رفتن به محتوای اصلی

براستی، تاخت و تاز تهران به کُنشگران ِ هَنگَمِۀِ (اتحادیه) کارگری، بخشی از یک یورش ِگُستَرده به انجمن هایِ شهروندی (NGO) و سازمان هایِ همبودگاهی (اجتمایی) میباشد، به همانگونه نیروهایِ بُنیادگرایِ رازمان ِ(رژیم) اسلامی در تهران تلاش میکُنند دگراندیشان را زیر فشار بگیرند و پَنجول خود را بر مَجد (قدرت سیاسی) به اُستوانند (محکم کُنند). این فشار در برگیرندۀِ رُست (رشُد) رو به افزون ِ کیفر مرگ (مجازاتِ اعدام) میباشد که به کُنشگران ِ نیروهایِ جایگُزین (اپوزیسیون) داده میشود.
با شنیدن چنین سوالی اذهان ما به شیوه ای ناخودآگاه جلسات بازجویی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایران را به یاد می آورد و در واقع چنین سوالی بیشتر متناسب با این بازجویی ها بوده و هست. اما این سوال این بار نه از زبان یک بازجوی شکنجه گر، بلکه از زبان مجری تلویزیونی بخش فارسی صدای آمریکا، بهارلو، و در برنامه"میزگردی با شما" با حضور"آقای علیار نماینده حدکا در آمریکا"مطرح گردید(چهارشنبه 23/5/87). بهارلو با شیوه ای تحقیرآمیز حق طبیعی ملت کرد در استفاده از زبان خود را مورد تمسخر قرار می دهد و...
شوربختانه افرادی مثل ..... هم از بمباران مناطق نظامی برای درهم شکستن قدرت حرامیان اسلامی سخن رانده بود.ولی چنین تفکری ابلهانه و تنگ نظرانه است و نشانه بن بست فکری وافسرده گی روحی وفقدان داشتن رابطه درست با محیط زیست و انسانها است.اولا دنیای امروز با سال 1314 و حتی 10سال قبل قابل مقایست نیست و مردم ایران هم.غرب و بخصوص آمریکا نشان داده که به چیزی غیر از منافع ملی خود فکر نمی کند و در بیشتر مواقع منافع ملی غرب با منافع کشورهای درحال رشد یکی نیست.
واکنش تند و تيز سرمقاله های روزهای سه شنبه و چهارشنبه روزنامه های ايران و کيهان به سخنان اخير آقای رفسنجانی در مشهد نخستين پاسخ آتشبار توپخانه های اصول گرايان به دولتمردی است که اين بار صريح و بی پرده به دولت احمدی نژاد اعلان جنگ داده و در پوشش حمله های تند خود به رییس جمهور اهدافی متفاوت را دنبال می کند.
آقای رفسنجانی گفت: «مقام معظم رهبری در ابتدای فعاليت دولت نهم از ما خواستند مدتی با اين دولت مدارا کنيم، ما هم در اين سه ساله با قوه مجريه مدارا کرديم اما می توانيم بگوئيم...
انگیزه ی این نوشتار ، بی ارج و بی مقدار کردن اقدامات بشر دوستانه و فعالیت های حقوق بشری خانم شیرین عبادی که در سالهای گذشته منشأ خدمات فروانی در این راستا بوده و در این زمینه ، خود نیز متحمل فشارها و تهدیدات رژیم فاشیستی آخوندی قرار داشته است نمی باشد .
همیشه شنیده بودم که بهای آزادی سنگین است، اما تازه از نو به خودم می گویم که بهای آزادی صبر است. شاید این شعر معنی اش همین باشد که "گذشته از جان باید بگذشت از توفانها". شکیبایی شما بی نظیر است. فقط از شما خواهش می کنم که نام نویسنده ای را که بیش از 50 مقاله نوشته است و بعد اینطور از آزادی سوء استفاده کرده افشا کنید. همچنین، می خواهم از نگرانی خودم بگویم. وقتی که کسی از آزادی سوء استفاده می کند، اگر بخواهم انتقادی هم از سایت کنم، به خود می گویم نکند کنار اینجور افراد قرار گیرم.
دوستانی که فکر میکنند، روسیه ، ملت های در بند را آزاد می کند،و به حقوق آن ملت ها احترام می گذارد، تاریخ این کشور را نمی دانند. خود لنین رهبر انقلاب بلشویکی ، قبل از فروپاشی نظام تزاری ، روسه را گورستان ملت های دربند می داند. اگر به معماری کرملین دقیق بشوید ، 7 گنبد ، بمانند گنبد مساجد مسلمانان می بینید،و آنطرف ، برج ناقوس ،بالاتر از گنبد های مساجد است . این معماری نماد استعمار واستثمار ملت های غیر مسیحی ، یعنی مسلمانان امپراطوری روسیه تزاری ،و بعدأ تزار های سرخ است.
پیش پیغان هایی (پیش فرض هایی) که بر آن ها این هُشدار استوار میباشد، باورهایی میباشند که میگویند: " 1) ایران هنوز راه درازی تا فَرآوریِ (تولید) بُمبِ هسته ای در پیش دارد. 2) ایران را میتوان وادار کرد که به فَرنودِ (دلیل) بی پروایی (بی توجه ای) آن کشور به درخواست هایِ جهانی برایِ اَندَرواییدن ِ (به تعلیق در آوردن) غنی سازی اورانیوم، هزینۀِ گَزاف تری را پرداخت کُنَد. 3) بُمباران ِپایگاه هایِ شناخته شدۀِ هسته ای ایران، میتواند پیشرفت در غنی سازیِ این کشور را بیشینِه (حداکثر) برایِ یک تا دوسال به دَر
در عراق، بیگُمان تلاش هایی از سویِ هوادارانِ ملاها برایِ در تیررس گرفتن ِ نهاد هایِ دولتیِ عراق و سربازان آمریکایی انجام خواهد گرفت؛ همین تلاش ها در افغانستان و پاکستان روی خواهند داد. یک پُرسِش ِ مَهین (مهم) این است که چه رُخدادی در عربستان ِ سعودی و دیگر کشورهایِ کرانۀِ کَندآبِ پارس (خلیج پارس) پیش خواهد آمد؟ همۀِ این کشورها ناسازگاری هایی با ایران دارند که بین فرستادن ِ ستون ِ پَنجُمی به گُسترۀِ (قلمرو) این کشورها تا برانگیختن شیعیان بومی این کشورها در نوسان میباشد.
چه میشود اگر درین بیستمین سالگرد( جنایت بزرگ سراسری علیه انسانهای ایرانی )جمعیتی حداکثر 500نفره از زندگان و جان بدردگان این جنایت /علیرغم طیف وتفکر سیاسیشان 24 ساعت از وقت خودرا برای سفر وترتیب یک تظاهر سیاسی عدالتخواهانه در مقابل شعبهء اروپائی سازمان ملل در شهر ژنو صرف کنند که شاید هم گامی در جهت احیاء اوپوزیسیون خسته /وبنیاد نهادن اوپوزیسیونی جوانتر باشد؟. در هر حال مردادسال آینده برابرست با سی امین سالگرد جنایت بزرگ منطقه ای: تابستان 58در کردستان و همچمنین گنبد...