رفتن به محتوای اصلی

این تجربه ی عام وجود دارد که ، کسانی که زبان بیگانه ر ا به درستی نیاموخته و با آن زندگی نکرده اند ، آنگاه که می خواهند با آن زبان ادای مقصود کنند ( بی توجه به ساختار زبانی و سرشت ِ متفاوت دو زبان) همان جملات معمول در زبان مادری را به کار می گیرند و تنها به ترجمه و جایگزینی تحت اللفظی واژگان بسنده می کنند. من این مورد را، در میان هم ولایتی های مازندرانی ام ، به کرات تجربه کرده ام . نمونه بدهم : معادل مازندرانی فعل « دویدن » ، فعل « دُو بَی تِن» است . « دُو »...
داریوش همایون را بنا بر وابستگی اش به نسل ها، از واپسین بازماندگان بچه های رضا شاهی به شمار آورده اند در کوشش سیاسی اش فرصت و جایگاه آن را نیافت که تا چون قوام به شمار رهاننده ی آذربایجان، و چون فروغی، به شمار نجات دهنده ی تاج و تخت ایرانزمین بدرخشد
تفاوت وزرات اطلاعات جمهوری اسلامی که میلون ها بار بی رحم تر از ساواک شاه عمل کرده است از همان ابتدای کار، در کنار شکنجه و اعدام مخالفین با اپوزیسیون خود سیاسی برخورد کرد و هر چه توده های مردم را از دست داد متوسل به تواب های" روشنفکر"ی امثال عبدالله شهبازی ها شد و انان تحت نام موسسه دهن پرکنی بنام " موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی " مشغول تاریخ سازی احزاب قدیم و جدید شدند تا این کتابها را بعنوان کتابهای درسی دانسگاهی بخورد جوانان کشور دهند .
با چنین طرحی زنان در بیمارستانها مدام باید مواظب لاخ مو و گوشهء ابرو باشند تا خدای نکرده حاج آقا نبیند و گناه نکند و جهنمی نشود! البته بانوان بیمارستان که چه گناه بکنند ، چه نکنند ، کُندهء بیخ جهنم هستند ، زیرا در یک نظام اسلامی شغلی را برگزیده اند که هم مجبورند شب ها در بیرون از خانه کارکنند و هم به ناچار می باید با مردان نامحرم از پزشگ و بیمار گرفته تا کارگر و آشپز سرو کار داشته باشند. با فرستادن ملا ها به بیمارستان و سر بالین بیماران ، کار عزرائیل آسان تر می شود...
بنظر میرسد بالاخره 27 کشورعضو اتحادیه اروپا و در رأس آنها دولت آمریکا مشترکا ً توافق کنند با تزریق پیش از 1000 میلیارد دلار به صندوقهای ً تهی ً شده بانکها و دیگر مؤسسات مالی کشورهای مطبوع خود، اعتبار از دست رفته گردش سرمایه در بازار جهانی را از نو باز گردانند تا راه حلی جهت برون رفت از بحران مالی بیابند. این تضمین مالی هنگفت در واقع همان بخش از ثروتهای ملی شهروندان کشورهای مزبور محسوب میشوند که در طی سالهای اخیر یا در صندوق ذخیره دولتها تلمبار شده اند و...
مکارم شیرازی گنجی رامرتد و نجس خوانده ونشرسخنان او( زمینی دانستن قران و خرافی بودن امام زمان) را مجاز نمیداند! ـ س: 1- فقها مسلمانی را که یکی از اصول مورد قبول مسلمانان را انکار کند کافر دانسته و حتی امام خمینی چنین افرادی در تحریرالوسیله جزء نجاسات می دانند . با توجه به اظهارات آقای گنجی مبنی بر زمینی بودن قرآن مجید که از آن بجای وحی آلهی با عنوان قرآن محمدی یعنی اینکه کتاب خدا حاصل افکار رسول خدا بوده و وحی در کار نبوده ، وجود حضرت مهدی(ع) را رد کرده و...
توجه کرده اید آرایشگران به قیچی چنان علاقمندند که نویسندگان به قلم. ازآنجائیکه موهائی بینهایت پر وفرفری دارم گاهی اوقات برای تنوع ونیز راحتر بتوانم شانه زنم به آرایشگاه میروم که صاف کنم. اما درطول زندگی یکبار درایران ودوبار درخارج ازایران موهارا بدست آرایشگران سپردم که صاف شش ماهه شوند وهرسه بار اولین کاری که کردند موها را زدند بدون اینکه ازمن اجازه بگیرند. قصه را کوتاه میکنم. گاهی اوقات که به آرایشگاه میروم بعلت اینکه آرایشگرفکرمیکند موهای من بیش ازحد وقت گیراست ...
فراموش نشود که فاحشه انسانی است مانند هرزن دیگری سرشار ازشور واحساس با قلبی لطیف. منظوراین نیست که خدای نخواسته دختران وزنان جوان تشویق شوند که به چنین حرفه سخت وخطرناک دست بزنند بلکه به این معنا, گاهی سرنوشت نسبت به اکثرانسانها خائن است واین خیانت درهرشخصی به حالت مختلف وجوددارد
اما، ما نه زبانی به نام زبان ایرانی داریم و نه فرهنگی به نام فرهنگ ایرانی؛ ایران، همواره، نامی بوده است برای یک مجموعة زبانی و فرهنگی چند گانه و چند گونه؛ یک جای فلات ایران را نشان بدهید که به ویژه ایران نامیده شود؛ یک زبان از چهل زبان ایرانی را نشان بدهید که به ویژه، زبان ایرانی نامیده شود
نشست پاریس به پیشنهاد یکی از بزرگانش، امر «اقوام» را به یک گروه کارشناس احاله کرد و نمایندگان اقوام نیز پذیرفتند
نا گهان دوچرخه سوار جوانی رو به من کرد و با زبان اسپانیایی چیزی گفت وقتی من اظهار بی اطلاعی کردم به انگلیسی تکرار کرد و به پشت سر خود اشاره کرد و یکهو بنظرم رسید همه اینها کلکی است برای منحرف کردن حواسمان و بلافاصله وقتی بسرعت به سمت راست خود نگاه کردم دیدم بله کوله پشتی ما نیست . فریادی کشیدم و تقاضای کمک کردم و بدنبال دوچرخه سوار دودیم تا اینکه جلوی ایستگاه پلیس از نفس افتادم ؛ پلیس با لبخندی جلو امد و اولین حرف اش این بود که ....