رفتن به محتوای اصلی

من 11 سال افسر ارتش در نیروی زمینی ، در واحد های رزمی بودم . در طول این 11 سال ، اعلب در مناطق مرزی ایران ، عراق ، ترکیه خدمت کرده ام ، در شهر هائی مرزی جوانی ام را گذرانده ام ،که هیچ متاسف نیستم،چون از برکت همین جوانان این مملکت در ارتش بود ، که خانواده های ایرانی ، در امنیت و آسایش زندگی می کردند. اما چون یک انسان کنجکاو بودم و هنوز هم هستم، تنها ترس من این بود ،که نظام استبداد شاهنشاهی ، روزی برای حفظ تاج تخت خود، من وامثال مرا ، با سلاحی که با پول ملت ایران...
اما «جنبش رأی من کو» نشان داد که با شرکت در یک انتخابات کذایی هم میتوان« شعور بالایی» از خود نشان داد. این جنبش با واکنش سیاسی و اخلاقی خود دید جهان را نسبت به ایران عوض کرد، آیا شرکت کردن در آن انتخابات کذایی غلط بود؟ همیشه بایکوت و شرکت کردن هم نشانه شعور نیست. شمامسایل سیاسی را با تز «با شعوری و بی شعوری ملت» توضیح میدهید.
ما احزاب و سازمان های امضا کننده این بیانیه با اعدام مخالف هستيم و صدور هر حکم اعدام را يک جنايت و نقض آشکار و خشن حقوق بشر می دانيم. ما خواستار توقف احکام اعدام و کشتار در زندان ها، رعایت حقوق اولیه زندانیان و آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. ما اعدام ۱۱ زندانی بلوچ و دو زندانی دیگر، علی صارمی و علی اکبر سیادت را شدیدا محکوم می کنیم و همه نهاد ها و مجامع مدافع حقوق بشری و نیز نیروها و احزاب مترقی را برای متوقف کردن ماشین کشتار جمهوری اسلامی...
عامل «حاکمیت» در ذهنیت افراد جامعه و عینیت زندگی آنان « تأثیرات « منفی و مثبت» دارد. به علت وجود فعل النفعالات مختلف در جامعه و زندگی اجتماعی. همینطور متقابلاً عامل « مردم» نیز در ذهنیت حاکمیت، تأثیرات خود را دارد. افراد نسبت به کیفیت «روحی» و «وضعیت زندگی» در برابر این «تأثیرات» واکنش « منفی یا مثبت» و یا « آمیخته بهم» از خود نشان میدهند. اینکه چه کسی و یا چه گروه های اجتماعی یی «تأثیرات منفی» را ناآگاهانه و یا نا خود آگاه « درونی» میکنند...
امشب اما من همه باورهای کودکانه ام در هم شکست . من امشب از دیار فراموشی به روزگار وقایع تلخ بازگشتم. من حالا یک مادر خشمگین هستم که خود را به در و دیوار می کوبم. خشم از آن چه بر مظلومین دربند می گذرد. در سلول هایی که از فردای کودتا پر شد تا پروژه منحوس اعتراف گیری به سرعت پیش رود و به ثمر برسد و نمایش های مسخره تلویزیونی مهیا شوند. و متحیرین حیرتشان افزون شود و متشرعین شریعت را تشکیک کنند و متوهمین در اوهام خود باقی بمانند. خشم از همه بی قانونی ها و بی مروتی ها و ستم هایی که بر عزیزانمان می رود.
آنارشیستها توصیه میکنند که انقلابیون باید استراتژیک فکر کنند . نیروهای جوان مخالف جهان گلوبال امروزی، بخش مهمی از جنبش آنارشیستی هستند . جنگ فرهنگی که رسانه های سرمایه داری میان اسلام و غرب تبلیغ میکنند ، وجود ندارد ، بلکه آنان دو نیروی قدرت طلب امپریالیستی جهانگیر هستند ،که یکی خواهان نفت ، و دیگری خواستار اشاعه دین است .
ما بايستي اين نظام مبتني بر سلطه را از بيخ و بن بركنيم و الا همين امروز حتي اگر امكانات تحصيل به زبان مادري در چهارچوب نظام مبتني بر سلطه راسيستي فعلي عملي شود، از اقبال بالايي برخوردار نخواهد شد. نمونه¬هايي از عملكرد ملل تحت سلطه كه در ابتداي اين مقاله برشمرده شدند، هم امروز و هم در آينده لكه¬هاي ننگ بانيان و برپادارندگان نظم راسيستي فارس در ايران خواهند بود
به خانواده های ايرانی بايد گفت زندگی فرزندان شما مهمتر است يا به اصطلاح حرف مردم! تا کی بايد حتی در دموکراسی های غربی نيز خودمان آزادی خود و فرزندانمان را لگدمال کنيم؟ اينهمه نيز بدين خاطر که در موطن واپسگرای ما هنوز اينگونه با بخشی از بشريت رفتار می شود که نوجوانان دگرباش خود را به خودکشی می کشانند و رژيم نيز برايشان حکم اعدام می دهد. اما همين رژيم برای منافع خود با وزير امور خارجه آلمان که دگرباش است با احترام رفتار می کنند و مشکلی ندارند
چند روز پیش مقاله ای از آقای امین موحدی در ایران گلوبال درج شده بود تحت عنوان : «امید به انتخابات و اصلاحات، حکم خودکشی‌ را دارد » و کیهان چاپ تهران مطلبی تحت عنوان «خبر ویژه» مقاله اقای امین موحدی را منتسب به سایت نمود کرد و نظر ایشان را نظر «ایران گلوبال» دانست و باصطلاح خود به افشاگری علیه اپوزیسیون پرداخت ، از انجا که در این سایت سانسور نظری موجود نیست و همکاران و نویسندگان سایت با ازادی کامل نظر خود را می نویسند ، نا گزیر شدم که در تفسیر خبری ، رسما اعلام کنم که...
چرا آقای امین موحدی مسئله «چهرگانی» را مطرح کرده اند؟ « برای سرنگونی «گؤناذ» چهرگانی باید قیام کند!» اینست «عَلَم» و تز آقای موحدی. بهرگیری از تضاد ِدو واقعیت برای درهم کوبیدن دیگری، و بعد هم آندیگری! در حالیکه هم آقای چهرگانی و هم «گؤن آذ» تی وی دارای تأثیرات «مثبت و منفی» در جنبش بوده اند. و خرد حکم میکند که از طریق نقد بیرحمانهء هردو، مسیر درست پیشنهادی را مطرح کنند. متأسفانه تاکنون چنین اندیشه ای از ایشان مشاهده نشده است.