاه سیاسی ام بدنبال راه و مشی مبارزات طبقاتی مسالمت جویانه بوده است و هستم. تندرست باشید