آقای علاءالدین فتح راضی، من در کامئنت شما موردهایی را دیدم که به نظرم رسید شما از نظرات من بی خبرید و از جهتی ممکن است با این نوشته ها برای دیگران این برداشت خودتان را منتقل کنید. برای زدودن این نوع برداشتها در چند جمله دو موضوع را برای خوانندگان کامئنت شما توضیح میدهم.
در بند دوم، شما شما جنبش زنان و جنبش کارگری را جنبش های سراسری خوانده اید و از مرا به همکاری با این جنبش ها فراخوانده اید. از نظر من نه جنبش زنان و نه جنبش کارگری جنبش های سراسری در ایران نیستند. همچنان که جنبشهای سیاسی در ایران سراسری نیستند. در نوشته خودم هم عنوان کرده ام که استفاده از مفهوم "سراسری" یک استفاده استعماری است. جنبش زبان آزربایجان جنوبی که به نیکی و با قدرت در حال پاگرفتن است و من تنی چند از کادرهای آن را میشناسم، یک جنبش مستقل در آذربایجان جنوبی است. جنیش زنان آزبایجان البته
بند سوم نوشته شما بسیار ناهنجار تنظیم شده است. مینویسید که من احزاب به اصطلاح سراسری را دشمن خود میدانم. چرا چنین سخن نادرستی را در میان میگذارید. من دهها نوشته دارم که در مورد نیروهای سیاسی جامعه فارس ایران در آنها سخن گفته ام. این به اصطلاح "سراسری" شما، نیروهای سیاسی متعلق به جامعه فارس ایران هستند و اپوزیسیون رژیم حاکم تلقی میشوند. نیروی سیاسی آذربایجان با نیروی سیاسی فارسستان دو نیروی مستقل و متفاوت اما در مواردی گاه بسیار مهم اهداف مشترکی دارند. برای نمونه برکناری رژیم حاکم بر ایران هدف مشترک تمامی نیروهای سیاسی در ایران است. فرق من و شما اینست که من آن گروهها را سراسری نمیدانم و واقعا هم نیستند. اما شما سایه آنها را میخواهید در مناطق ملی خلقهای غیرفارس ایران نگهدارید و امیدوارم ناخودآگاه اینگونه فکر میکنید. چون اگر آگاهانه اینگونه فکر کنید، صورت مسئله فرق خواهد کرد.
اگر یک ذره بیاندیشید متوجه خواهید شد که پدیده ایی بنام سراسری امروز خیالاتی بیش نیست. وقتی سرزمین آذربایجان توسط نیروهای سیاسی این منطقه را میدان عمل خود میداند و نیروی سیاسی کردستان، آن منطقه را منطقه فعالیت خود میداند و بلوچستان و منطقه عربی نیز چنین است. در اینجا جه جایی برای گروه به اصطلاح سراسری میتواند وجود داشته باشد؟ فدرالیست بودن یک گروه فارس و یا باور به حق تعیین سرنوشت از سوی آنها (البته اگر وجود داشته باشد) به معنی سراسری بودن آنها نیست. به معنی تمکین آن گروه به حقوق بین المللی است به معنی تمکین به حقوق دیگر ملیتهاست. گروههای سیاسی ترک هم بایستی این حقوق را برای دیگر ملیتها به رسمیت بشناسند.