رفتن به محتوای اصلی

باتشکر از ابتکار گردانندگان ایران گلوبال در درج یک سند تاریخی وماندگاردر توصیف شکنجه هاورفتارهای ضد بشری که در زندانهای جمهوری اسلامی ایران کار برد روزانه دارد. برای افشای آنچه که این روزها برباز داشت شدگان در زندانهای جمهوری اسلامی میگذردونهایتا به مصاحبه ها واعترافات سر تا پا دروغ در رسانه های حکومتی منجر میشود درج نامه آقای کیانوری اقدام بجایی به نظر میرسد. این نامه به خوبی درجه قساوت وبیرحمی ناپایان شکنجه گران ددخو را حتی به کسانیکه از مدافعان پی گیر جمهوری اسلامی در اوایل انقلاب بوده اند
تلاش این نوشتار این است که در واقع ماتریکس ناخودآگاهانه و نظم گفتمانی را نشان دهد که اساس تحولات کنونی است. تا بتوان با کمک این نگاه روانشناختی به رشد و تعمیق تحولات سیاسی و اجتماعی کنونی کمک کرد و یا در انتخاب نوع تاکتیک‌های موقتی و درازمدت موفق‌تر بود. امروزه استفاده از نگاه روانشناختی در تحولات سیاسی، انتخاباتی و اجتماعی مدرن یک موضوع معمولی و مهم است
آیا زمان آن نرسیده است که همه افراد، نهادها و گروههای مختلف و مخالف در ایران دست به دست هم دهند و به جای تکیه بر اختلافات، نیروی خود را بر پیشرفت کشور متمرکز کنند؟ آیا نمی شود اتهام و اعتراض را با گفتگو و مشورت، و نفرت و خشونت را با همکاری و مدارا جایگزین کرد؟ آیا غیر از این است که همه ما خواهان پیشرفت و سربلندی سرزمینمان هستیم؟ مگر می تواند جز این باشد؟ زیرا سعادت و پیشرفت هر فرد یا گروهی جدا از سعادت عموم مردم، به خصوص مردم کشورش، امکان پذیر نیست. آیا به راستی تحقق چنین آرزویی غیر ممکن است؟
در ذهن او جن و اتوم، معجزه و سانتریفوژ، معراج و موشک در کنار هم ردیف شده‌اند. احمدی‌نژاد به همه درس می‌دهد. او ختم روزگار است. در مجلس آخوندی هم درس دین می‌دهد. پیش لوطی هم عنتربازی می‌کند. احمدی‌نژاد ترکیبی از رذالت و ساده‌لوحی است. او مجموعه‌ای از بدترین خصلت‌های فرهنگی ما را در خود جمع کرده، به این جهت بسی خودمانی جلوه می‌کند: دروغ می‌گوید و ای بسا صادقانه
هم زمان با شتاب گرفتن جنبش آزادی خواهی مردم ايران و تلاش آنان برای اخذ حقوق دمکراتيک خويش، رژيم جنايتکار ولايت فقيه، روزانه، بی وقفه و بی رحمانه به دستگيری و شکنجه و کشتارمردم ايران ادامه می دهد. پاسخ ولی فقيه و تيغ به کفان پيرامون او به خواست مردم روشن است. زيرپا گذاشتن حق گزينش مردم، ممنوعيت هر نوع اعتراضی و مسدود نمودن کانال های اطلاعاتی و...
تاکنون باند اصلاح طلب در پی حفظ کلیت رژیم، حایلی بود میان مردم و اصل ماجرا. خاتمی نقابی بود بر پیکر رژیم در برابر جهانیان تا چهره کریه جنایت و پروژه اتمی پوشش یابد. اکنون با کندن شدن این خلعت، حاکم لخت و عور همراه با چماقداران و جنایتکاران و اراذل و اوباش در برابر مردم و جهانیان خواهد ایستاد. آنچه که در برابر چشمانمان در حال وقوع است، فروپاشی یک دیکتاتوری مذهبی از نوع فاشیستی است. باور کنیم، رژیم دارد کله پا می شود.
در پاسخ به این پرسش که آیا کودتا پیروز شده است یا خیر؟ به این امر باید توجه داشت که اگرچه ممکن است، دولتی که در تقابل با خواست و رای مردم قرار دارد در مقام حکومت مستقر شده باشد، اما سرزندگی و نشاط جاری حکایت از آن دارد که گویی رنگ سبز جنبش، بر سایه‌ی سیاه ِ شبِ کودتایی چنان سیطره یافته که با اطمینان می‌توان ادعا کرد، تلاش از پی آزادی و دمکراسی، به واقعیت مانا، مستمر و غیرقابل انکار جامعه‌ی امروز ایران بدل شده است.
جنبش بزرگ آزادیخواهی مردم ایران با نماد سبز در حال گسترش است. این جنبش می تواند و می باید پیکار صد ساله مردم ایران را برای دمکراسی و عدالت به ثمر برساند. در عمل جبهه بزرگی از شخصیت ها، احزاب ، گروه ها، انجمن ها، و نهادهای مدنی شکل گرفته است. رهبریت جنبش که در ایران مستقر است، چاره ای ندارد جز آن که در چارچوب قانون اساسی فعلی فعالیت کند.
دو روز پيش بعد از تظاهرات چهلم ندا آقا سلطان سرمقاله مهمي در پيام دانشجو تحت عنوان «انقلاب دموکراتيک برگشت ناپذير است» در ارزيابي از جنبشي که در ايران در حال تطور است نوشته شد و عبارات زير در آن نوشتار بحث اصلي که سالها است در جنبش سياسي ايران مطرح است را از نو با ارزيابي از جنبش پيش رو مطرح کرده است يعني پاسخ به اين سؤال که آيا جنبش دموکراسي خواهي در ايران بالاخره به اهداف خود از طريق رفرم دست خواهد يافت يا از طريق انقلاب.
شكنجه عبارت بود ‌‌از شلاق با لوله لاستيكي تا حد آش و لاش كردن كف پا. در مورد شخص من در همان اولين روز شكنجه آنقدر شلاق زدند كه نه تنها پوست كف دو پا، بلكه بخش قابل توجهي از عضلات از بين رفت و معالجه آن تا دوباره پوست بيآورد، درست 3 ماه طول كشيد و در اين مدت هر روز پانسمان آن نو مي‌شد و تنها پس از 3 ماه من توانستم از هفته‌اي يكبار حمام رفتن بهره‌‌گيري كنم. نوع دوم شكنجه كه بمراتب از شلاق وحشتناك‌تر است، دستبند قپاني است. تنها كسي كه دستبند قپاني خورده مي‌تواند درك كند كه...