رفتن به محتوای اصلی

من قصد ورود به بحث آقایان

من قصد ورود به بحث آقایان
ناشناس

من قصد ورود به بحث آقایان یونس شاملی و بهنام نداشتم چون که جواب آقای شاملی در رابطه با فرق بین دولت فارسی و مردم فارس مشخص است. برای آنان که نژادی نمی اندیشند اظهر من الشمس است تورک بودن یا فارس بودن یک مسئله فرهنگی است و ربطی به نژاد ندارد

و درمباحث علمی نیز خود نژاد مورد سئوال جدی است ؛ سئوال اساسی این که آقای بهنام با تفکر انترناسیونالیستی خود حاظر به پذیرش نسل کشی فرهنگی و زبانی در ایران هست یا نه ؟ اگر هستند کدام سامانه و ساختار دولتی صرف نظر از فرم آن از نابودی زبانها و از این طریق یکسان سازی به نفع دولت فارسی سود میبرد. این مگر به غیر از استمرار دولت – ملت ایران و گفتمان ایرانی است. جنبش ملی در آزربایجان جنبش ضد رژیمی نیست بلکه فراتر و عمیق تر از آن جنبش ضد دولتی است و اگر آنرا از زاویه دیگر نگاه کنیم در پروسه احقاق حقوق ملی خویش و پس زدن هژمونی بیگانه است . همین مسئله هژمونی است که تمامی باورمندان به ایرانیت را به هم وصل میکند. واقعیت این است که در مسئله هژمونی اززنده یاد احمد شاملو گرفته ( احمد شاملو سالها پیش نگرانی اش این بود که چرا بچه های که در خارج بزرگ میشوند فارسی را خوب حرف نمی زنند ) تا تمامی روشنفکران فارس و کارگران و زحمتکشان فارس نفعی مشترک دارند؛ با بکار بردن "مردم ایران"؛" منافع مردم ایران" و یا بدتر از آن دیگر نمی توان پرده بر هژمونی فارسی انداخت. پروسه اضمحلال دولت – ملت ایران آغاز گشته است. این یک شعار نیست بلکه با شکل گیری گفتمان ملی در آزربایجان و مفکوره آزربایجان وطنی در مقابل گفتمان ایرانی هر روز مستحکم تر میشود. آیا روشنفکران فارس با این واقعیت کنار خواهند آمد خود مسئله دیگری است. اگر اینگونه شود که من آرزویش را دارم الگوی چکوسلاواکی می تواند شامل ایران هم بشود.