رفتن به محتوای اصلی

گفته‌ مي‌شود که‌ مبارزه‌ي مسلحانه‌ هيچ نفعي براي مردم کردستان در پي نداشته‌ است. طرح اين قضيه‌ به‌ اين شيوه‌ اشتباه‌ است. در مصاحبه‌اي ديگر گفتم: دفاع مسلحانه‌ در کردستان در زمان و شرايط معيني صورت گرفته‌ است و ضمن تبعات و عواقب منفي چند کارکرد مثبت نيز داشته‌ است: ايستادگي و مقاومت در کردستان را به‌ يک اصل و فرهنگ تبديل کرده‌ است؛ مانع حل و آسيميله‌‌شدن مردم در فرهنگ تحميلي و ارتجاعي حکومت اسلامي شده‌ است؛ رژيم را بخاطر وحشتش از پيوستن مردم به‌ جنبش مسلحانه‌...
نوشتهای شما مثل مورچەای میماند کە در جوهر سیاه افتادە باشد بعد این مورچە هاج و واج روی یک صفحەی سفید کاغذ راه برود و کاغذ سفید زبان بستەی سفید را سیاه کند آن موقع چیزی بهتر از کامنتهای شما در نمی آید . دوست عزیز نوشتەهای شما بی پایە و اساس و من در آوردیست و هیچ گونە فاکت تاریخی و زمانی و واقعی ندارد مثل داستانهای ملا نصرلدین دست ساز است ولی من زمانی کە میگویم ترکیە یک کشور بی هویت است و دست ساز دارای یک پشتوانەی تاریخی علمی اقتصادی نظامی ، سیاسیست ، فرهنگی نیست
یک روز پس از انتشار خبر درگذشت سیامک پورزند، روزنامه‌نگار و فعال فرهنگی در ایران، دختر وی اعلام کرد، پدرش خود را از طبقه ششم ساختمان محل سکونت خود در تهران به پائین پرت کرده و «در کمال قدرت و اراده» به زندگی خود پایان داده است. لی‌لی پورزند، دختر سیامک پورزند، روز شنبه در گفت و گو با رادیو فردا اعلام کرد، پدرش روز جمعه در اعتراض به وضعیت خود، به زندگی‌اش پایان داده است.
از قرن 12 میلادى به بعد است که در اصطلاح لاتینى Antiquy (متقدم) و moderny (متاخر) پیدا می‌‌شود و میان آنها نزاع شروع می‌‌شود بر سر این‏که نکند ما بیشتر می‌‌بینیم. در اینجا دیگر مساله تدین مطرح نیست; مساله دیدن من مطرح است و این‏که من بیشتر می‌‌بینم. حالا که بیشتر می‌‌بینم، پس می‌‌توانم در مقابل نص آنها اجتهاد کنم. از اینجا به بعد، آنها استقلال خود را در مقابل پاپ اعلام می‌‌کنند. چرا که در کنار ولایت مطلقه پاپ، مساله عصمت پاپ هم مطرح شده بود و پاپ را در حد معصومان می‌‌دانستند...
همانگونه که طی چند نوشته کوتاه بزبان ترکی آذربایجانی خاطرنشان کردیم، «مهران بهاری» نام کمیته ایست که برای انحراف و انحطاط جنبش ملی دموکراتیک آذربایجان و منزوی ساختن آن در میان توده ملت آذربایجان سازماندهی شده است. گفتیم که این تشکیلات با استفاده از یک سری مقالات ادبی تاریخی کوشیده است اعتماد علمی مبارزان جنبش ملی را بسوی خود جلب کرده و آنها را چنان مرعوب خود سازد که در برابر سموم نابود کننده سیاسی – ایدئولوژیک او خلع سلاح و تسلیم شوند.
این روزها اگر سری به همان کوچه معروف که سه مدرسه دخترانه زرتشتیان تهران را در خود دارد بزنید، یک پارچه نوشته بر سر در یکی از مدارس کمی شما را شوکه می کند ! مدرسه قر آنی گیو !
پس از پنجاه سال غلبه گفتمان چپ بر سپهر سیاسی ایران كه نتایجی خسارت‌بار و گاه جبران‌ناپذیر نصیب ایران و ایرانیان كرد؛ لیبرالیسم، آن ققنوس خوشخوانی‏ست كه از زیر خاكستر، از پس ویرانه‏های چپ‏زدگی رخ می‏نماید و از جان‏های مشتاق آزادی دلربایی می‏كند. لیبرالیسم بر سه اصل فردیت، عقل و آزادی استوار شده‌است. در لیبرالیسم اصالت با فرد و آزادی او است و اداره‏ امور جامعه و مسئولیت هدایت بشر به ساحل آرامش و لذت، بر عهده‏ عقل نهاده شده‌است
پس از رخداد بزرگ انقلاب مشروطه، جامعه ایرانی از مانع تاریخی توسعه خویش عبور کرده یا دوباره تاریخ ساز گشته است، اما این تاریخ سازی نمی‌تواند بصورت جهشی انجام پذیرد، بلکه باید ساختیابی شود. به عبارت دیگر انقلابات و جنبش های تاریخ معاصر ایران نشان می‌دهد که ایرانیان شعور و اراده تاریخ سازی را پیدا کرده اند، و ازین رو از بند کور تاریخ گذشته گریخته‌اند، اما هنوز انسان معرفت‌پذیر آگاهی یا سرمایه اجتماعی کافی را برای ساختن این تاریخ به‌دست نیاورده‌اند.
درست مثل اینکه یک گرامافون دیگر را روبروی گرامافون قبلی نشانده باشی و در انتظار رسیدن به توافق و حصول نتیجه را بمانی!. این صحنه به خلأ و سکوت آن شباهتی ندارد. بیبشتر مثل این است که شما در یک کارگاه صنعتی پر سر و صدا و مثلاً در نیم متری یک ماشین تراش بخواهید در مورد عصر روشنگری یا فلسفه یونان باستان یا چیزهایی مشابه آن بحثی انجام داده، به نتیجه برسید. طبیعی است که امکان یک چنین امری در حد صفر است. بحث در فضای توهین و تحقیر به طرف مقابل هم چنین حال و احوالی دارد...