جناب استقلاچی گرامی، نویسنده در انتخاب موضوع خود آزاد است . هر چیز را خواست میتواند موضوع اثر خود قرار بدهد. نمیشود آزادی او را در انتخاب چهار چوبه اثر هنری سلب کرد. ایلیس لی گفته چرا و چگونه رمانش را خلق کرده است. اگر او از فلاکت انسانهای بیگناه نمینوشت پس چکسی باید این موضوع را مطرح میکرد؟ کشته شدن و فلاکت بیگناه فرق نمیکند ارمنی باشد یا آذربایجانی و یا از دیگر مردمان. نویسنده آدمهای مطرح شده در رمان را شهرومند آذربایجان میداند نه شهروند کشور ارمنستان. تازه شهروند ارمنستان هم باشند باز مسئله هیچ فرق نمیکند. بیگناه بیگناه است - و انسان انسان. جنایتهای داشناکها را نویسندگان مردمی خود ارمنستان «تعهد انسانی و ادبی» دارند که مطرح کنند. ایلیس لی ادبیات مردمی ارمنستان را سخت در مخمصه قرار داده است که هرگز نمیتوانند در مقابل جنایات داشناکها سکوت کنند.
جناب استقلاچی گرامی، نویسنده
جناب استقلاچی گرامی، نویسنده
آ. ائلیار
کار ادبیات هنر است و شیوه های برخوردش به مسایل نیز هنری ست. و با طرق سیاسی تفاوت اساسی دارد. گیرم اثر ادبی نویسنده چیز نادرستی ست. پاسخش تظاهرات فالانژمابانه در مقابل خانه اوست یا گوش بریدن - یا محروم کردن از انواع حقوق و حتی شهروندی؟ و یا مثل نازیستها آزمایش ژنتیک او؟ پاسخ کار بی ارزش ادبی - خلق اثر ارجدار است. اگر این هوچیگران فالانژیست چیزی سرشان میشود « رمان قره باغ» را بنویسند و مسایل را دوطرفه و ریشه ای و همه جانبه مطرح کنند. و جواب نویسنده را با خلق اثر بهتری بدهند. آیا همچو جربزه ای دارند یا فقط میتوانند گوش ببرند و آزمایش ژنتیک انجام دهند- مثل نازیستها و فاشیستها. اعمال خشونت به انسان محکوم است. حتی این انسان دشمن باشد- خائن و جنایتکار باشد- باز هم هیچ فرق نمیکند. عمل ضد بشری محکوم است. چرا اعمال خشونت آمیز و فلاکتبار و ضد بشری را محکوم نمیکنید. حقوق بشر « خطی و خودی و غیر خودی» نمیشاسد. خشونت کرده ایم محکوم است. دیگران هم کرده اند- باز هم محکوم است. چرا تعصب کور از خود نشان میدهید. دنیای امروز دنیای تعصبات و فالانژ بازیها نیست. یکمقدار روی مسئله عمیق بیندیشید. تا این مسایل فردا در این سوی ارس تکرار نشود. که براستی آبروریزی ست.