رفتن به محتوای اصلی

همهء تصاویر ازحضور گسترده مردم در خیابانهای پایتخت و شهرهای بزرگ کشور خبر میدهند که بیانگر شعله ور شدن خشم ملتی است که بنا دارد بر 30 سال اسارت تحقیرآمیز حکومت دینی بر ایران پایان ببخشد. این خشم ملی آغازگرخیزش عمومی است که دیر یا زود بساط 30 سال بیدادگری، چپاول، قتل، زندان و شکنجه رژیم اسلامی را برخواهد چید. تصاویربه آشکار نشان میدهند مردم به میدان آمده اند و بهانه اینبار تقلب رهبر و دارودسته نظامی او در دهمین دور ًانتخابات ً ریاست جمهوری است که قصد دارند
همه ما، مردم ایران و تمام مردم جهان تصاویر درناک جوانان ایرانی را دیده اند که زیر ضرب باتوم و لگد به چه حال و روزی افتاده بودند. جوانانی که تنها جرم آنها اعتراض بوده است! آیا جواب اعتراض را باید با خشونت داد؟
خوب بخاطر می آورم بعد از انتشار مقاله توهین آمیز به آیت الله خمینی توسط روزنامه اطلاعات در تاریخ 16 دی ماه به سال 56 ـ در اولین تظاهرات اعتراض آمیز طلاب قم نسبت بدان مقاله که بیشتر بهانه ائی بود برای آغاز اعتراضات به روند استبداد سلطنتی...
با اعلام بیرون آمدن احمدی نژاد از صندوقهای رای تحت حکومت نظامی غیر رسمی و همایشهای سپاه، پلمب شدن ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی،علیرغم تبلیغ اینکه این کودتایی بیش نبوده است، عمدتا در سکوت به سر میبرند.
انتخابات یک بازی سیاسی است. شرکت در بازی سیاسی، برای یک انسان سیاسی، طبیعی و مجاز است. اما یک انسان سیاسی، بدون آگاهی از طرح و نقشه بازی نباید وارد آن شود. به ویژه زمانی که بازی در میدان حریف و با مدیریت او انجام می شود.
سرانجام رژيم با دست زدن به تقلبي آشكاردر انتخابات,خود را در مخمصه اي انداخت كه راه برون رفتن از آن, جز مقابله با مردمي كه بسياري از آنان خودي هستند در پيش رو ندارد . در اين ميان كساني كه با رژيم به هر دليلي مخالف هستند نيز در اين مقابله پا به ميدان گذارده اند و رژيم را در روز پس از اعلام انتخابات به چالش كشيده اند.بحران هاي اقتصادي موجود در جامعه بقدري شدت يافته كه احمدي نژاد را كه از حل آن عاجز مانده بود وادار به اشاره به بخشي از دزديها و غارت هاي گذشثه كرد تا شايد....
چه دوران عجيب و حيرت انگيزي است. سال ها به سرعت مي گذرند و در انتهاي هر سال چون کودکي غفلت زده از خواب بيدار مي شوم و چشم هايم را مي مالم و به نکته دردناکي پي مي برم که يک سال ديگر گذشت و اين احساس هولناک بر مي گردد که باز کاري نکردم و اضطراب بي پاياني وجودم را پر مي کند. دست ما کوتاه و خرما بر نخيل. چه مي شود کرد؟ باز بايد خودم را بزنم به خواب و خيلي ها که خواب شان نمي برد، بي خوابي مي زند به سرشان و مي روند دنبال کار سياسي که اتفاقاً سال 88 هنگامه آن است.
لوموند در گزارشی در مورد حمله به ستادهای انتخاباتی میرحسین موسوی، از جمله به ستاد قیطریه، تصریح کرده است که از نظر طرفداران میرحسین موسوی پیروزی محمود احمدی نژاد که با اتکا به تخلفات و تقلب های بسیار صورت گرفته چیزی جز کودتا نیست. لوموند از تظاهرات بسیجیان موتور سوار در خیابان های تهران نوشته که فریاد می زده اند :موسوی بای بای.
همین دیشب وامشب بیست و دوم وسوم خرداد در حال تماشای برنامه های تلویزیونی گوناگون مستقر در امریکا وایران بودم ، گردانندگان بعضی از برنامه ها اعلام کردند که انقلاب در ایران آغاز شده است! تا چه حد پیش بینی وحدس تحلیل گران درست یا نادرست نباشد به بحث و موضوع این نوشته مربوط نیست.
در همان حال که مشاطه گران نمایش انتخابات به سوراخ پناه برده اند و مردُم را در عمل به سکوت و تسلیم در برابر اراده مقام معظم فرا می خوانند، سیل خروشان مردُم ابتکار عمل را به دست گرفته تا نشان دهد که تحقیر گستاخانه خود از سوی باند رُسوای ولی فقیه را برنمی تابد.