این نوشته را برای همهٔ کسانی
ناشناس
این نوشته را برای همهٔ کسانی مینویسم که ادعا میکنند تورکها آمده اند و مردمان فارس ایران را تورک کرده اند. در واقع این هم جواب برای آنان است و در عین حل سوالاتی است از تئوری آنها :
۱. تورکها در تاریخ به سرزمینهای مختلفی تسلط یافته اند؛ چه دلیلی داشته که فقط زبان مردم این قسمت محدود از قلمرو خود را تورک زبان کرده اند؟
۲. چگونه این همه لهجه در زبان تورکی را به آنها یاد داده اند؟
۳. این همه نامهای جغرافیایی تورکی از کجا آماده است؟
۴. تورکهایی که شما غالبا از وحشی بودن آنها دم میزنید چگونه این همه شعر، قصه، موسیقی، رقص، غذاهای تورکی و بیشمار مولفههای فرهنگی و هنری دیگر را به ما یاد داده اند؟
۵.اگر این همه وقت صرف استحالهٔ فرهنگی کرده اند پس کی جنگ کرده اند؟!
۶. چگونه و از کدام روشهای تدریس این مردم را تورک کرده اند که سیاست فارسی سازی ۱۰۰ سال اخیر با این همه امکانات و تلاشهای سیستماتیک قادر به دوباره فارس کردن این تورک زبانها و انجام پروسه عکس نشده است؟
۷.چگونه میخواهید سیاست آسیمیلاسیون فرهنگی و زبانی در به قول خودتان ۲۰۰-۳۰۰ ساله گذشته را توجیه کنید؟
۸.در حالیکه در سال ۲۰۱۳ هنوز دسترسی زمینی به بعضی از مناطق تورک نشین اگر نگوییم غیر ممکن، حد آقل دشوار است، چگونه تورک کردن این جغرافیای وسیع را در ۲۰۰-۳۰۰ سال قبل توجیه میکنید؟ آیا در ۲۰۰-۳۰۰ ساله قبل تورکها آموزش از راه دور داشته اند؟
۹.آیا تورکها برای این کار معلم استخدام کرده اند؟
۱۰.آیا به زور مردم فارس را تورک کرده اند؟ اگر این درست است پس چرا سیاست زوری رضا خانی(شما بخوانید فروغی، بهار ...) برای بر عکس کردن این پروسه جواب نداده است؟
سوالات و جوابهایی مثل اینها زیادند. واقعیّت این است که تکیه کردن صرف به نوشتههای تاریخ دانها گمراه کننده خواهد بود زیرا نوشتههای آنها بر پایهٔ ۲ روش تحقیق است: مشاهدهای و مصاحبه که هر دو محدودیت و ایراد سؤ گیری مشاهده کننده و مصاحبه کننده را دارند کا بر نتایج تحقیق اثر میگذرند به علاوهٔ اینکه نظر شاهان و سیاست وقت بر نوشتههای آنان تاثیر گذار بوده است.لذا سوالات فوق از تئوری "فارسهای بعدا تورک شده" میتواند محکی برای این تئوری باشد.
تاریخ قابلیت جعل کردن دارد ولی با آزمایش کردن از آنها میتوان به واقعیّت پی برد
با احترام به همهٔ زبانها و همهٔ فرهنگها و بالاتر از اینها به مقام والای انسانیت.
Özgür Yaşar
۶. چگونه و از کدام روشهای تدریس این مردم را تورک کرده اند که سیاست فارسی سازی ۱۰۰ سال اخیر با این همه امکانات و تلاشهای سیستماتیک قادر به دوباره فارس کردن این تورک زبانها و انجام پروسه عکس نشده است؟
۷.چگونه میخواهید سیاست آسیمیلاسیون فرهنگی و زبانی در به قول خودتان ۲۰۰-۳۰۰ ساله گذشته را توجیه کنید؟
۸.در حالیکه در سال ۲۰۱۳ هنوز دسترسی زمینی به بعضی از مناطق تورک نشین اگر نگوییم غیر ممکن، حد آقل دشوار است، چگونه تورک کردن این جغرافیای وسیع را در ۲۰۰-۳۰۰ سال قبل توجیه میکنید؟ آیا در ۲۰۰-۳۰۰ ساله قبل تورکها آموزش از راه دور داشته اند؟
۹.آیا تورکها برای این کار معلم استخدام کرده اند؟
۱۰.آیا به زور مردم فارس را تورک کرده اند؟ اگر این درست است پس چرا سیاست زوری رضا خانی(شما بخوانید فروغی، بهار ...) برای بر عکس کردن این پروسه جواب نداده است؟
سوالات و جوابهایی مثل اینها زیادند. واقعیّت این است که تکیه کردن صرف به نوشتههای تاریخ دانها گمراه کننده خواهد بود زیرا نوشتههای آنها بر پایهٔ ۲ روش تحقیق است: مشاهدهای و مصاحبه که هر دو محدودیت و ایراد سؤ گیری مشاهده کننده و مصاحبه کننده را دارند کا بر نتایج تحقیق اثر میگذرند به علاوهٔ اینکه نظر شاهان و سیاست وقت بر نوشتههای آنان تاثیر گذار بوده است.لذا سوالات فوق از تئوری "فارسهای بعدا تورک شده" میتواند محکی برای این تئوری باشد.
تاریخ قابلیت جعل کردن دارد ولی با آزمایش کردن از آنها میتوان به واقعیّت پی برد
با احترام به همهٔ زبانها و همهٔ فرهنگها و بالاتر از اینها به مقام والای انسانیت.
Özgür Yaşar