رفتن به محتوای اصلی

امروز ۲۶ خرداد ۱۳۸۷، ۵۹-امين روز اعتصاب غذای تو ارژنگ داودی عزيز و ۵۶-امين روز اعتصاب غذای تو مصطفی علوی گرامی و هجدهمين روز اعتصاب غذای من است.
اعتصاب غذای گسترده ای که در اعتراض به قرارداد دوجانبه ای که قرار است ميان مقامات چک و ايالات متحدۀ آمريکا در چهارچوب طرح سپر دفاع ضد موشکی موسوم به «جنگ ستارگان» امضاء شود، صورت گرفته است.
از نظر من بزرگترین اشتباه انقلابیون سال 57 این بود که انقلاب به رهبری خمینی را انقلاب دمکراتیک ارزیابی می کردندو اشتباه بعدی مجاهدین این بود که در توان و پایگاه اجتماعی خود و بنی صدر دچار خود بزرگ بینی عجیبی شده بودند متاسفانه پایتان به نبردی کاملا نا برابر در مقابل نیروی سهمگین هواداران خمینی شد.
یقین دارم که بخشی از آریاگرایان (چه شووینیست
ها و چه راسیست
ها) کار را به آنجا خواهند کشاند که آقای گرگین کشانید، خواهند رفت به سمت حمایت از جمهوری اسلامی برای برقرار نگاه داشتنش؛ این سرنوشت گرایش تک
پایه
ای و تک
هویتی خواهی در میهنی
ست که ملت سیاسی
اش از بهرهای اتنیکی و فرهنگی مختلف تشکیل شده است:
تنها راه تداوم ستم ملی در ایران دهان
بندزدن بر همگان است؛ حتی بر فارس
ها.
مأخذ و مصدر قدرت باید مردم و مردم واقعی با فرهنگ
ها و زبانها و هویت واقعی
شان باشند و...
چندی پیش خبری را در ارتباط با پیش بینی دانشمندان مبنی بر احتمال وقوع زلزله تحت عنوان« پبش بینی مخوفترین زلزله » در ایران گلوبال بچاپ رساندم و حدود دو هفته بعد متاسفانه دو حوادث طبیعی در پی هم در برمه و چین بوقوع پیوست هزاران انسان کشته شدند و میلیونها نفر دچار آسیب شدند. اینکه اگر چنین حوادثی در ایران و خصوصا در تهران اتفاق بیافتد تلفات انسانی چقدر خواهد بود و برای مقابله با آن چکار میشود کرد نوشته حاضر با همین انگیزه شکل گرفت تا دیر نشده چاره ای اندیشه شود.
حالا به این کاری ندارم مگر می شود 2600 سال پیش کسی از حقوق بشر سر در می اورد همین 30 سال پیش هم؛ شاه ایران که جای خود دارد حتی ما روشنفکران_ سیاسی هم چیزی از حقوق بشر نمی دانستیم ...بگذریم ... چه برسد به اجداد ما در بیست و شش قرن قبل
هم امروز نیز باز همین چپی های رخنه کرده هستند که نمی گذارند آشتی ای میان راست های ایرانگرا و اسلامگرا به وجود آید و پیوسته پرسمان پادشاهی را به میان می کشند. پیوسته پهلوی ها را دشمنان اسلام برمی شناسانند و برای اسلام اشک تمساح می ریزند. در صورتی که این دروغی بیش نیست. پهلوی ها با چپ ها جنگیدند و نه با مسلمان ها. کمونیست ها بودند که با اسلام دشمن بودند و هستند، نه پهلوی ها که بزرگترین یاری رسانی ها را به پژوهش های اسلام شناسی کردند.
چپ های ایران مثل سطلنت طلبان و دیگر نحله های سیاسی روش متفاوتی نسبت به اسلام و مسلمانان داشته اند . بطور مثال حزب توه بطور سنتی همواره با احترام به اسلام و مسلمانان نگریسته است تا جایی که در مقطع انقلاب شخص کیانوری؛ استراتزی خود را بر خط امام بنا نهاد و اعضای بهایی خود را از حزب اخزاج کرد
از نیرنگ های رژیم اسلامی آدمی انگشت به دهان می شود. یکباربرای فریب و خلع سلاح نیروهای چپ ،رژیم اسلامی در مقطع سال 58 خورشیدی دست به گروگانگیری می زند و حالا هم سلطنت طلب خط امامی از جعبه مار بازی بیرون آورده است.در 30 ساله گذشته این رژیم اسلامی بوده که برای اپوزیسیون خط و شیوه مبارزاتی تعین کرده است.اما به عقل شیطان هم نمی رسید که رژیم در پوشش و تفکر سلطنت طلبی نیز برای اپوزیسیون
تاریخ جلوه گری می کند و تکرار می شود، با افزایش درآمد های نفتی، بر سر تقسیم باآورده ثروت درگیری آغاز شده است، برخی با انباشت چند ساله به خارج می گریزند و با زدوبند های مغشوش و مبهم در تلاش نجات خود و سرمایه خویش اند، برخی دیگر در درون زبان به انتقاد گشوده اند تا در آینده از خشم مردم به جان آمده در امان باشند، ولی آنچه بیشتر از همه جلب توجه می کند، شکاف در حاکمیت و گسترش آن در بدنه نظام بویژه دربین نیرو های مسلح وروحانیت ممتاز است که در پی انقلاب همه نهاد های قدرت را بدست گرفته اند
درست پس از درج خبر مربوط به افزایش خودسوزی زنان کرد عراقی ، به همان شیوه ی رایج در ادبیات سیاسی سنتی ایران گوئی که "مغزکُل و اراده" ای تصمیم می گیرد که زهر چشمی از شخص "خاطی" که بدون اجازه سران عشایر به حریم "اقوام" وارد شده است بگیرد و در اینجا شخص خاطی اینجانب هستم که جرأت کرده وخبری را بدون اینکه از فیلتر"رهبران اقوام" بگذرد در برخی از سایت های ایرانی درج نمایم .