رفتن به محتوای اصلی

اگر به جای عبدالله مومنی، سر فرزند خودتان را با همان خشونت غیرانسانی در توالت پر از مدفوع فرو می کردند و او در شرایطی اسف بار و در برابر چشم میلیون ها مخاطب تلویزیونی وادار به اعتراف علیه خودش می شد، آنگاه شما رضایت می دادید پشت کسی به نماز بایستید که مشخصا گفته است: “متهم هر اقراری در نزد عقلا و در مقابل بینندگان میلیونی علیه خود بکند، این اعتراف مسموع و مقبول و نافذ است.”
روانشناس/ روان درمانگر: جسم خندان و یا عاشق و عارف زمینی یک «نظم سمبولیک»، یک روایت، یک حالت همیشه ناتمام است. او در واقع از یکسو به معنای آشتی انسان ایرانی با زمین، تن و لحظه است و از سوی دیگر به معنای این توانایی است که او مرتب می‌تواند همین واقعیت و لحظه، همین تن و روابطش را مرتب تغییر و تحول دهد. زیرا این واقعیت و لحظه و جسم برای او یک «واقعیت سمبولیک» و در عرصه زبان است. او یک جسم و واقعیت زنده در عرصه زبان است و بنابراین یک روایت زنده و نظم زنده و نمادین است.
یک سیاست مدار ورزیده ومبرز بدون شجاعت کافی درعرصه نظر و عمل هرگز نمی تواند به پیروزی دست یابد.بنظر من« شجاعت« نیروها وشخثیت های سیاسی مردم مدار شرط اولیه پی ریزی یک جامعه نوین در کشورهای عقب افتاده مانند ایران هست. شاید یک انسان شجاع نتواند یک سیاستمدارشود اما یک سیاست گر حتما باید با «شجاعت « به وعده های خویش اهتمام داشته باشد.تاکنون درکشورما رسم براین بوده است که از مستبدان به اجمال تقدیر گردد چرا که آنها را شجاع تلقی کرده اند.آغامحمد خان قاجار و نادرشاه افشار نیز از اینگونه اند
آن مرد هم پیشِ زنِ قاضی رفت و حکایتِ خود را شرح داد. زنِ قاضی گفت:برو یک تور ماهی گیری بخر و صبحِ زود وقتی قاضی می خواهد سر چشمه ی آب یرود، تو در جلوی خانه تور را روی زمین بینداز و بردار. قاضی سؤال می کند که«چکار می کنی؟»، تو هم بگو ماهی می گیرم. او می گوید:«ماهی به دریاست چرا اینجا تور می اندازی؟» تو جواب بده همان طور که اسب نر کُره دار می شود، خشکی هم ماهی دار می شود. آن مرد هم فردا صبح زود همین کار را کرد و اتفاقن همان صحبتها بین خودش و قاضی رد و بدل شد.
امثال پدر من يا زنده ياد پوينده، کارشان مقاله نوشتن و کار فرهنگی بود. قصد نداشتند رئيس جمهوری شوند، يا مبارزه سياسی بکنند. قصدشان اين بود که در عرصه فرهنگ کار کنند و سعی کنند فرهنگ جامعه ايران را اعتلا بدهند.
متأسفانه در نيمه دوم سال 2010 بحران جديدی در جهان، اين بار از اروپا، شروع شد. ورشکستگی دولت يونان با موارد مشابهی در اسپانيا و پرتغال ادامه يافت و کمک های اتحاديه اروپا نيز با تعهد يونان به برنامه های صرفه چويی شديدی در آنکشور بود که اعتصابات بزرگی را به همراه داشت. کشورهای اصلی اتحاديه اروپا نيز در مجموع برنامه های صرفه جويی را در دستور کار خود گذاشته اند، از جمله بالا بردن سن بازنشستگی در فرانسه. اگر بحران 2008 از آمريکا شروع شده و به اروپا و ديگر کشورها گسترش يافت، بحران 2010 از اروپا شروع شد
پرسش هویت اینست که آیا حرکت برابری طلبانه زنان برای بقای خویش در چارچوب یک حکومت اسلامی باید به مذهب تکیه کند و برای خود هویت مذهبی بتراشد؟ یا اینکه می تواند مستقل و یا به بیانی، سکولار باقی بماند؟ از نظر استراتژیک پرسش این است که آیا جنبش زنان می تواند از تعبیرهای متفاوت از آیه های قرآن و تفسیرهای مترقی مذهبی سودجوید و خواسته های خود را پیش ببرد؟ از نظر تاکتیکی، آیا این درست است که زنان نزد فقها و مراجع مذهبی رفته و از آنها بخواهند که با استفاده از نفوذ خویش به وضعیت آنان کمک کنند؟
عزالدين حسينی، مهمان برنامه به عبارت ديگر، با حکومت شاه مخالف بود اما با حکومت جانشينان شاه هم کنار نيامد و به جای آن، رهبری مبارزاتی را برعهده گرفت که کردهای ايران، از فردای پيروزی انقلاب برای کسب خودمختاری شروع کردند. او که حالا در آستانه 90 سالگی است و راه درازی را از کردستان تا تبعيدگاهش در اوپسالای سوئد پيموده، در باره عملکردش چه می گويد و آيا اين راه دراز در موضع و عقيده او هم پيموده شده است؟
قانون اساسی مشروطه چه کرد؟ قوانین اساسی دنیای فعلی که مبشر آزادی و عدالت اند چه می کنند؟ مسئله عمیق تر و ریشه دارتر از هوچیگری سیاسیون و لفاظی روشنفکرانه است. عموما دیده میشود آنها که سنگ اجرای قوانین و عدالت اجتماعی را به سینه می زنند ؛ نمی دانند از چه دفاع می کنند. و آنها که آن را رد می کنند نمی دانند چه چیز را رد می کنند و آنهایی که می خواهند اصلاح کنند نمی دانند چه چیز را می خواهند اصلاح کنند. در نتیجه در دنیای کنونی , ما شاهد کارهای پرهزینه کارشناسی در حوزه حقوقی و پارلمانی هستیم که...
باور به قدرت مردم به ویژه کسانی که به حاشیه رانده شده اند و جزو اکثریت محروم قرار دارند، دوری جستن از ساختارهای عمودی، تاکید بر اطلاع رسانی و فرهنگ سازی و مستند سازی، غنی نمودن ادبیات زنان و فمینیستی، تحکیم رابطه با سایر جنبش های اجتماعی، ابتکار و خلاقیت در کابرد روش هایی که از مختصات محیط برگرفته شده است، حضور فعال در عرصه بین المللی و پیوند با سایر جنبش های زنان در منطقه و در سطح بین الملل از ارزش هایی است که کمپین یک میلیون امضا در شکل دادن به آن سهم روشن و قابل تقدیری داشته است.