مقصد این نوشته چیز دیگری است و آن نشان دادن این است که میان دو قطبی “تسلیم زندان شدن”** و از ایران بیرون آمدن، مسیرهای تازه ای درحال شکل گیری است؛ راههای بدیعی که مبتنی بر درکی عمیق از مقاومت و اعتراضی خودانگیخته به بی عدالتی حکم حبس است و تن ندادن به آن. که آنچه فعال مدنی را از یک فرد عادی متمایز می کند، تن ندادنش به بی عدالتی است و بدیهی است تنها آنکه در مورد خود به بی عدالتی تن نمی دهد می تواند مدعی اعتراض به بی عدالتی در مورد دیگران نیز بشود...
می شود از دوستان ايران گلوبال بويژه کسانيکه در مديريت هستندبخواهی از ضمير ما استفاده نکنند مگر آنکه توضيح دهند که منظور از ماچه کسانی هستند و آيا آن کسان قبلاً با موضع انها توافق کرده اند؟ اين يک سنت ناميمون جنبش سياسی ايران است که کسانی دوست دارند از ضمير مااستفاده کنند وقتی موضع خودشان را اعلام می کنند.
و سیر شتابان دارد سرعت میگیرد. سیاستمداران دروغ میگویند چرا که نمیتوانند بگویند کاری از دستشان برنمیآید و باز از مردم بخواهند به آنها رای بدهند. نوآم چامسکی انقلابی پیر مدام مردم غرقه در تب مصرف را که بمباران تبلیغاتی اندیشیدن روزمره را حتی از آنان سلب کردهاست، به خیزش و ریختن به خیابان دعوت میکند بی این که بگوید سیستم جایگزینش چیست.
چرا آسانژ هیچ سندی را جع به اسراییل وامریکا منتشر نمیکند !البته بقول خودش روزانه در آمد صد هزار دلاری از حمایت های مالی داشته است که میشود در ماه سه میلیون دلار و من فکر نکنم که از پول حامیان مبارز بی پول دریافت شودبلکه از همان کانالهایی دریافت میشود که نتانیاهو خوشحالی اش را میکند و آسانژ که اکنون یک جهر ه جنحای شده است در واقع اکنون به فکر نوشتن بیوگرافی هم افتاده است که قرار داد آنرا به مبلغ یک میلیون ودویست هزار دلار با ناشرین انگلیسی و آمریکایی امضا کرده است .
اگر نگاهی به دنیای مجازی داشته باشیم شاهد هستیم که بحثی به نام تشکیل «کنگره ملی» و تشکیل «دولت موقت در تبعید» بازتاب گستردهای داشته است. این موضوع به حدی جدی است که گروههای مختلفی در صدد شکلدهی آن هستند. از آنجا که رژیم به خوبی میداند تشکیل یک بدیل پادزهر جمهوری اسلامی است و ترس از این که آقایان مبادا از کشور خارج شده و در تشکیل آلترناتیو نقشی داشته باشند آنها را ممنوع الخروج ساخته است
هدف من از نوشتن این مقالات روشن کردن نتایج سیاست هایی است که منجر به پدید امدن صد گروه مسلح در بلوچستان شده که جند الله مشهورترین انها است. آنچه در بلوچستان و بر بلوچها میگذرد، انقدر مصیبت آور است که در ذهن هیچ کس نمیگنجد. تنها تعبیر نزدیک به حقیقت را در بلوچستان در سال گذشته کسی گفته است که در روز عاشورای خونین تهران حضور داشته است. او گفته است هر روز بلوچستان مثل عاشورای خونین تهران بوده و هست.
همه منتقد رژيم و جناياتش هستند و بر عليه آن مبارزه مي کنند و افشاگري مي کنند و تجمع راه مي اندازند و و و ولي پس چه ميشود که در دل اکثريت عوام جايگاهي ندارند و حتي شايد وحشتناک هم به نظر برسندو جالب اينجا است که وقتي با اين هنر خود با عدم استقبال توده مواجه ميشويم ‘ ضعف فرهنگي ‘ خرافات حاکم و لزوم ادامه روند آرام فعلي جهت آماده شدن عوام در آينده اي ناپيدا ‘اولين جملاتي مي شوند که طوطي وار و براي توجيح به خورد يکديگر مي دهيم.
کسی که عامدانه و پنهانی جُرمی مرتکب میشود سرشار از این لذت است که سوراخی مطمئن پیدا کرده تا آگاهی ِ همگانی و بالتبع، نظام ِ مسلطِ وابسته به آن را ریشخند کند به خطرات تن داده و برایِ لحظهای توانسته فراتر از قانون و اصل بایستد، فراتر از آنچه دیگران مجبور اند به آن تن دهند این لذتِ کمی نیست درخشانترین توهم ِ فردیت تنها از دلِ تخطی و خیانت خودنمایی میکند چنین لذتی برایِ این که به بیشترین حد برسد و مدام شعلهور نگه داشته شود، میبایست سرنخهایی در اختیار ِ آگاهی ِ همگانی بگذارد
جامعه شناسی ادیان ، بخشی از جامعه شناسی ، به معنی کلی آن است.وقتی که ما جوامع بشری را در ادوار مختلف مورد مطالعه قرار می دهیم ، منظورشناخت انسان در ابعاد اجتماعی و فرهنگی اواست،که دین وسازمان های وابسته به آن و قشر روحانیت ،و نقش آنان در جامعه بخش بسیار مهم این فرهنگ را تشکیل میدهند.
یارانه ها تاریخ دیرینه ای در کشور دارد. درآمد های هنگفت نفت دولت های استبدادی و سرکوبگر را از مردم بی نیاز کرده است. شعار های سال های نخست انقلاب در رابطه با رشد اقتصاد ملی و بی نیازی به درآمد های نفتی در همان سال های نخست به فراموشی سپرده شد و با آغاز جنگ و اجرای اقتصاد جنگی از میان رفت.