رفتن به محتوای اصلی

پری بلنده «اندامی کشيده و بلند و موزون داشت و يک سر و گردن از مأمورين اجرای اعدام و ميرغضب‌های خود بلندتر می‌نمود. پری چادرنمازی بر سر داشت... گونی کهنه‌ای را آوردند و بر سر و روی او انداختند و گونی کهنه و کثيف و چرک‌آلود ديگری را آوردند و اين بار معلم و پزشک، نخستين زن مدير کل، نخستين زن وکيل مجلس شورای ملی، نخستين بانوی معاون وزير و نخستين زن وزير و مبارز راستين راه آزادی و تساوی حقوق زنان را به زور در گونی کردند و برای آن که دست و پايی نزند، طنابی را بر پاهای او بستند و...
من باور نمیکنم اقدام به تعمیر یا مرمت این ابنیه تاریخی فارغ از سوء نیت نبوده و به قصد تبدیل کردن آن به یکی از امامزاده های اسلامی با ضریح، مقبره و کلاً معماری اسلامی صورت نگیرد.
امروز پرستو و آرش، خانواده های مختاری و پوینده و دیگر خانواده های جانباختگان همچنان در انتظار پاسخ خود هستند؟ ولی بطور قطع ایشان در نظر دارند در دوران ریاست جمهوری آینده خود جوابگو باشند؟! ولی بدون تردید نه جوابگوی پرونده قتل های زنجیره ای، که با تزویر و ریا و برای حفظ تمامیت و کلیت جمهوری اسلامی و بی آیندگی ایران ما . فراموش نکنیم، هوشیاری ما و آگاهی به تمامی رویدادهای پیش رویمان بهمراه دوری از هیجان زدگی تنها راه آزادی و پا برجائی ایران است .
برخی ها فکر می کردند که اگر" مرز" جمهوری و سلطنت ،برای اتحاد عمل نیروهای مخالف برداشته شود؛ کار رژیم تمام است ! نشست برلین در واقع با این آرزو شکل گرفت و شکست آن بر خلاف برخی ها که کم کاری مسئولین را دلیل این شکست می دانند، نبود گفته می شود نشست برلین ، اپوزیسیون" نوین" بود و با اپوزیسیون " سنتی" فرق داشت !!در حالی تنها فرق این بود که آنان شکل نظام را برای اتحاد عمل امروز پیش شرط قرار نمی دادند وگرنه به لحاظ دیدگاهی با بقیه تفکرات اپوزیسیون همخوانی داشت و...
در پی انتخاب باراک اوباما به ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، ریاست جمهوری اسلامی ایران بی درنگ به نگارش نامه ای پرداخت که هم بارک اوباما را به راه راست هدایت کند و هم خودی نشان دهد تا دیگران تصور نکنند که ایران اسلامی در انزوا قرار دارد. ریاست جمهوری اسلامی ایران سال ها است به سران کشور های جهان نامه های بی جواب می فرستد و تلاش می ورزد که خود را بگونه ای هم تراز با آنها، بازیگر اصلی و فعال در سیاست جهانی نشان دهد.
مشکل جبهه ملی و بطور کلی تمام گروههای سیاسی سنتی ایران در این است که همه ی آنان اسیر در گذشته ی خویش اند ، گذشته ای که بر تن آن قبای ضخیم قداست پوشانده اند و ورود عقل و خرد آزاد را برای بازنگری از رویدادهای گذشته و بازیگران و قهرمانانش ممنوع اعلام کرده اند . آنها می ترسند که با ورود خرد آزاد که معمولاً با نقد آغاز می شود مبادا بر چهره قدیسان و قهرمانان شان که در حقیقت تاریخچه و هویت گروه هایشان را تشکیل می دهد غبار نشیند و کم رنگ شود .
مصاحبه کننده شخصی است بنام فرید زکریاء که مانند سلمان رشدی که خمینی فتوای قتلش را صادر کرد ، از مسلمانان هندی تبار است و با اسلام و مسائلی که در کشورهای اسلامی و خاورمیانه جریان دارد ، بخوبی آشنا است و نیک می داند که در باتلاق های اسلامی خاورمیانه چه می گذرد .، جای تأسف است که سایت ایران گلوبال و سایر سایت های طرفدار دمکراسی و حقوق بشر بدون مراجعه به اصل مصاحبه ، از روی رادیو فردا کُپی کرده و مصاحبه ناقص و مُثله شده ای را تحویل خوانندگان خود داده اند.
تعریف آقای زعم خود گواه بر عدم تطابق این تعریف با احوال ما کردها را دارد. نه‌ تنها ما کردها مهاجر نیستم بلکه بنا به نظر همه‌ی پان‌ایرانیستهای ایراندوست کردها اصلیترین ایرانیها بوده و هستند و تاریخ کتبی کردها و سابقه‌ی تاریخی زیست این مردمان در فلات ایران بنا به گواه تمامی تاریخ‌نویسان معتبر در جهان اگر بیشتر از فارسها نباشد لااقل کمتر نیست و بنا به گفته‌ی ایشان، بهمین دلیل قومهای پارس و ماد و پارت را که حدود سه‌هزار سال پیش به فلات ایران مهاجرت کرده‌اند، دیگر نمیتوان قوم نامید.
ما فعالان سیاسی نیاز به آگاهی در باره این علم داریم چرا که ایرانیان به دلیل جنگ ، انقلاب ، زندان ، تبعید ،شکنجه ، طلاق ،شکوک آرمانی ،خرابی کشور و... دچار آسیب های روحی شده ایم که خود خبر نداریم . بطور مثال شکست برنامه های آرمان گرایان کمونیست و یا مسلمانان طرفدار جامعه بی طبقه توحیدی و از آن میان تنها " شکوک آرمانی" به آن دسته آرمانگرایان کمونیست که در پی فروپاشی "اردوگاه "سوسالیسم ایجاد شد ویا تصور کنید که پس از سقوط صدام چه صدمات روحی به ساکنین پایگاه اشرف وارد آمد که...
شماری از احزاب، سازمانها، افرادِ سیاسي اقوام اپوزیسیونِ ایرانی، خود بتنهایی پروسهء دموکراتیک را پشت سر نگذاشته و برای پیمودن این دوران از قرار گرفتن در کنار ملّت ایران هم پرهیز دارند و مفسر این تز هستند که دوران تکاملی سرمایه داری در ایران آغاز و طی نشده است، در نتیجه ایجاد دولت ملّی و مدرن که دست آورد این دوران هست، در ایران شکل نگرفته است، در صورتیکه ضرورت شکل گیری دولت ملّی در اواخر دورهء صفویان لمس و آغاز شد و انقلاب مشروطیّت نقطهء عطف ایجاد دولت متمرکز ملّی بوده...