سلام آقای ایرانی، بله همینطور که می گوئید. ایران کشوری ست رنگین، با سلایقی متنوع! ناگزیر باید برای فردای آزاد و نچندان دور آن، راه حل همزیستی متحد و یکپارچه داشت تا بشود در کنار هم بشکل مسالمت آمیز زیست، برای حقوق ملت های آن چاره و پاسخ درست و قابل دسترس داد و از همه مهمتر تمرکز زدائی قدرت سیاسی نمود. با این روش ها همه در سرنوشت کشورشان سهم خواهند داشت، گردنکشی و بلند پروازی قدرتمداران بی پیر تاکنونی و احتمالی زیر اراده ملت های متحد کشور ضعیف و یا صفر خواه شد. و این آن چیزی ست که مردم ما نیاز دارند. که به باور من فدرالیسم بهترین گزینه ی ممکن است. با این شیوه هم امکان دیکتاتوری شاهی و استبداد دینی و هم ناسیونالیسم کور برای همیشه از زندگی سیاسی ما رخت بر خواهد بست. مشکل اصلی ما فقر و فاقه است که باید موضوع پایه ای مبارزات جاری ملت ها شود! اما تکامل زبان راه خود را می یابد و با
ناسیونالیسم مورد نظر احتمالی شما کاملن بیگانه است. بگمان من سبک نوشتن "کاملن بجای کاملا" و "حتا بجای حتی" بسیار معقول و اصولی تر است. بیائید لطفن با هم فراموش نکنیم که مشکل بشر جهانی امروز پیش از هر چیز نان و ساده لوحی اوست و نه خواسته های بحق زبانی و فرهنگ تاریخ تلخ اش؛ که هر دو این ها تا بوده و بوده بلای هستی ما و نسل های بعدی گشته و خواهد بود. اما از اینکه مرا رفیق و یا دوست خویش ادا کردید مسرور شدم. تندرست باشید
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال
جناب آراز تبریزلی، لطفا برای اینکه هم کار ما و هم کار خودتان را راحت کنید، با یک نام بنویسید. در اینصورت خوانندگان عزیز با نظرات شما به خوبی آشنا می شوند و کار ما هم راحت تر است چون هر بار نباید تنظیمات اتوماتیک کامنتها را دور بزنیم. اگر ما این تنظیمات را دور نزنیم، کامنت شما با همه نامهایی که بر خود نهاده اید منتشر خواهد شد. ما فعلا از این کار اجتناب می کنیم ولی در آینده نزدیک این کار را خواهیم کرد تا خوانندگان عزیز بدانند چه کسانی با چه نامهایی وارد میدان می شوند.
من نمی دانم این آقای وحید فتحی کیست و برایم مهم هم نیست که بدانم! اما از شما بعنوان یک رسانه خواستارم نسبت به اصلاح نام نویسنده این مقاله هر چه سریعتر اقدام نموده و در مقابل این به اصطلاح سرقت ادبی واکنش شایسته ای نشان دهید. پیشاپیش از توجه شما سپاسگزارم.
با احترام
بزرگمهر
کنفرانس 2 روزه در دوجه پایتخت قطر در رابطه با مسئلهی کورد به دعوت مرکز تحقیقات الجزیره تلویزیون الجزیره یک کنفرانس 2 روزه در روزهای 14 و 13 همین ماه انجام گرفت که بسیاری از سیستمداران کورد از 4 بخش کوردستان عراق، ایران، ترکیه، سوریه در آن شرکت داشتند . و همچنین سیستمداران مشور خاورمیانه نیز در این کنفرانس حضور چشمگیر داشتند و شرکت 2 نفر از 2 حزب سیاسی خاور میانه در این کنفرانس بسیار جای خوشحالی و تعجب حاضرین شد یکی شرکت خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس که روز اول سخنرانی کردند و دیگری نمایندهی پژاک بود که ایشان نیز مستقیمأ از کوهای قندیل به این کنفرانس رفتند و روز اول سخنرانی داشتند و همان روز نیز به قندیل کوهای کوردستان برگشتند از دیگر شرکت کنندگان نمایندهی حزب دمکرات کوردستان در ایران نیز بوده در زیر 2 لینک به زبان کوردی در رابطه با این کنفرانس
و عکسهائی از این کنفرانس وجود دارد باشد که مسئلهی کورد هر روز بیشتر جهانی شود تا ملت کورد به آزادی و خواستههای خود برسند زنده باد کوردستان آزاد و رهائی از دست اشغالگران کوردستان .
آقای محسن کردی پس چه خوب که بلوچ های سنی و کردستان و ترکمن های سنی وعربهای سنی اهواز چون وزیر خودفروخته در مراتب بالا نداشته اند و از داشتن حتی یک مسجد در تهران هم محروم بوده اند می توانند استقلال پیدا کنند و جدا شوند. پس زنده باد استقلال این 4 کشور . اما اعتراف بسیار خوبی بود که با سواد کمتان فرمودید. اما در خیلی کشورها از جمله یوگسلاوی مردم در کراوات ها زبان غیری وو تبعیض دینی هم نداشتند اما باز از یوگسلاوی و شوروی سابق جدا شدند . شما هم نگران من آذربایجانی نباش کشوری مقتدر در شمال دارم که پرچم و هویت ارتش و اقتصاد بسیار قوی از شمای سید آریایی دارد پس شما نگران نباش . نخست فکری و جایی در وسط کویر در شهرهای یزد و اصفهان برای خود پیدا کن که وامانده و رانده تو میشوی . یا بچسب به افغانستان و تاجیکستان هم دین و هم زبانت.
دوست گرامی، بهنام چنگائی، نوشتار شما را از آغاز تا پایان خواندم و نکته های سودمند و پر مغزی در آنها یافتم. بدبختانه شما چگونگی را در نوشتارتان نشان داده اید اما به چه باید کرد نپرداخته اید! من به این هوده رسیده ام که کاری که باید انجام داد کار فرهنگی و روشنگرانه است، کار فرهنگی برای نابودی اندیشه های ناسیونالیستی و کار فرهنگی برای شستن مغزها از پنداری پلید و پلشت و دوزخی و اهریمنی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم در هر چهره و هر پانی.
میگم کیانوش توکلی عزیز.. یک جلسه ای با هم میهنان ترک بگذار حاضرند حمایت مالی هم بکنند (شاید هم الان آنها دارند خرج اینجا را میدهند) یواش یواش نام این سایت رو به «ترک گلوبال» تغییر نام بده. ایران گلوبال شده یک بهانه. برای من یکی که اینجا بجز «ترک گلوبال» نیست.
آورین.. آورین.. قضیه البته با قضیه صربها تفاوت دارد. در یوگوسلاوی یک غیر صرب نمیتوانست به مقامات بالا از جمله ریاست جمهوری برسد و از خیلی دیگر از مزایای هم میهن بودن محروم بود و در ایران ترکها چنین احساسی ندارند. آنها صاحب ایران هستند و شما مشکل دارید با این قضیه. یعنی باید ترکهای ایران را راضی کنید که از ایران و از فارسها دل بکنند. لذا بودور که واردو. بفرمایید مردم ترک را ترغیب به تعیین حق سرنوشت با توسل به زور و اسلحه، توسل به التماس و درخواست و توسل به امام زمان و هرکاری که از دست تان بر می آید بکنید. نه فارسها چنین میخواهند و نه ترکها که همه کارها و مشاغل و کسب و کارهای تجاری در کل ایران را بدست دارند. شما باید بسوزید و بسازید. بد نیست بجای این حرص خوردن ها یک مرخصی به سواحل گرم خاور دور بروید و استخوانی سبک کنید شاید مشکلات تان برطرف شد و عشق به ایران دوباره در وجود تان زنده شد.
ارسلان گرامی. بسیار زیبا و جامع بود. آنان جواب کوبنده را از آذربایجانیها که پایه گذار و پرچمدار ناسیونالیسم انسانی ایرانی بودند دریافت خواهند کرد. کیست که نداند اولین پایه گذاران ناسیونالیسم انسانی ایرانی که محوریت آن بجای نژاد بر گیتی گرایی و انسان بود همان آذربایجانی ها بوده و هستند. آخوندوف- طالبوف - تقی زاده - ستارخان و مجاهدان تبریز - احمد کسروی تبریزی - موجز - امین الدوله - مستشارالدوله - حسین خان سپهسالار - رشدیه - زین العابدین مراغه ای - تقی ارانی - شهریار و.... صدها فرهیخته آذربایجانی لیستی بلند از بزرگانی هست که نقش آذربایجان در همگرایی ملی و تلاش آنان برای اعتلای ایران را نشان میدهد.
یک نکته برای من خیلی عجیب است. پانترکها، همان اندک تعداد، براحتی در ورزشگاه ها شعارهای ضد ایرانی و ضد فارس سر میدهند چرا رژیم کاری با آنها ندارد؟ آنکه بگوید رژیم جراتش را ندارد بهتر است خودش را مسخره کند. و سوال اینجاست که چرا پانترکها در ورزشگاهها راحت شعارهای ضد ایرانی میدهند؟
خوانندگان گرامی با دهها کامنتی که در رابطه با نوشته من-«ایمیل رسیده ، مردم هزاره افغانستان و حکومت ایران»- در سایت « قیرمیز» گذاشته اند ، توصیح زیر را برای تشخیص درست از نادرست ، ضروری میدانم:
خوانندگان گرامی با دهها کامنتی که در رابطه با نوشته من-«ایمیل رسیده ، مردم هزاره افغانستان و حکومت ایران»- در سایت « قیرمیز» گذاشته اند ، توصیح زیر را برای تشخیص درست از نادرست ، ضروری میدانم: 1- متن مقاله از سه بخش تشکیل شده: متن آ.ائلیار-حمید برمکی- یئلماز. در قسمت من نوشته نشده که "یئلماز" از مدیران قیرمیز است. برعکس از خود یئلماز نقل شده که او میگوید از گردانندگان قیرمیز نیست.2- در متن برمکی آمده که " یئلماز از مدیران سایت قیرمیز است" . و این متن هم مسئولیتش با خود نویسنده است و من نوشته او را آورده ام. یعنی راوی بودم.3- درست است من از اعضای مدیریت ایران گلوبال هستم و مسئولیت نوشته ها و انتشارات خود را هم به تنهایی به عهده دارم. این از اصول سایت ایران گلوبال است و شامل همه اعضای مدیریت میشود. مسئولیت نوشته های آقای توکلی هم به عهده خودشان است و به من مربوط نیست. در ایران گلوبال اعضای مدیریت مستقل عمل میکنند. و نظریات مختلف و حتی متضاد دارند. نظر هیچکس دیدگاه جمعی سایت ما نیست. نمیتوان آنرا به نام «ایران گلوبال» نوشت. بل نظر یکی از اعضای مدیریت حساب میشود.4- من « آ. ائلیار» سخنم را تنها در ایران گلوبال منتشر میکنم و با خوانندگانم تماس کتبی در سایت دارم. بنابرین در جاهای دیگر هرکس هرچه مینویسد به من مربوط نیست. تنها جایی که میتواند به صحت و سقم چیزی در مورد آ.ائلیار جواب بدهد ، خودم و « مدیریت ایران گلوبال» است. بعضی ها مرا در جاهای دیگر با دیگران عوضی میگیرند، همانطور که قید شد نوشته ها و سخنم را اختصاصاً در ایران گلوبال منتشر میکنم. 5- با فعالیت هیچ سایتی مخالف نیستم و همه آنها را آزاد میدانم. و این را حق آنان دانسته و برایشان احترام میگذارم. 6- همینطور حق بشری خود میدانم که هر «نظری» را خواستم نقد کنم و متقابلاً دیگران هم حق دارند نظر مرا نقد کنند.7- علیه هیچ سایتی چیزی ننوشته ام اما هر « نظری» را خواسته ام نقد کرده ام ؛ و این هم یک چیز استاندارد است. نظر ممکن است مال یک سایت باشد یا مال یک شخص و اشخاص. در نقد برایم « نظر و تئوری» اهمیت دارد .8- اندیشه ام را پیرامون بسیاری از مسایل در دهها نوشته توضیح داده ام که در آرشیو ایران گلوبال موجود است. اما می بینم عزیزان کامنت نویس مواردی را به من نسبت میدهند که ربطی به نظریاتم ندارند. از اینرو مختصر ذکر میکنم که : 9- مردمان یا ملتهای گوناگون در ایران را آزاد میدانم که « اداره همه امور خود» را خودشان مستقلاً انتخاب و اجرا کنند. و سرنوشت خود را با اکثریت آرا به صورت دموکراتیک تعیین کنند. به شکل « استقلال کامل» یا به شکل« فدرال» یا با اشکال دیگر که « اداره امور مستقلانه» را تأمین کند. و در همه نوشته هایم از این «آزادی» و « انتخاب آزادانه و دموکراتیک» دفاع کرده و خواهم کرد.10- ضد و مخالف هیچ « آدم و انسانی » نیستم . برعکس همه انسانها را دوست دارم. حتی آنان را که مرا دشمن خطاب میکنند. نه ضد ترکم و نه کرد و یا دیگران.عاشق آزادی و بهزیستی همگانم. به خاطر این شیفتگی هم تا میتوانم نظریاتم را در اختیار دیگران قرار میدهم. اما به عنوان یک آذربایجانی و دلباخته سرزمین و فرهنگ و زبان مادریم عملاً بیشترین توجه و نیرو را صرف آن میکنم. چرا که احساس مسئولیت بیشتری میکنم. این احساس هم در آرشیو من موجود است و میتوان مطالعه کرد.11- از سوی دیگر حق خود میدانم با چیزی که موافق نیستم ضمن احترام به آن نقد کنم و « درستی و نادرستی» اش را از دیدگاه خود نشان دهم. 12- برایم آریا گرایی و کرد گرایی یا ترک گرایی و غیره چون ایده لوژی هستند - چون نوعی نژاد گرایی هستند، قابل نقد میباشند. این هم طبیعی ست که ما همه نظریات مختلف و متضاد داریم و حق داریم روی آنها بجث و دیالوگ داشته باشیم و در رد و قبولشان - در درستی و نادرستی شان - خیر و شرشان « استدلال» کنیم. این نقد در خدمت آزادی همگان است. و همینطور آذربایجان. 13-برایم مهم نیست چه کسانی کدام سایت را اداره میکنند- بل مهم اینست که چه نظریاتی دارند. یعنی نظر و تئوری برایم اهمیت دارد نه چیز دیگر.شخص مهم نیست - اندیشه او برایم اهمیت دارد. از این نظر که آگاهی خود را شاید اندکی ارتقاء بدهم.
آقای ناصر ایرانپور این همه بی انصافی در قبال دولت کنونی ترکیه از شما بعید است در حین مذاکرات صلح بین پ.ک.ک و سران امنیتی ترکیه هیچ احمقی و سیاست ندانی ترور را در همان زمان انجام نمی دهد . اقلا به فرض اگر ترکیه می خواست که این سه کرد را شهید کند چند ماه قبل از مذاکرات با پ.ک.ک یا بعد اتمام مذاکره یا عدم نتیجه مذاکره وارد مرحله ترور می شد. دست ایران و مالکی در این ترور مشهود است اما شما غیر معقول ترین اتهام را به دولت ترکیه زده اید البته شاید این نتیجه گیری غلط شما منبعث از سوابق سالهای سال قبل ترکیه باشد . ترکیه امروز به خاطر منافع اقتصادی و سیاسی تمام و کمال در کنار دولت و ملت کردستان عراق و طارق الهاشمی است .لذا ترکیه کمکی که به کردهای عراق کرده اگر یک صدم آن را به حرکت ملی آذربایجان جنوبی کرده بود الان وضع ما ترکهای ایران چنین نبود با عرض معذرت و تاسف از پیشداوری
واقعا از این مصاحیه میشود دید که چقدر ترکهای تجزیه طلب بی منطق و بی اطلاع و غرض ورض و رمانتیک و راسیست و ضد فارس و ضد ایرانی و جعلکار و خطرناک هستند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!////////======----------آفرین بر نوری علا و سواد و انساندوستی اش !ßßßßßßßß---------این تلویزیون گوناز جدا و خداوکیلی چقدر شوت است .مخصوصا گرداننده ناتوان او .بیچاره فارس و ایرانی ها که در آینده باید اینها را به راه راست انسانی و وطن پرستی هدایت کنند .
آقای آیدین ب گرامی، من هم بر این باورم که ایران گلوبال در نشر ادبیات سخیف و هتاکانه پان ترکیست ها کمی مسامحه می کند. اما این مسامحه به دید من سود بزرگی در بر دارد و آن آشنایی همگان با اندیشه و منش این گروه است. اگر ایرانیان پیش از انقلاب اسلامی 1357 از اندیشه و شخصیت خمینی منحوس که در نوشته ها و سخنرانی های آن جنایتکار هم منعکس بود آگاهی داشتند محال بود که این توده عظیم بویژه دانشجویان و دانش آموختگان به صف این انقلاب فاجعه بار بپیوندند. نژاد پرستان هم چون زبان باز کنند و آرای انسان ستیز و شیوه پر از اهانت و ناراستی خود را آشکار سازند دیگران را از مرام راستین خود آگاه و منزجر می سازند که این خود موهبتی است! بویژه که بیشتر بینندگان سایت های سیاسی روشنفکران هستند و دروغبافی و سفسطه را از سنجیده گویی و منطق تشخیص می دهند.
سلام آقای حامد ایرانی، من بنقد شما در مورد سبک نوشتنم احترام می گذارم؛ اما این نوع پیش داوری و سرزنش مفاهیم سیاسی طبقاتی در نوع خود وسیله ای برای ابراز مخالفت با هیچ است، میدانید هیچ. آخر دوست گرامی: نه فارسم و نه مخالف فارس ها و یا هر ملیت دیگر و از جمله با ادبیات عرب نیز هیچگونه بیگانگی ندارم و ای بسا در شاخه های و از جمله موسیقی عربی، شیفته ی صدای ام کلثوم شادروان و چندتای دیگر نیز هستم. از شما می خواهم که معانی ارزشی و مبانی نظری را تنها بصِرف اینکه من: حتی را حتا می نویسم! خود را دچار تناقض نکنید. گیرم که حق با شما باشد و من نباید سبک نوشتن معمول زبان را بمیل خودم عوض کنم، حالا اگر برای شما مفاهیم و مباحث ملی، اجتماعی و طبقاتی مهم هستند، که بنظرم چنین باید باشد؛ پس لطف کنید: نظرات بگمان خودتان ناسیونالیستی فارس مرا بی رحمانه نقد کنید و مرا از این افراط گرائی غلط نجات دهید. سپاس
به آقای کیانوش توکلی، .....حتمأ گفتگو آقای نوری علا و احمد اوبالی درباره مسایل ملی _قومی - 1 در تلویزیون گوناز را گوش داده اید، آین همان بحثی است که بین ما در سایت ایران گلوبال جریان داشته و دارد، البتّه آقای نوری علا ضعیف پاسخ میدهند و امیتازات تاریخی بی اساسی را به طرف مقابل میدهد، ....
، امّا آقای اوبالی و همفکران ایشان با آوردن دلایل و فاکتهای تاریخی جعلی و روبنایی خواهان استقلال و جدایی کامل از ایران هستند. حرف ما هم همین است که مردم آذربایجان دیگر چرا به تحقیر و انکار تاریخ ایران و ملّت ایران می پردازند، تصمیم خود را گرفته اند و در این راه تلاش کنند. آقای اوبالی میگویند هر فردی که دمکرات هست باید از استقلال و تجزیه آذربایجان ما را پشتیبانی کند، این کار را من کرده ام، ولی در سایت ایران گلوبال آنرا به حساب تفرقه، نژاد پرستی و راسیست میگذارند. آقای اوبالی میگویند رژیم اسلامی حاکمیّت فارس هست، من نوشتم که اصولأ شیعه گری تُرکی است. من که بیش از 40 دقیقهء این مناظره را فعلأ نتوانستم گوش کنم، چون صحبتهای آقای اوبالی تکراری، ابتدایی، خسته کننده و بدو پشتوانهء تاریخی و مطابق با علوم مستند امروز نیست، در یک کلام دگماتیسم هست. بنا بر این اگر ما از این به بعد مقاله ای در سایت گذاشتیم که جدایی آذربایجان هم بسود ایرانیان و بسیار هم بسود مردم تُرک آذربایجان هست، از روی نفرت، کینه، نژاد پرستی نیست، بلکه آینده نگری و دادن راه حلّی پایدار و برون رفت از این استبداد دینی در ایران هست.
خبرگزاری رویترز صبح شنبه (۳۰ دی/ ۱۹ ژانویه) گزارش داد دو مردی که ظاهرا پنجشنبه در ارتباط با قتل سه زن کرد بازداشت شدند از کردهای ترکیه هستند و با قربانیان ارتباط داشتهاند.
پلیس فرانسه شامگاه ۱۰ ژانویه (۲۱ دی) جسد سه زن فعال کرد را که با شلیک گلوله به سرشان به قتل رسیدند در یک مرکز کردها در پاریس پیدا کرد. یکی از این سه نفر سکینه جانسیز، از بنیانگذاران حزب کارگران کردستان ترکیه بود.
کارشکنی در روند گفتگوهای صلح
دو روز پس از کشف جسد سه فعال کرد در پاریس رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، از فرانسه خواست تا "هر چه سریعتر" عاملان این ترور را شناسایی کند. او هدف از قتل سه فعال کرد را کارشکنی در روند گفتگوهای صلح میان دولت ترکیه با عبدالله اوجالان، رهبر زندانی حزب کارگران کردستان، عنوان کرده است.
سلام آقای ابولفضل دوست عزیر: من که به انکار شما و نیات سالم و واقعی ملی شما (ترکِ آذربایجانی و دیگر ملت ها)ی عزیز ایران برنخواسته ام که چنین برآشفته اید! اتفاقن من با شما هم عقیده هستم! اگر شما مقاله های مرا بردبارانه خوانده بودید، بی تردید دچار این رفتار تند و عجولانه نمی شدید. بهر رو بدانید که من در مقاله فعلی و چندین مقاله ی مشابه، باره بر بحق بودن مبارزات ملی تاکید داشته، و برای کسب تعیین حق سرنوشت آنها، حتا(تا سرحد جدائی) نیز باور داشته و نوشته ام و این حق مسلم همه ملت های ایران و جهان است که برای زندگی و فرهنگ و زبان خویش مستقلن تصمیم بگیرند و من مدافع این حق واقعی شما و دیگر ملت ها در ایران هستم. بهمین خاطر راه چاره را ساختاری غیر متمرکز و فدرالیستی می دانم. در این مقاله نقد و سمت دعاوی من متوجه ناسیونالیست های افراطی و تجزیه طلب است، که فراموش می کنند آدم های گرسنه ملت ندارند و بس
ناصر کرمی با توجه به نوشته هایتان از افکار شما بوی رایسزم و فاشیزم به مشام می رسد.با توجه به سفسته و مغلطه بازی که بکار برده اید.آقایاز جنایتهای محمد علی شاه یا احمد شاه قاجار می گوئید،اما در مقابل جنایتهای جنایتکار کبیر کوروش را برعکس جلوه داده و او را حقوق بشر نویس و خود تان را پیرو او واز تبار ایشان اعلام نموده اما در عمل 50 میلیون غیر فارس اسیر در حاکمیت راسیزم فارس را از تمام حقوق انسانیشان محروم نموده اید،آنها را از تحصیل به زبان مادری خود محروم نموده و آنها را به صورت انسانهائی در آوردید که یا باید لال باشندویا اگر خواستند اظهار وجود و یا خواسته خود را باید به زبان فارسی افغانی عقب مانده شما که در هیچ جائی کابرد و مصرفی ندارد و زبان تحمیل به ملل غیر فارس در ایران است بخوانند و بنویسند که نه زبان صنعت نه علم و نه اینترنت با استفاده از آن بتوان به علوم و فنون دنیا دست رسی یافت
ویا شهرها و مناطق ملل غیر فارس را به ویرانه ای تبدیل نمودید به طوری که ملل غیر فارس از فرط بیکاری و نداری مجبور به کوچ کردن به مناطق فارس نشین و کارگری و نوکری به ملت فارس شدند.و با تاراج معادن و منابع و ثروتها و دست رنج آنها مناطق فارس نشین را آباد نمودید، آیا تحقیر 50 و مسخره نمودن زبان ،فرهنگ،موسیقی و آداب و رسوم ملل غیر فارس با استفاده از تمام امکانات مالی و رسانه ای کشور از بند های حقوق بشری کوروش و ملت متمدن فارس است؟چقر شماها ..... هستید ؟تورکی یک مثلی هست که می گوید ............. افکار و اعمال شما به مثابه همین مثل هست که حق ضایع می کنید از حقوق انسانها حرف می زنید............ هم می کنید،از جنایت حاکمیت تورک تبار های قزل باش شیعهدر سر زمین شکا (یعنی فارسها)ایران نوشتید اولا در زمان حاکمیت تورکها نه سرزمین جغرافیائی به نام ایران وجود داشت نه ملتی به نام فارس آن چنان در این منطقه جغرافیائی مطرح بود که امروز جغرافیای ایران را به اسم ملت فارس قلمداد نموده که دیگر ملل باید در خدمت و اختیار شما فارسها باشند و گر نه انگهای گوناگون کیلیشه ای ساخته شده در 85 سال گذشته حاکمیت شما در مقابل حق طلبی ملل غیر فارس به آنها خورده و خواهد خورد.از جنایتهای خامنه ای که به حساب تورکها می گذارید نوشتید بس چرا از جنایتهای خمینی بنیان گذار این حاکمیت ضد بشر و یا از جنایتهای رضا خان قلدر و یا از جنایت پیشه گی کوروش داریوش خشایار و سایر خون آشامان فارس که جنایتهایشان هنوز هم ادامه دارد حرفی نمی زنید.گفتید ملت آلمان با تورکها مشکل دارند و شما فارسها نیز در ایران با تورکها که اسم جعلی آذری به آنها به کار می برید دارید نقطه مشترک شما با آلمانها می دانید در چی هست نقطه مشترک شما افکار و اعمال راسیستی و فاشیستی شما ست که خود را اشرف مخلوقان و ملل برتر جهان می پندارید و با اسم جعلی که هم فکران هیتلر برای خودشان انتخاب کرده بودند و شما نیز که افکار هیتلری در کله تان هست خود را پسر عمو های هیتلر پنداشته و آن اسم جعلی جنایتبارآریائی را شما نیز به خودتان قبول نمودید.و به دیگر ملل لز باۀا به پائین نگاه می کنید مشگل شما همان جاست ضمنا ملتی به نام آذری وجود ندارد و اگر باشد در هرات و قندهار افغانستان شاید باشد ملل ساکن در آذربایجان تورک هستند از آبا و اجدادیشان و اکنون نیز خود را تورک می دانند.و شما باید به علت انتخاب اسم جعلی به 35 میلیون ملت تورک در ایران به محکمه داده شدید که دیگر از این ............. در نیاورید.
آراز بیگ سلیمانی! اینها حرف دهن تو نیست برادر جان. توچه می دانی فراماسونری چیست؟ می دانم که نمی دانی. می دانی از کجا می دانم؟ از آنجا که اگر می دانستی فراماسونری چیست، اعتراض نمی کردی. چون حاجی میرزا علی آقا هیئت (دادستان رضاشاهی) و فرزندان دلبندش آقای دکتر جواد هیئت و داداشش . حالتان خوب است؟
با سلام به بهنام خان، لطفا با شعارهای عهد استالینی و لنینی وقت مردم را تلف نکن با این شعارهای مربوط به یک قرن گذشته نمی توان امروز زیست. در ایران مادامی که سایر ملتها به حقوق ملی خود دست نیافتهاند، صحبت از دمکراسی و حقوق صنفی جیزی مثل کشک است. همچنین در ایران کسانی که مثل شما بیاندیشند سنشان کمتر از 40 نیست یعنی تاریخ مصرف افکار شما گذشته است. امروز در اکثر شهرهای ایران این نگرش به قدری کهنه شده که سابقه داران آنها هم با جلد دیگهای در جامعه ظاهر می شوند. دیگر مبارزات طبقاتی برد خود را از دست داده است. در منطقه آذربایجان که زمانی مهد کمونیست ها بود، کسی جرات ندارد دوباره این نگرشها مطرح کند!!! یعنی اصلا کسی به این تفکر بها نمی دهد. اکثر جوانان ترک، کرد، عرب دنبال مسائل ملی و مبارزه برای احقاق حقوق ملی خود هستند. بیخود و بی جهت چنین قلمفرسایی نکنید، لطفا!
در کشور ایران تا ناسیونالیزم پروسه خود را به شکل طبیعی طی نکند گام نهادن به مراحل بهدی محال است. در کشوری که فارسهای آن بیش از اندازه شونیست و مبتلا به راسیسم زبان و فرهنگی است، سایر ملتها هم روز به روز برای مقابله با آنها به سمت مبارزه ملی میل می کنند. متاسفانه در کشور ایران طبقه کمونیست همیشه مقل مطلق شوروی بود به قول برخی از کمونیستهای آذربایجان: در ایران زمانی که در مسکو هوا ابری می شد، در ایران کمونیستها چتر بر می داشتند و آن روی زشت و درنده کمونیزم را در آذربایجان شمالی و شوروی مشاهده نکرده بودند و هنگام سفر به آذربایجان ما کمونیستهای ایران را نمی توانستیم قانع کنیم. متاسفانه همین حادثه در قبال اسلامگراهای جمهوری آذربایجان رخ می دهد آدم با مشاهده اسلامگراهای جمهوری آذربایجان باید پشت سر گروه افراطی انصار حزب الله ایران نماز بخواند... همیشه این گونه بوده است فکری که از خارج کشور وارد ایران گریدیده همیشه طرفدارانی افراطی داشته و نتواستهاند آن را با ماهیت جامعه چند ملیتی ایران تطبیق دهند... دیکتاتوری کارگری از منفورترین دیکتاتوریها اسا که امتحان خود را در شوروی باز پس داد... متاسفم از اینکه سالها درپی افکار چپ و کمونیستی بودم و حال پشیمانم، یعنی تا وقتیکه به جمهوری آذربایجان نرفته بود کمونیزم برایم ایدهال بود ولای حالا کشکی بیش نیست!!! به عنوان یک ترک آذربایجانی مادامی که حقوق ملی ملت احقاق نشود دست از مبارزه نخواهم کشید و اگر کمونیست هم باشم کمونیست ترک آذربایجانی خواهم بود و دیگر در کمونیست سراسری فارس محور ضوب نخواهم شد!!!!!!!
آقای ایلچین حاتمی از مقاله روشنگرانه و منطقی تان تشکر میکنم . البته این مقاله برای آگاهی مردم آزربایجان است و طبیعتا پان ایرانیست های فسیل شده را عصبی می کند امیدوارم شاهد مقالات بهتری از جنابعالی در آینده باشیم.
عناد با فدراليسم ارتجاعی است. کمونيسم کارگری عقبمانده است. هم کمونيسم و هم فدراليسم هر دو امتحان خود را دادهاند. همه بر سرنوشت کشورهای متعلق به کمونيسم و فدراليسم آگاهيم. تصور کنيد در قاموس اين حضرات کرهی شمالی انقلابی و مترقی است، اما کانادا و آلمان و سويس و بلژيک "ارتجاعی"! نظام کمونيستی به گذشته تعلق دارد و به همين اعتبار میتوان ارتجاعیاش ناميد و اما نظامهای فدرال ساختار سياسی بخشی بزرگی از کشورهای دمکراتيک است و صرفا به اين اعتبار نمیتوانند ارتجاعی باشند. کمونيستهای کارگری جمعی ماليخوليايی بيش نيستند.
در رابطه با ترور 3 زن فعال کورد در فرانسه پولیس فرانسه دیروز 2 نفر کورد را دستگیر میکند . انگار پولیس فرانسه نیز در همکاری نزدیک با قاتلان و تروریستها داراد فیلم بازی میکند و وقت گذرانی میکند تنها اتهام 2 نفر دستگیر شدهی کورد در فرانسه تماس تلفنی این 2 تن با 3 زن مقتول و ترور شده بوده این کشورها برای حفظ منافع اقتصادی خود به هر شیوی غیر انسانی متوسل میشوند ، ما باید مواظب مکالمههای تلفنی خود با دوستان و عزیزان خود باشیم چون فردا امکان دارد در یک تصادف ماشین یا یک گلوله ول از یک اسلحه هر انسانی دستگیر شود پلیس فرنسه دارد آدرس غلط میدهد تروریستهای جمهوری اسلامی با پاسپورت دپلماتیک پس از ترور قاسملو، و شرفکندی، بختیار و برادر رجوی در سفارتخانههای جمهوری اسلامی پناه گرفتند و بعد با پروازهای اختصاصی به ایران فرستاده شدند
پولیس فرانسه به جای اینکه برای پیدا کردن قاتیلین و سر نخ یکراست به سفارتخانههای تروریست و فاشیزم ایران و ترکیه میرفتند و این سفارتخانهها را مورد بازرسی برای پیدا کردن سر نخ میگشتند برای رد گم کردن کسانی را مورد بازجوئی قرار میدهند که با این 3 عزیز تماس یلفنی داشتند در حالی که همه میدانند کسی که میخواهد ترور کند قبل از ترور با مقتول خود تماس تلفنی نمیگیرد
جناب دکتر آراز سلیمانی گرامی....با درود. دکتر گرامی نثر شما بسیار سئوال بر انگیز و به اصطلاح انگلیسیها فان میباشد که با ترکیبی از پانارویا دارای مطالب جالبی هست که برای فیلمهای تخیلی بنظر مناسب می آید.
واقعا نمیدانم به کدام مطلبتان بپردازم که هر یک از دیگری جالبتر! است. آخر دوست محترم کسی ما را مجبور نمیکند که این تحلیلهای خنده دار را بنویسیم چه هم اندیشان شما را مضحکه عام و خاص میکند. اما جدای از ادعاهای بی اساس فرمودید " ایران هر چه دارد از آذربایجان دارد" ..... شما تاثیرات همه ملت ایران را در اعتلای ایران انکار میکنید و تنها آن را منحصر به یکی از اقوامش میکنید؟!!!..... بر اساس کدام سند اینگونه ادعای بیهوده ای را عنوان میکنی؟!!! با پوزش بسیار مطالب شما اصلا ارزش پرداختن ندارد و صرفا به عنوان نمودن ادعاهای بی اساس میپردازد دریغ از یک تحلیل علمی جامعه شناختی.
در دفاع آزادی های بی قید و شرط سیاسی بعنوان یک پرنسیب در جامعه
سایت ایرانگلوبال سایت آقای توکلی و دوستانش بود؛ دوستانی که گذشته سیاسی مشترک داشته و در شکل محفلی فعالیت هائی را آغاز کردند و اکنون از محفلی دوستانه فراتر رفته است.
این سایت هنوز نتوانسته است به سایتی حرفه ای مبتنی بر معیارهای شناخته شده دامنه مخاطبین خود را تعریف کرده و سازماندهی فکری و اجرائی خود را بطور شایسته مدون کند. زیگزاگها در برخوردها محصول دوران گذار سایت از شکل محفلی به رسانه ای قانونمنداست!
تاریخ کشور ما با استبداد، سرکوب، سانسور و تحریف آمیخته ست. اگر ایران و جامعه سالم هدف ماست و از عزیمتگاه منافع و مصالح ملت ایران حرکت می کنیم؛ بایستی همه پنجره ها را باز گذاشت تا نور آگاهی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی توسط جریانات گوناگون بتابند و مردم امکان انتخاب آگاهانه و دمکراتیک داشته باشند؛ و بویژه "مخالفان" ما!
آزادی اندیشه اگر در راه نوآوری و درهم شکستن تابوها کاربرد نداشته باشد، پشیزی ارزش ندارد از همینرو هیچ ملاحظه ای نمی تواند آنرا محدود کند؛ نه خدا، نه اسلام، نه شاه، نه نژاد،نه قوم نه قبیله و نه...حق مردم در اشنائی با همه اندیشه ها نباید پایمال شود.
بگذارید صد گل بشکفد صد مکتب بروید!
استدلالها و نظرات ارائه شده در این بهاصطلاح مقاله خجالت آوره "به فکر خشکاندن دریاچه اورمیه میفتند تا با کویر سازی آزربایجان [ آذربایجان]مقدمات کوچ ملت ترک از این مناطق را فراهم آورند و فارس ها را در این مناطق ساکن کنند و سپس دریاچه را پر کنند
با درود- نوشتهاند «ترک های آذربایجان و ترک های ساکن در سایر مناطق ایران نزدیک به 40 درصد جمعیت 75 میلیونی کشور ایران را تشکیل می دهند. علیرغم نزدیک به 11 دهه مبارزه در راه دموکراسی و حقوق انسانی خود هنوز هم از ابتدائی ترین حقوق خود محروم هستند.» راقم اين جملات فرض را اين گرفته كه؛ ترك زبانان ايران همگي بر يك تصميمي قومي و يا شبيه اين استوار هستند. عزيز من، ترك زبانان ايران عمدتا خود را جزو جامعه ايراني ميدانند و آنهايي كه مانند شما فكر ميكنند در بهترين تخمين حتي زير 5 درصد هم نيستند. كافي است به تهران نگاه كنيد، به حوادث جنبش سبز، كه شركت كنندگان در آن آذربايجانيها به فراواني بسيار بودند و هرگز خواستهي قومي نداشتند. در سطوح پايينتر ميتوانيد به افرادي كه به هواداري تيمهاي پرسپليس و استقلال در تهران به ورزشگاهها ميرفته و مي روند نيز توجه كنيد، بخش مهم اگر نگوييم اكثريت آنها
آذربايجانيان هستند. فكر كردهايد مثلا در تهران هواداران تيم تراكتورسازي در اكثريت است، واقعا چنين فكر ميكنيد؟! اگر تيم تراكتورسازي در تهران داراي اكثريت شد، آنگاه سخن شما راست ميباشد كه آذربايجانيها به يك خيزش قومي دست زدهاند. اما اكنون چنين نيست. اتفاقا وقتي چنين نيست، ميتوانيم نتيجه بگيريم پس آذريها، گرايش قومي مورد نظر پانتركيستها را ندارند. ابته قبو دارم، كه كنشگران و بسياري از دانشجويان آذري قومگرايي پيشه كردهاند ولي اين موضوع عموميت ندارد. براي نمونه، تمامي نظر سنجيهاي اخير برنامه 90 نشان داد، آنچه قومگرايان و پانتركيستها مبني بر حمايت كل آذربايجانيها از تيم تراكتور ميگويند به غايت سخني غلط بود. در اكثر نظر سنجيها تراكتور در حدود 12- 13 درصد راي مياورد، خب اگر در ايران 40 درصد تركزبان باشد، و اين مردمان گرايش قومي دارند و مانند فعالين پانتركيست ميانديشند، پس چرا تيم تركتور را به يك و ابزار هدف قومي تبديل نكردند؟ اين در حالي است كه اتفاقا پانتركيستها با فعاليت مستمر روزانه و هفتگي در ورزشگاهها حضور مييابند و شعارهاي پانتركيستي و تجزيه طلبانه سرميدهند. بنابراين با احتساب اين شرايط، اگر تمامي آذربايجانيها و تمامي تركزبانان ايران مانند پانتركيستها يا جداييخواهان و يا به زعم آنها استقلال طلبان ميانديشيدند، بايد تيم از تيم تركتور به عنوان سمبل اين حركت قومي حمايت ميكردند. لذا واريز كردن حساب 30 تا 40 درصد تركزبان به نفع حركت قومي پانتركيستها، ابدا فرضي نادرست ميباشد.
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال
آيدين ب گرامی، ابنکه حقایق تاریخی باید گفته شوند کاملا درست است. ولی مساله بر سر چگونگی گفتن این حقایق و لحن مورد استفاده است. این درست است که هخامنشیان و نادرها و مغولها و سلجوقیان و پهلویها و جمهوری اسلامی خونها ریخته اند و ویرانه ها بجا گذاشته اند. این حقایق باید گفته شوند ولی وقتی این ها را با الفاظی مانند خونخوار و وحشی و... بیان کنیم، جو عصبیت و بدنبال آن فحاشی و اتهام زنی بر بحث تسلط پیدا خواهد کرد و دیگر جایی برای بحثی منطقی و سازنده و آرام و متین باقی نخواهد ماند. تلاش ما این است که چنین جوی ایجاد کنیم و از هم بهره ببریم. این هم درست است و به شما حق می دهیم که ما در این تلاش هنوز موفق نبوده ایم و اشکالات اساسی داریم ولی ما تلاشمان را ادامه خواهیم داد. اینکه در مقالات و مطالبی که در ایران گلوبال منتشر می شوند به این ادبیات اجازه نشر داده می شود هم
کاملا درست است و یکی از مشکلات ماست که ما هنوز نتوانسته ایم بر آن غلبه کنیم. ما این کار را با کامنتها شروع کرده ایم و در عین حال تلاش می کنیم در مطالب دیگر هم پیش ببریم که امیدواریم با همکاری خوانندگان گرامی در این کار به جایی برسیم. پیشاپیش از همکاری همه خوانندگان عزیز سپاسگزاریم.
با سلام به yenilik
موضوعات طرح شده از جانب شما کامل صحیح است. ولی در بستری از عوامل متعدد از جمله استبداد قجری و رضا خانی، فربه بودن نهادهای ارتجاع روحانیت، بد آموزی، نابسامانیها.... و ظهور سطتنت فقها در عصر جدید، نهادینه شدن تفکر انتقادی در گستره جامعه را فراهم ننمود. عوامل نامبرده شده جاری شدن افکار میرزا فتحعلی زاده ها و فهم موضوع "یک کلمه " میرزا یوسف خان تبریزی سد نمودند. مونولوگ طرح شده راه به عدم گسترش دیالوگ و چند صدائی بست و نضج گرفتن خرد انتقادی و شجاعت مدنی را خفه نمود. با تشکر از شما. فولادوند
bravo برادر عالي بود! اينها نميدانند، درست است كه اكنون در آذربايجان، به يمن سياستهاي حكومتي، پانتركيستها، اغلوها و توكولوقها ميدان دارند، اما تاريخ ايران ثابت كرده ناسيوناليسم ايراني، برخاسته از آذربايجان و مكتب تبريز است.
آقاي محترم- من يك فردي هستم كه تنها به حقوق شهروندي معتقد است و هرگز به حقوق قومي عمدتا، فئودالي و واپسگرا اعتقادي ندارد- براي من حقوق فرد در مناسبات دنياي مدرن اهميت دارد و لاغير. براي مثال من خود را پيروي انديشه هاي اريش فروم ميدانم، انجايي كه تعاريفي شگفتانگيز براي ازادي انسان و ميزان تسلط انسان حتي بر خودش بدست ميدهد. من يك انسان ليبرال هستم كه هرگونه انديشهي نژادي را برنميتابم. براي من تنها انسان و حقوق شهروندي و اجتماعياش مقبول است. از پانتركيستها به شدت بيزارم، آنها را عقبماندهترين نژادپرستان تاريخ ميدانم، آنها در خونخواري آتيلا و سم ستوران سلاجقه، عطر گل نرگس را ميجويند. من از نزديك با اين افراد زندگي مي كنم، تاكنون مردماني عجيب تر از اين مردم نديدهام.- از شما و يا ديگران ميخواهم پاسخي به من دهيد: اگر بر فرض شما و يا پانتركيستها موفق شديد بخشي از ايران را تجزيه كنيد،
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال
جناب آیدین ب، تلاش ما این است که به کامنتهایی که مردمی را فرازمند متمدن و مردمی دیگر را خونخوار می نامند و یا مردمی را قوم وحشی می دانند، منتشر نکنیم. از نظر ما این عین نژادپرستی است.
آقاي ايرانخواه عزيز و ارجمند، آقاي ينيليك در اين سايت credit دارد، اگر من و يا شما "يك دهم" آنچه كه ايشان و همفكرانشان مانند آراز سليماني، با هتاكي تمام مينويسد، بنويسيم، سايت ايران گلوبال آنرا حذف ميكند. كم كم دارم به اين نتيجه ميرسم چرا بايد در بخش نظرات بنويسيم و اين سايت آنرا حذف كند و مجالي براي مليگرايان باقي نگذارد؟! آري برادر، آنها عزيز دردانههاي حسن كبابياند!!!
نوشتهايد: «معادن آزربایجان را غارت می کنند و به شهرهای دیگر می برند اما دریغ از یک ریال که به آزربایجان برسد.» حتما ورزشگاه دو طقه ي يادگار امام را 10 سال پيش با پول مس سونگون و معادن آذربايجان ساختند.- وقتي اين شبه نوشته را خواندم، بلافاصله گفتم، حال اگر من از اين ادبيات فحاشانه و هتاكانه و ستيزهجويانه و سخيف استفاده ميكردم، بلافاصله دوستانتان در ايران گلوبال مي امدند و دست به كار ميشدند و نقطه چين يا حذف ميكردند. در ضمن آنجايي كه آزربايجان ناميده ايد، مانند ديگر دروغهايي كه سرهم كردهايد، ميباشد. آنجا آذربايجان تاريخي و مطمئن باشيد از رهگذر درآمد نفت بيشترين سودها و بودجهها نصيبش شده!- دست آخر اينكه جناب سليماني بگذاريد بگويم، هنگامي كه من نوشتههاي شما را ميخوانم، به نظرم ميآيد با قلم بدست متوسطي مواجهام كه، تنها هدفش تجزيه آذربايجان تاريخي ايران است، آن هم از هر راهي
كه امكانش باشد. دروغ، جعل و وارونه نشان دادن وقايع و حوادث و گزارهها دستاويزهاي شماست. به من بگوييد بخش مهمي از آب آشاميدني تبريز و حومه و آذربايجان از كجا تامين ميشود؟ از كجا؟ ورزشگاه دو طبقه يادگار، آيا تنها ورزشگاهي نبود كه پس از انقلاب در تبريز ساخته شد؟ دانشگاه سهند، كارخانجات صنعتي بسيار زياد و فراوان كه حتي نمونهاي از انها در ديگر استانهاي به زعم شما فارسنشين يافت نميشود. پتروشيمي، ماشين سازي، تراكتورسازي، شيرالات و پمپسازي .....
پاسخ به سئوالات اقایان ناصر کرمی ، آراز تبریزلی و سیروس مدیدی : دوستان گرامی ، ....روزی از دخترم که فعال اجتماعی _ سیاسی جامعه دانمارک است پرسیدم که چگونه دولت دانمارک به حزب التحریر اجازه می دهد که در کپنهاک گنگره جهانی خو درا برگزار نمایند ...بر کسی پوشیده نیست که این حزب بنیادگرای اسلامی تقریبا اشکارا برای القاعده سرباز گیری می کند .... همرمان pet سازمان امنیت دانمارک در نفوذ ، رد گیری و دستگیری فعالان القاعده با سیا و سازمانهای اطلاعاتی غرب همکاری فعالی هم داردو .... پاسخ دختر کوتاه بود .... این احزاب اسلامی و فعالان ان در جامعه مسلمانان دانمارک وجود دارند و دولت طبق قوانین مدنی خود نمی تواند آنان به اتهام «فکر» احزاب اسلامی تند رو و افراطی را ممنوع نماید ... ممنوع شدن فعالیت حزب التحریر موجب جذاب تر شدن آن می شود ...علنی بودن انان کمک می کند که مطبوعات این کشور ..
پاسخ به سئوالات اقایان ناصر کرمی ، آراز تبریزلی و سیروس مدیدی : دوستان گرامی ، ....روزی از دخترم که فعال اجتماعی _ سیاسی جامعه دانمارک است پرسیدم که چگونه دولت دانمارک به حزب التحریر اجازه می دهد که در کپنهاک گنگره جهانی خو درا برگزار نمایند ...بر کسی پوشیده نیست که این حزب بنیادگرای اسلامی تقریبا اشکارا برای القاعده سرباز گیری می کند .... همرمان pet سازمان امنیت دانمارک در نفوذ ، رد گیری و دستگیری فعالان القاعده با سیا و سازمانهای اطلاعاتی غرب همکاری فعالی هم داردو .... پاسخ دختر کوتاه بود .... این احزاب اسلامی و فعالان ان در جامعه مسلمانان دانمارک وجود دارند و دولت طبق قوانین مدنی خود نمی تواند آنان به اتهام «فکر» احزاب اسلامی تند رو و افراطی را ممنوع نماید ... ممنوع شدن فعالیت حزب التحریر موجب جذاب تر شدن آن می شود ...علنی بودن انان کمک می کند که مطبوعات این کشور کوچک اسکاندیناوی با رهبران انان به بحث و گفتگو بپردازند و نطرات انان را به چالش بکشانند ؛ در عین حال دانمارکی ها احمق نیستند ، جاسوسان و نفوذی های pet توانستد تا دستگاه رهبری القاعده نفوذ نمایند و ضربات جدی بر شبکه تروریستها وارد کننند.
مثال دیگر اگر شاه ایران با ان شکوفاهی اقتصادی کشور به افکار قرون وسطایی خمینی را آراد می گذاشت و اور ا تبعید نمی کرد و همین طور شهر وندان ایران اجازه سفر به اتحاد شوروی سابق می داد ؛ آیا اصولا انقلاب اسلامی 57 رخ می داد ؟؟؟ بنظر من روند جامعه ایران می توانست به گونه دیگری باشد ...من خود قربانی استبداد پهلوی هستم وقتی به شوروی سفر کردم دانستم که «سوسیالیسم واقعا موجود » به چه اندازه با ارمانهای سوسیالیستی ما فاصله دارد ....یک مثال دیگر 18 سالم بود که برای دیدار به شهر رشت رفتم برای خرید کتاب وارد مغاره ای شدم که بنظر می رسید که فروشنده مخالف دستگاه بود ..او از زیر میز کتاب حکومت اسلامی خمینی را با جلد سفید بگونه ای که یک کالا ی ممنوعه را بهم پیشنهاد می کند خریدیم و آن را زیر پراهنم مخفی کردم ..وقتی کتاب را خواندم ؛ خمینی دیگر برایم جذابیتی نداشت .... بر گردیم به ایران گلوبال .... سال 2004 که شروع کردیم سه نیرو در ان عمل می کردند: طرفداران نظام مشروطه پادشاهی ، جمهوریخواهان مخالف سرسخت سلطنت و کسانی که موضوع همگامی و اتحاد عمل با سلطنت طلبان را در مبارزه با رزیم ولایت فقیه طرح می کردند...هر سه نیرو بطور اشکار سعی می کرد که سایت را بسوی خود بشکاند و مانع انتشار نظرات طرف مقابل شوند . ...امروز که نگاه می کنم ما از این سد محدود کننده بسلامت عبور کردیم ، دیگر کسی در این زمینه ما را تحت فشار قرار نمی دهد ؛ هر سه نیرو ارادنه در ایران گلوبال می نویسند .. . وجود دمکراسی دلیل آمدن کسانی شدن که ایران را ملل می نامیدند و سخن از هویت طلبی خود می گفتند ... سایت های دیگر ، ورود آنان را بعنوان تجزیه طلب ممنوع کرده بودند بنابراین اینجا را محل مناسبی برای ابراز نظر یافتند.... وقتی 88 شد و جنبش سبز در داخل و خارج کشور میدان گرفت ... جنبش هویت طلبی به مدت یکسال نا پدید شد ..... پس از تشدید تحریم ها ، امریکا و اسرائیل فشار را در هزار جهت تشدید کردند و برخی دولت ها برای مقابله با دخالت های جمهوری اسلامی .. دست به عمللیات متقابل زده است ... شرایط بسیار پیجیده ای ...اگر جمهوری اسلامی تسلیم خواست مردم ایران (از جمله خواستهای اتینکی ) شود و دست از ساخت سلاح اتمی بردارد ... خطر تجزیه و جنگ داخلی از بین می رود در غیر اینصورت اینده بدی در انتظار مردم ایران .....بنابرانی با قطع گفت و گو در ایران گلوبال به کسی کمک نمی کند . نیروهای گریز از مر کز بلند گو های قدرتمندی در اختیار دارند در این سایت کوچلو تنها مباحث روشنفکری طرح و جریان قرار دارد . در چنین شرایطی در سایت ، نویسندگانی که آشکارا فارس ستیز و یا ترک ستیز ند و یا بعبارتی پایه مشکلات امروز جامعه ایران را به تبار فارس و ترک ربط می دهند آنان در کنار روشنفکرانی که میانه رو ترند، ابراز نظر می کنند... .ایا باید جلوی انتشار این دو نگرش را گرفت ؟ ویا افراطی های دو طرف را تصویه بکنیم ؟ و جانب خط میانه را گرفت ؟ویا تنها آنانی که با ترک تباران مسئله دارند ، را باید محدود کرد ویا اینکه ضوابط سایت در این مورد خاص چگونه قابل اجراست :«سایت مخالف هزگونه نژادپرستی و راسیزم و اختلافات و جنگهای قومی-ملی است. مطالبی که مبلغ نژادپرستی و فاشیزم، ایجاد کینه و دشمنی در میان اقوام و ملیتها و مردمان ساکن ایران باشند، منتشر نخواهند شد ولی بحثهای نظری و تئوریک درباره این مقولات امکان انتشار در سایت را دارند.» بزودی در این باره نظر سنجی خواهیم گذاشت .... د رمورد سئوال جناب آراز تبریزلی پرسیده است:« از حیث من تغییر روش و فکر موحدی ها زیاد جای سوال ندارد بلکه موردی که من به آن اهمیت می دهم آن است که چرا وی با مطالب و موضوعات متفرقه و ایجاد بحران بین سایت شما و دیگران در قبال شما جبهه گیری نمود ؟! » اینجانب اقای امین موحدی را از سه سال پیش از تقریبا می شناسم ، رابطه ما تنها به سایت ایران گلوبال محدود نبود ما در فیس بوک هم با هم گفت و گو داشتیم و همین طور هر از گاهی هم تلفنی صحبت می کردیم ...ولی با امیر حسین موحدی رابط ای رسمی در سایت اشتم ...نمی دونم که کدامیک از ایرن برادران بزرگتر است ولی بنظر من امیر حسین فردی خیلی تند خو است و اصولا مشکل برادران موحد عدم تحمل نقد است دوم تغییر فکر یک شبه صورت نمی گیرد . شخصا تا کنون چند بار در افکارم تجدید نظر اساسی کردم می دانم که این تغییرات ابتدا کمی و سپس در روند خود مبدل به یک تغییر کیفی است. من واقعا
بر این اعتقاد م که امین موحدی فارس ها را وحشی نمی داند . او بلاخره با خیلی از فارس ها زندگی کرده است. نحوه تیتر گذاری و متن نوشته چنین نیست شاید منظور ش من بودم که اجازه انتشار نوشته فضایل عزیزان را پس از سانسور مطالب توهین آمیز داده بودم
جناب جوان تركمن، كدام عمل؟ شما ادعا كردهايد، در موضع بحث منطقي، آن كس كه ادعايي ميكند بايد اثبات كند. ضمن آنكه تصاوير بيستون از ابتدا همين بوده كه هست. ضمن آنكه مگر منطقهي بيستون منطقه ي فارسزبانان بوده كه آنها بيايند در آنجا دست به جعل بزنند؟ كمي خرد داشته باشيد، لطفا.
جناب فرهاد! "تيم ما خيلي خوبه" اين هم مدركش: مقالهي پرمايه و ارزنده مشاهيري چون پرفسور دوهتور آراز سليماني!!! واقعا چگونه ميتوانيد تا اين اندازه سقوط اخلاقي و معنوي كرده باشيد؟ سايت ايران گلوبال دست مرا بسته و بر قلم و خامهي من، مهر سانسور نهاده وگرنه پاسخي در خور، روانه و حواله ميكردم تا شايسته اينگونه زشتيها باشد. افسوسم براي شماست كه ترك گرايي آنچنان ذهنتان را مسموم كرده كه هر فرومايگي را، اگر در اردوگاهـتان باشد، مهر تاييد ميزنيد. پيروزي شما، يعني كاميابي هولناك، و نژادپرستانهترين حادثهي عصر معاصر.
دستگيرى دو مشكوك به دليل قتل سه زن كرد در پاريس
بعد از به خاكسپارى يكى از مقتولان كرد ، خانم سكيته سانكيز كه در خاك تركيه انجام گرفت ساعتى پيش اعلام شد دو تن از نزديكان به وى از جمله راننده او در حومه پاريس دستگير شده اند ،هنوز روشن نيست كه ضارب يكى از اين دو نفر باشد ، تحقيقات اين دو تن را كه هردو متولد تركيه هستند در اين پرونده متهم شناخته است.
گرچه هویت سیاسی قاتلان هنوز مشخص نشده است ولی کمانه زنی ها متوجه فاشیست های ترک است.پان ترک ها، پان عرب ها(صدام) و پان اسلامیست ها (جمهوری اسلامی) در کردستان مرتکب جنایت شده اند و پادوهای آنها کوشش بر انکار و لاپوشانی دارند.
جناب فرهاد! "تيم ما خيلي خوبه" اين هم مدركش: مقالهي پرمايه و ارزنده مشاهيري چون پرفسور دوهتور آراز سليماني!!! واقعا چگونه ميتوانيد تا اين اندازه سقوط اخلاقي و معنوي كرده باشيد؟ سايت ايران گلوبال دست مرا بسته و بر قلم و خامهي من، مهر سانسور نهاده وگرنه پاسخي در خور، روانه و حواله ميكردم تا شايسته اينگونه زشتيها باشد. افسوسم براي شماست كه ترك گرايي آنچنان ذهنتان را مسموم كرده كه هر فرومايگي را، اگر در اردوگاهـتان باشد، مهر تاييد ميزنيد. پيروزي شما، يعني كاميابي هولناك، و نژادپرستانهترين حادثهي عصر معاصر.
ايشان صخره را سخره نوشتهاند. اين چه ربطي به نقصان زبان فارسي دارد. اينها موضوعاتي جدا و متفاوت هستند. اگر زبان ايراني را ناكارآمد ميدانيد، بسيار خوب به اين زبان ننويسيد، ولي ار مينويسيد حق نداريد خطا خود را به حساب آن بگذاريد و حق هم نخواهيد داشت بي سوادي خود را با فحاشي و ناسزار به زبان فارسي جبران كنيد. حال خوب است تركي، خط ندارد و در هيچ زمان از تاريخ فرادست زبان فارسي نبوده و به گواه جعليات خودتان، از سلاطين ترك تا شاعران (اينها شاعران آذري ايراني تبار بودند) همگي به فارسي سرودهاند. اين يعني هژموني تاريخي يك زبان.
جناب رضا رحیمی اینجانب هم مخالف نظام پادشاهی هستم ولی شما همواره مطالب ضد سلطنتی می نویسید و یا آن را منتشر می کنید . ایا تاکنون مطلبی هم علیه رزیم ولایت فقیه نوشته ای ...؟ من که ندیده ام
نحوه پوشش این مسائل در رسانه های تورکیه می تواند درس خوبی برای افرادی مانند آقای اقبالی باشد.اکثر رسانه های تورکیه بدون هیچ گونه جهت گیری خاصی تمام اتفاقات و صحنه های تظاهرات
و تدفین را پوشش داند. اما آیا به نظر شما در ایران چند درصد مردم ایران از ماجرای میکونوس خبر دارند؟ جناب اقبالی در زمان جریان میکنوس کشما جا بودی؟ که الان پیدایت می شود !!!!! شما به عنوان تحلیل گر نمی توانی قضیه میکونوس را برای خیل عظیم مردم ایران و به خصوص فارس ها که در مورد جزئیات آن چیزی نمی دانند اطلاعاتی بدهی؟! من چند بار در خصوص نوشته های شما کامنت دادم اما سانسور شده و حداقل این سایت کاری کند که نویسنده کامنت های مربوط به خود را ببیند! من هر بار که شما متنی می نویسید بسیار خوشحال می شوم و از این که سعادت و پیشرفت ملل تورک دنیا چشم حسادت شما را بدجوری زده و در حال کور کردن است بی نهایت لذت می برم. شما می توانید همچنان به مسائل پیش پا افتاده در جمهوری اذربایجان و جمهوری تورکیه بپردازید و نقش خود را به عنوان جناح راست این رژیم حفظ کنید اما ملل ایرانی به راه خود خواهند رفت.
جناب آ.ائلیار خیلی از ادبیات شما میآموزیم !! این چه حرف زدنی هست؟ فحش نامه نویسی میکنی؟ لقمان از تو ادب آموخت میدانم عصبی تر از این حرفهایی که بتونی این نظر را منتشر کنی...لول
سلام آقای ایرانی، بله همینطور که می گوئید. ایران کشوری ست رنگین، با سلایقی متنوع! ناگزیر باید برای فردای آزاد و نچندان دور آن، راه حل همزیستی متحد و یکپارچه داشت تا بشود در کنار هم بشکل مسالمت آمیز زیست، برای حقوق ملت های آن چاره و پاسخ درست و قابل دسترس داد و از همه مهمتر تمرکز زدائی قدرت سیاسی نمود. با این روش ها همه در سرنوشت کشورشان سهم خواهند داشت، گردنکشی و بلند پروازی قدرتمداران بی پیر تاکنونی و احتمالی زیر اراده ملت های متحد کشور ضعیف و یا صفر خواه شد. و این آن چیزی ست که مردم ما نیاز دارند. که به باور من فدرالیسم بهترین گزینه ی ممکن است. با این شیوه هم امکان دیکتاتوری شاهی و استبداد دینی و هم ناسیونالیسم کور برای همیشه از زندگی سیاسی ما رخت بر خواهد بست. مشکل اصلی ما فقر و فاقه است که باید موضوع پایه ای مبارزات جاری ملت ها شود! اما تکامل زبان راه خود را می یابد و با
ناسیونالیسم مورد نظر احتمالی شما کاملن بیگانه است. بگمان من سبک نوشتن "کاملن بجای کاملا" و "حتا بجای حتی" بسیار معقول و اصولی تر است. بیائید لطفن با هم فراموش نکنیم که مشکل بشر جهانی امروز پیش از هر چیز نان و ساده لوحی اوست و نه خواسته های بحق زبانی و فرهنگ تاریخ تلخ اش؛ که هر دو این ها تا بوده و بوده بلای هستی ما و نسل های بعدی گشته و خواهد بود. اما از اینکه مرا رفیق و یا دوست خویش ادا کردید مسرور شدم. تندرست باشیدجناب آراز تبریزلی، لطفا برای اینکه هم کار ما و هم کار خودتان را راحت کنید، با یک نام بنویسید. در اینصورت خوانندگان عزیز با نظرات شما به خوبی آشنا می شوند و کار ما هم راحت تر است چون هر بار نباید تنظیمات اتوماتیک کامنتها را دور بزنیم. اگر ما این تنظیمات را دور نزنیم، کامنت شما با همه نامهایی که بر خود نهاده اید منتشر خواهد شد. ما فعلا از این کار اجتناب می کنیم ولی در آینده نزدیک این کار را خواهیم کرد تا خوانندگان عزیز بدانند چه کسانی با چه نامهایی وارد میدان می شوند.
با درود
من نمی دانم این آقای وحید فتحی کیست و برایم مهم هم نیست که بدانم! اما از شما بعنوان یک رسانه خواستارم نسبت به اصلاح نام نویسنده این مقاله هر چه سریعتر اقدام نموده و در مقابل این به اصطلاح سرقت ادبی واکنش شایسته ای نشان دهید. پیشاپیش از توجه شما سپاسگزارم.این نوشتار متعلق به اینجانب بوده و نخستین بار در وبلاگ شخصی اینجانب (وبلاگ آراسپ) در تاریخ جمعه 29 دی ماه مصادف با 18 ژانویه 2013 میلادی انتشار یافته است. لینک نوشتار:
http://bozorgmehr-persian5.blogspot.com/2013/01/blog-post_1217.html
و در سایت پارس دیلی نیوز، سایت های اجتماعی بالاترین و آزادگی و بی رنگی و... نیز به آن استناد گردیده است. لینک ها:
http://www.parsdailynews.com/110221.htm
http://balatarin.com/permlink/2013/1/18/3243477
http://www.azadegi.com/link/2013/01/18/301782
http://www.birangi.com/Link/73956
http://mohsenmoeini2535.blogspot.com/2013/01/blog-post_9617.html
با احترام
بزرگمهر
کنفرانس 2 روزه در دوجه پایتخت قطر در رابطه با مسئلهی کورد به دعوت مرکز تحقیقات الجزیره تلویزیون الجزیره یک کنفرانس 2 روزه در روزهای 14 و 13 همین ماه انجام گرفت که بسیاری از سیستمداران کورد از 4 بخش کوردستان عراق، ایران، ترکیه، سوریه در آن شرکت داشتند . و همچنین سیستمداران مشور خاورمیانه نیز در این کنفرانس حضور چشمگیر داشتند و شرکت 2 نفر از 2 حزب سیاسی خاور میانه در این کنفرانس بسیار جای خوشحالی و تعجب حاضرین شد یکی شرکت خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس که روز اول سخنرانی کردند و دیگری نمایندهی پژاک بود که ایشان نیز مستقیمأ از کوهای قندیل به این کنفرانس رفتند و روز اول سخنرانی داشتند و همان روز نیز به قندیل کوهای کوردستان برگشتند از دیگر شرکت کنندگان نمایندهی حزب دمکرات کوردستان در ایران نیز بوده در زیر 2 لینک به زبان کوردی در رابطه با این کنفرانس
و عکسهائی از این کنفرانس وجود دارد باشد که مسئلهی کورد هر روز بیشتر جهانی شود تا ملت کورد به آزادی و خواستههای خود برسند زنده باد کوردستان آزاد و رهائی از دست اشغالگران کوردستان .http://nnsroj.com/detiles.aspx?id=3932&ID_map=24
http://nnsroj.com/detiles.aspx?id=3961&ID_map=25&ID_map1=25&name=%D8%AC%DB%95%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2+%DA%86%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1
آقای محسن کردی پس چه خوب که بلوچ های سنی و کردستان و ترکمن های سنی وعربهای سنی اهواز چون وزیر خودفروخته در مراتب بالا نداشته اند و از داشتن حتی یک مسجد در تهران هم محروم بوده اند می توانند استقلال پیدا کنند و جدا شوند. پس زنده باد استقلال این 4 کشور . اما اعتراف بسیار خوبی بود که با سواد کمتان فرمودید. اما در خیلی کشورها از جمله یوگسلاوی مردم در کراوات ها زبان غیری وو تبعیض دینی هم نداشتند اما باز از یوگسلاوی و شوروی سابق جدا شدند . شما هم نگران من آذربایجانی نباش کشوری مقتدر در شمال دارم که پرچم و هویت ارتش و اقتصاد بسیار قوی از شمای سید آریایی دارد پس شما نگران نباش . نخست فکری و جایی در وسط کویر در شهرهای یزد و اصفهان برای خود پیدا کن که وامانده و رانده تو میشوی . یا بچسب به افغانستان و تاجیکستان هم دین و هم زبانت.
این انقلاب و این دولت تحت لوای رهبری معظم انقلاب و امید مستضعفان جهان به حکومت جهانی حضرت ولی عصر متصل خواهد شد
دوست گرامی، بهنام چنگائی، نوشتار شما را از آغاز تا پایان خواندم و نکته های سودمند و پر مغزی در آنها یافتم. بدبختانه شما چگونگی را در نوشتارتان نشان داده اید اما به چه باید کرد نپرداخته اید! من به این هوده رسیده ام که کاری که باید انجام داد کار فرهنگی و روشنگرانه است، کار فرهنگی برای نابودی اندیشه های ناسیونالیستی و کار فرهنگی برای شستن مغزها از پنداری پلید و پلشت و دوزخی و اهریمنی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم در هر چهره و هر پانی.
میگم کیانوش توکلی عزیز.. یک جلسه ای با هم میهنان ترک بگذار حاضرند حمایت مالی هم بکنند (شاید هم الان آنها دارند خرج اینجا را میدهند) یواش یواش نام این سایت رو به «ترک گلوبال» تغییر نام بده. ایران گلوبال شده یک بهانه. برای من یکی که اینجا بجز «ترک گلوبال» نیست.
آورین.. آورین.. قضیه البته با قضیه صربها تفاوت دارد. در یوگوسلاوی یک غیر صرب نمیتوانست به مقامات بالا از جمله ریاست جمهوری برسد و از خیلی دیگر از مزایای هم میهن بودن محروم بود و در ایران ترکها چنین احساسی ندارند. آنها صاحب ایران هستند و شما مشکل دارید با این قضیه. یعنی باید ترکهای ایران را راضی کنید که از ایران و از فارسها دل بکنند. لذا بودور که واردو. بفرمایید مردم ترک را ترغیب به تعیین حق سرنوشت با توسل به زور و اسلحه، توسل به التماس و درخواست و توسل به امام زمان و هرکاری که از دست تان بر می آید بکنید. نه فارسها چنین میخواهند و نه ترکها که همه کارها و مشاغل و کسب و کارهای تجاری در کل ایران را بدست دارند. شما باید بسوزید و بسازید. بد نیست بجای این حرص خوردن ها یک مرخصی به سواحل گرم خاور دور بروید و استخوانی سبک کنید شاید مشکلات تان برطرف شد و عشق به ایران دوباره در وجود تان زنده شد.
ارسلان گرامی. بسیار زیبا و جامع بود. آنان جواب کوبنده را از آذربایجانیها که پایه گذار و پرچمدار ناسیونالیسم انسانی ایرانی بودند دریافت خواهند کرد. کیست که نداند اولین پایه گذاران ناسیونالیسم انسانی ایرانی که محوریت آن بجای نژاد بر گیتی گرایی و انسان بود همان آذربایجانی ها بوده و هستند. آخوندوف- طالبوف - تقی زاده - ستارخان و مجاهدان تبریز - احمد کسروی تبریزی - موجز - امین الدوله - مستشارالدوله - حسین خان سپهسالار - رشدیه - زین العابدین مراغه ای - تقی ارانی - شهریار و.... صدها فرهیخته آذربایجانی لیستی بلند از بزرگانی هست که نقش آذربایجان در همگرایی ملی و تلاش آنان برای اعتلای ایران را نشان میدهد.
یک نکته برای من خیلی عجیب است. پانترکها، همان اندک تعداد، براحتی در ورزشگاه ها شعارهای ضد ایرانی و ضد فارس سر میدهند چرا رژیم کاری با آنها ندارد؟ آنکه بگوید رژیم جراتش را ندارد بهتر است خودش را مسخره کند. و سوال اینجاست که چرا پانترکها در ورزشگاهها راحت شعارهای ضد ایرانی میدهند؟
wow
خوانندگان گرامی با دهها کامنتی که در رابطه با نوشته من-«ایمیل رسیده ، مردم هزاره افغانستان و حکومت ایران»- در سایت « قیرمیز» گذاشته اند ، توصیح زیر را برای تشخیص درست از نادرست ، ضروری میدانم:
خوانندگان گرامی با دهها کامنتی که در رابطه با نوشته من-«ایمیل رسیده ، مردم هزاره افغانستان و حکومت ایران»- در سایت « قیرمیز» گذاشته اند ، توصیح زیر را برای تشخیص درست از نادرست ، ضروری میدانم: 1- متن مقاله از سه بخش تشکیل شده: متن آ.ائلیار-حمید برمکی- یئلماز. در قسمت من نوشته نشده که "یئلماز" از مدیران قیرمیز است. برعکس از خود یئلماز نقل شده که او میگوید از گردانندگان قیرمیز نیست.2- در متن برمکی آمده که " یئلماز از مدیران سایت قیرمیز است" . و این متن هم مسئولیتش با خود نویسنده است و من نوشته او را آورده ام. یعنی راوی بودم.3- درست است من از اعضای مدیریت ایران گلوبال هستم و مسئولیت نوشته ها و انتشارات خود را هم به تنهایی به عهده دارم. این از اصول سایت ایران گلوبال است و شامل همه اعضای مدیریت میشود. مسئولیت نوشته های آقای توکلی هم به عهده خودشان است و به من مربوط نیست. در ایران گلوبال اعضای مدیریت مستقل عمل میکنند. و نظریات مختلف و حتی متضاد دارند. نظر هیچکس دیدگاه جمعی سایت ما نیست. نمیتوان آنرا به نام «ایران گلوبال» نوشت. بل نظر یکی از اعضای مدیریت حساب میشود.4- من « آ. ائلیار» سخنم را تنها در ایران گلوبال منتشر میکنم و با خوانندگانم تماس کتبی در سایت دارم. بنابرین در جاهای دیگر هرکس هرچه مینویسد به من مربوط نیست. تنها جایی که میتواند به صحت و سقم چیزی در مورد آ.ائلیار جواب بدهد ، خودم و « مدیریت ایران گلوبال» است. بعضی ها مرا در جاهای دیگر با دیگران عوضی میگیرند، همانطور که قید شد نوشته ها و سخنم را اختصاصاً در ایران گلوبال منتشر میکنم. 5- با فعالیت هیچ سایتی مخالف نیستم و همه آنها را آزاد میدانم. و این را حق آنان دانسته و برایشان احترام میگذارم. 6- همینطور حق بشری خود میدانم که هر «نظری» را خواستم نقد کنم و متقابلاً دیگران هم حق دارند نظر مرا نقد کنند.7- علیه هیچ سایتی چیزی ننوشته ام اما هر « نظری» را خواسته ام نقد کرده ام ؛ و این هم یک چیز استاندارد است. نظر ممکن است مال یک سایت باشد یا مال یک شخص و اشخاص. در نقد برایم « نظر و تئوری» اهمیت دارد .8- اندیشه ام را پیرامون بسیاری از مسایل در دهها نوشته توضیح داده ام که در آرشیو ایران گلوبال موجود است. اما می بینم عزیزان کامنت نویس مواردی را به من نسبت میدهند که ربطی به نظریاتم ندارند. از اینرو مختصر ذکر میکنم که : 9- مردمان یا ملتهای گوناگون در ایران را آزاد میدانم که « اداره همه امور خود» را خودشان مستقلاً انتخاب و اجرا کنند. و سرنوشت خود را با اکثریت آرا به صورت دموکراتیک تعیین کنند. به شکل « استقلال کامل» یا به شکل« فدرال» یا با اشکال دیگر که « اداره امور مستقلانه» را تأمین کند. و در همه نوشته هایم از این «آزادی» و « انتخاب آزادانه و دموکراتیک» دفاع کرده و خواهم کرد.10- ضد و مخالف هیچ « آدم و انسانی » نیستم . برعکس همه انسانها را دوست دارم. حتی آنان را که مرا دشمن خطاب میکنند. نه ضد ترکم و نه کرد و یا دیگران.عاشق آزادی و بهزیستی همگانم. به خاطر این شیفتگی هم تا میتوانم نظریاتم را در اختیار دیگران قرار میدهم. اما به عنوان یک آذربایجانی و دلباخته سرزمین و فرهنگ و زبان مادریم عملاً بیشترین توجه و نیرو را صرف آن میکنم. چرا که احساس مسئولیت بیشتری میکنم. این احساس هم در آرشیو من موجود است و میتوان مطالعه کرد.11- از سوی دیگر حق خود میدانم با چیزی که موافق نیستم ضمن احترام به آن نقد کنم و « درستی و نادرستی» اش را از دیدگاه خود نشان دهم. 12- برایم آریا گرایی و کرد گرایی یا ترک گرایی و غیره چون ایده لوژی هستند - چون نوعی نژاد گرایی هستند، قابل نقد میباشند. این هم طبیعی ست که ما همه نظریات مختلف و متضاد داریم و حق داریم روی آنها بجث و دیالوگ داشته باشیم و در رد و قبولشان - در درستی و نادرستی شان - خیر و شرشان « استدلال» کنیم. این نقد در خدمت آزادی همگان است. و همینطور آذربایجان. 13-برایم مهم نیست چه کسانی کدام سایت را اداره میکنند- بل مهم اینست که چه نظریاتی دارند. یعنی نظر و تئوری برایم اهمیت دارد نه چیز دیگر.شخص مهم نیست - اندیشه او برایم اهمیت دارد. از این نظر که آگاهی خود را شاید اندکی ارتقاء بدهم.آقای ناصر ایرانپور این همه بی انصافی در قبال دولت کنونی ترکیه از شما بعید است در حین مذاکرات صلح بین پ.ک.ک و سران امنیتی ترکیه هیچ احمقی و سیاست ندانی ترور را در همان زمان انجام نمی دهد . اقلا به فرض اگر ترکیه می خواست که این سه کرد را شهید کند چند ماه قبل از مذاکرات با پ.ک.ک یا بعد اتمام مذاکره یا عدم نتیجه مذاکره وارد مرحله ترور می شد. دست ایران و مالکی در این ترور مشهود است اما شما غیر معقول ترین اتهام را به دولت ترکیه زده اید البته شاید این نتیجه گیری غلط شما منبعث از سوابق سالهای سال قبل ترکیه باشد . ترکیه امروز به خاطر منافع اقتصادی و سیاسی تمام و کمال در کنار دولت و ملت کردستان عراق و طارق الهاشمی است .لذا ترکیه کمکی که به کردهای عراق کرده اگر یک صدم آن را به حرکت ملی آذربایجان جنوبی کرده بود الان وضع ما ترکهای ایران چنین نبود با عرض معذرت و تاسف از پیشداوری
آقای شاملو شما هم در سایت عربها مینویسید
امین موحدی به سایت تجزیه طلبهای عرب پیوسته! و ماهیت ضّد ایرانی خود را هویدا کرد در آنجا هم فارس را وحشی خواند
http://www.alahwaz.com/News1/index.php/maghalat/maghalat-mohem/others/1…
واقعا از این مصاحیه میشود دید که چقدر ترکهای تجزیه طلب بی منطق و بی اطلاع و غرض ورض و رمانتیک و راسیست و ضد فارس و ضد ایرانی و جعلکار و خطرناک هستند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!////////======----------آفرین بر نوری علا و سواد و انساندوستی اش !ßßßßßßßß---------این تلویزیون گوناز جدا و خداوکیلی چقدر شوت است .مخصوصا گرداننده ناتوان او .بیچاره فارس و ایرانی ها که در آینده باید اینها را به راه راست انسانی و وطن پرستی هدایت کنند .
آقای آیدین ب گرامی، من هم بر این باورم که ایران گلوبال در نشر ادبیات سخیف و هتاکانه پان ترکیست ها کمی مسامحه می کند. اما این مسامحه به دید من سود بزرگی در بر دارد و آن آشنایی همگان با اندیشه و منش این گروه است. اگر ایرانیان پیش از انقلاب اسلامی 1357 از اندیشه و شخصیت خمینی منحوس که در نوشته ها و سخنرانی های آن جنایتکار هم منعکس بود آگاهی داشتند محال بود که این توده عظیم بویژه دانشجویان و دانش آموختگان به صف این انقلاب فاجعه بار بپیوندند. نژاد پرستان هم چون زبان باز کنند و آرای انسان ستیز و شیوه پر از اهانت و ناراستی خود را آشکار سازند دیگران را از مرام راستین خود آگاه و منزجر می سازند که این خود موهبتی است! بویژه که بیشتر بینندگان سایت های سیاسی روشنفکران هستند و دروغبافی و سفسطه را از سنجیده گویی و منطق تشخیص می دهند.
اين يك خبر هست،بايد در بخش خبر كذاشت، لطفا اين كونه مطالب را در بخش اخبار بكذاريد و ما أن را جا به جا مي كنيم
این انقلاب اصلا به نفع آخوندها نبود. مدتی آمدند، آبروی خودشان را بردند.... و پس از رفتن شان بجز لعنت برای شان نمیماند.
سلام آقای حامد ایرانی، من بنقد شما در مورد سبک نوشتنم احترام می گذارم؛ اما این نوع پیش داوری و سرزنش مفاهیم سیاسی طبقاتی در نوع خود وسیله ای برای ابراز مخالفت با هیچ است، میدانید هیچ. آخر دوست گرامی: نه فارسم و نه مخالف فارس ها و یا هر ملیت دیگر و از جمله با ادبیات عرب نیز هیچگونه بیگانگی ندارم و ای بسا در شاخه های و از جمله موسیقی عربی، شیفته ی صدای ام کلثوم شادروان و چندتای دیگر نیز هستم. از شما می خواهم که معانی ارزشی و مبانی نظری را تنها بصِرف اینکه من: حتی را حتا می نویسم! خود را دچار تناقض نکنید. گیرم که حق با شما باشد و من نباید سبک نوشتن معمول زبان را بمیل خودم عوض کنم، حالا اگر برای شما مفاهیم و مباحث ملی، اجتماعی و طبقاتی مهم هستند، که بنظرم چنین باید باشد؛ پس لطف کنید: نظرات بگمان خودتان ناسیونالیستی فارس مرا بی رحمانه نقد کنید و مرا از این افراط گرائی غلط نجات دهید. سپاس
به آقای کیانوش توکلی، .....حتمأ گفتگو آقای نوری علا و احمد اوبالی درباره مسایل ملی _قومی - 1 در تلویزیون گوناز را گوش داده اید، آین همان بحثی است که بین ما در سایت ایران گلوبال جریان داشته و دارد، البتّه آقای نوری علا ضعیف پاسخ میدهند و امیتازات تاریخی بی اساسی را به طرف مقابل میدهد، ....
، امّا آقای اوبالی و همفکران ایشان با آوردن دلایل و فاکتهای تاریخی جعلی و روبنایی خواهان استقلال و جدایی کامل از ایران هستند. حرف ما هم همین است که مردم آذربایجان دیگر چرا به تحقیر و انکار تاریخ ایران و ملّت ایران می پردازند، تصمیم خود را گرفته اند و در این راه تلاش کنند. آقای اوبالی میگویند هر فردی که دمکرات هست باید از استقلال و تجزیه آذربایجان ما را پشتیبانی کند، این کار را من کرده ام، ولی در سایت ایران گلوبال آنرا به حساب تفرقه، نژاد پرستی و راسیست میگذارند. آقای اوبالی میگویند رژیم اسلامی حاکمیّت فارس هست، من نوشتم که اصولأ شیعه گری تُرکی است. من که بیش از 40 دقیقهء این مناظره را فعلأ نتوانستم گوش کنم، چون صحبتهای آقای اوبالی تکراری، ابتدایی، خسته کننده و بدو پشتوانهء تاریخی و مطابق با علوم مستند امروز نیست، در یک کلام دگماتیسم هست. بنا بر این اگر ما از این به بعد مقاله ای در سایت گذاشتیم که جدایی آذربایجان هم بسود ایرانیان و بسیار هم بسود مردم تُرک آذربایجان هست، از روی نفرت، کینه، نژاد پرستی نیست، بلکه آینده نگری و دادن راه حلّی پایدار و برون رفت از این استبداد دینی در ایران هست.خبرگزاری رویترز صبح شنبه (۳۰ دی/ ۱۹ ژانویه) گزارش داد دو مردی که ظاهرا پنجشنبه در ارتباط با قتل سه زن کرد بازداشت شدند از کردهای ترکیه هستند و با قربانیان ارتباط داشتهاند.
پلیس فرانسه شامگاه ۱۰ ژانویه (۲۱ دی) جسد سه زن فعال کرد را که با شلیک گلوله به سرشان به قتل رسیدند در یک مرکز کردها در پاریس پیدا کرد. یکی از این سه نفر سکینه جانسیز، از بنیانگذاران حزب کارگران کردستان ترکیه بود.
کارشکنی در روند گفتگوهای صلح
دو روز پس از کشف جسد سه فعال کرد در پاریس رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، از فرانسه خواست تا "هر چه سریعتر" عاملان این ترور را شناسایی کند. او هدف از قتل سه فعال کرد را کارشکنی در روند گفتگوهای صلح میان دولت ترکیه با عبدالله اوجالان، رهبر زندانی حزب کارگران کردستان، عنوان کرده است.
سلام آقای ابولفضل دوست عزیر: من که به انکار شما و نیات سالم و واقعی ملی شما (ترکِ آذربایجانی و دیگر ملت ها)ی عزیز ایران برنخواسته ام که چنین برآشفته اید! اتفاقن من با شما هم عقیده هستم! اگر شما مقاله های مرا بردبارانه خوانده بودید، بی تردید دچار این رفتار تند و عجولانه نمی شدید. بهر رو بدانید که من در مقاله فعلی و چندین مقاله ی مشابه، باره بر بحق بودن مبارزات ملی تاکید داشته، و برای کسب تعیین حق سرنوشت آنها، حتا(تا سرحد جدائی) نیز باور داشته و نوشته ام و این حق مسلم همه ملت های ایران و جهان است که برای زندگی و فرهنگ و زبان خویش مستقلن تصمیم بگیرند و من مدافع این حق واقعی شما و دیگر ملت ها در ایران هستم. بهمین خاطر راه چاره را ساختاری غیر متمرکز و فدرالیستی می دانم. در این مقاله نقد و سمت دعاوی من متوجه ناسیونالیست های افراطی و تجزیه طلب است، که فراموش می کنند آدم های گرسنه ملت ندارند و بس
ناصر کرمی با توجه به نوشته هایتان از افکار شما بوی رایسزم و فاشیزم به مشام می رسد.با توجه به سفسته و مغلطه بازی که بکار برده اید.آقایاز جنایتهای محمد علی شاه یا احمد شاه قاجار می گوئید،اما در مقابل جنایتهای جنایتکار کبیر کوروش را برعکس جلوه داده و او را حقوق بشر نویس و خود تان را پیرو او واز تبار ایشان اعلام نموده اما در عمل 50 میلیون غیر فارس اسیر در حاکمیت راسیزم فارس را از تمام حقوق انسانیشان محروم نموده اید،آنها را از تحصیل به زبان مادری خود محروم نموده و آنها را به صورت انسانهائی در آوردید که یا باید لال باشندویا اگر خواستند اظهار وجود و یا خواسته خود را باید به زبان فارسی افغانی عقب مانده شما که در هیچ جائی کابرد و مصرفی ندارد و زبان تحمیل به ملل غیر فارس در ایران است بخوانند و بنویسند که نه زبان صنعت نه علم و نه اینترنت با استفاده از آن بتوان به علوم و فنون دنیا دست رسی یافت
ویا شهرها و مناطق ملل غیر فارس را به ویرانه ای تبدیل نمودید به طوری که ملل غیر فارس از فرط بیکاری و نداری مجبور به کوچ کردن به مناطق فارس نشین و کارگری و نوکری به ملت فارس شدند.و با تاراج معادن و منابع و ثروتها و دست رنج آنها مناطق فارس نشین را آباد نمودید، آیا تحقیر 50 و مسخره نمودن زبان ،فرهنگ،موسیقی و آداب و رسوم ملل غیر فارس با استفاده از تمام امکانات مالی و رسانه ای کشور از بند های حقوق بشری کوروش و ملت متمدن فارس است؟چقر شماها ..... هستید ؟تورکی یک مثلی هست که می گوید ............. افکار و اعمال شما به مثابه همین مثل هست که حق ضایع می کنید از حقوق انسانها حرف می زنید............ هم می کنید،از جنایت حاکمیت تورک تبار های قزل باش شیعهدر سر زمین شکا (یعنی فارسها)ایران نوشتید اولا در زمان حاکمیت تورکها نه سرزمین جغرافیائی به نام ایران وجود داشت نه ملتی به نام فارس آن چنان در این منطقه جغرافیائی مطرح بود که امروز جغرافیای ایران را به اسم ملت فارس قلمداد نموده که دیگر ملل باید در خدمت و اختیار شما فارسها باشند و گر نه انگهای گوناگون کیلیشه ای ساخته شده در 85 سال گذشته حاکمیت شما در مقابل حق طلبی ملل غیر فارس به آنها خورده و خواهد خورد.از جنایتهای خامنه ای که به حساب تورکها می گذارید نوشتید بس چرا از جنایتهای خمینی بنیان گذار این حاکمیت ضد بشر و یا از جنایتهای رضا خان قلدر و یا از جنایت پیشه گی کوروش داریوش خشایار و سایر خون آشامان فارس که جنایتهایشان هنوز هم ادامه دارد حرفی نمی زنید.گفتید ملت آلمان با تورکها مشکل دارند و شما فارسها نیز در ایران با تورکها که اسم جعلی آذری به آنها به کار می برید دارید نقطه مشترک شما با آلمانها می دانید در چی هست نقطه مشترک شما افکار و اعمال راسیستی و فاشیستی شما ست که خود را اشرف مخلوقان و ملل برتر جهان می پندارید و با اسم جعلی که هم فکران هیتلر برای خودشان انتخاب کرده بودند و شما نیز که افکار هیتلری در کله تان هست خود را پسر عمو های هیتلر پنداشته و آن اسم جعلی جنایتبارآریائی را شما نیز به خودتان قبول نمودید.و به دیگر ملل لز باۀا به پائین نگاه می کنید مشگل شما همان جاست ضمنا ملتی به نام آذری وجود ندارد و اگر باشد در هرات و قندهار افغانستان شاید باشد ملل ساکن در آذربایجان تورک هستند از آبا و اجدادیشان و اکنون نیز خود را تورک می دانند.و شما باید به علت انتخاب اسم جعلی به 35 میلیون ملت تورک در ایران به محکمه داده شدید که دیگر از این ............. در نیاورید.آراز بیگ سلیمانی! اینها حرف دهن تو نیست برادر جان. توچه می دانی فراماسونری چیست؟ می دانم که نمی دانی. می دانی از کجا می دانم؟ از آنجا که اگر می دانستی فراماسونری چیست، اعتراض نمی کردی. چون حاجی میرزا علی آقا هیئت (دادستان رضاشاهی) و فرزندان دلبندش آقای دکتر جواد هیئت و داداشش . حالتان خوب است؟
با سلام به بهنام خان، لطفا با شعارهای عهد استالینی و لنینی وقت مردم را تلف نکن با این شعارهای مربوط به یک قرن گذشته نمی توان امروز زیست. در ایران مادامی که سایر ملتها به حقوق ملی خود دست نیافتهاند، صحبت از دمکراسی و حقوق صنفی جیزی مثل کشک است. همچنین در ایران کسانی که مثل شما بیاندیشند سنشان کمتر از 40 نیست یعنی تاریخ مصرف افکار شما گذشته است. امروز در اکثر شهرهای ایران این نگرش به قدری کهنه شده که سابقه داران آنها هم با جلد دیگهای در جامعه ظاهر می شوند. دیگر مبارزات طبقاتی برد خود را از دست داده است. در منطقه آذربایجان که زمانی مهد کمونیست ها بود، کسی جرات ندارد دوباره این نگرشها مطرح کند!!! یعنی اصلا کسی به این تفکر بها نمی دهد. اکثر جوانان ترک، کرد، عرب دنبال مسائل ملی و مبارزه برای احقاق حقوق ملی خود هستند. بیخود و بی جهت چنین قلمفرسایی نکنید، لطفا!
در کشور ایران تا ناسیونالیزم پروسه خود را به شکل طبیعی طی نکند گام نهادن به مراحل بهدی محال است. در کشوری که فارسهای آن بیش از اندازه شونیست و مبتلا به راسیسم زبان و فرهنگی است، سایر ملتها هم روز به روز برای مقابله با آنها به سمت مبارزه ملی میل می کنند. متاسفانه در کشور ایران طبقه کمونیست همیشه مقل مطلق شوروی بود به قول برخی از کمونیستهای آذربایجان: در ایران زمانی که در مسکو هوا ابری می شد، در ایران کمونیستها چتر بر می داشتند و آن روی زشت و درنده کمونیزم را در آذربایجان شمالی و شوروی مشاهده نکرده بودند و هنگام سفر به آذربایجان ما کمونیستهای ایران را نمی توانستیم قانع کنیم. متاسفانه همین حادثه در قبال اسلامگراهای جمهوری آذربایجان رخ می دهد آدم با مشاهده اسلامگراهای جمهوری آذربایجان باید پشت سر گروه افراطی انصار حزب الله ایران نماز بخواند... همیشه این گونه بوده است فکری که از خارج کشور وارد ایران گریدیده همیشه طرفدارانی افراطی داشته و نتواستهاند آن را با ماهیت جامعه چند ملیتی ایران تطبیق دهند... دیکتاتوری کارگری از منفورترین دیکتاتوریها اسا که امتحان خود را در شوروی باز پس داد... متاسفم از اینکه سالها درپی افکار چپ و کمونیستی بودم و حال پشیمانم، یعنی تا وقتیکه به جمهوری آذربایجان نرفته بود کمونیزم برایم ایدهال بود ولای حالا کشکی بیش نیست!!! به عنوان یک ترک آذربایجانی مادامی که حقوق ملی ملت احقاق نشود دست از مبارزه نخواهم کشید و اگر کمونیست هم باشم کمونیست ترک آذربایجانی خواهم بود و دیگر در کمونیست سراسری فارس محور ضوب نخواهم شد!!!!!!!آقای ایلچین حاتمی از مقاله روشنگرانه و منطقی تان تشکر میکنم . البته این مقاله برای آگاهی مردم آزربایجان است و طبیعتا پان ایرانیست های فسیل شده را عصبی می کند امیدوارم شاهد مقالات بهتری از جنابعالی در آینده باشیم.
عناد با فدراليسم ارتجاعی است. کمونيسم کارگری عقبمانده است. هم کمونيسم و هم فدراليسم هر دو امتحان خود را دادهاند. همه بر سرنوشت کشورهای متعلق به کمونيسم و فدراليسم آگاهيم. تصور کنيد در قاموس اين حضرات کرهی شمالی انقلابی و مترقی است، اما کانادا و آلمان و سويس و بلژيک "ارتجاعی"! نظام کمونيستی به گذشته تعلق دارد و به همين اعتبار میتوان ارتجاعیاش ناميد و اما نظامهای فدرال ساختار سياسی بخشی بزرگی از کشورهای دمکراتيک است و صرفا به اين اعتبار نمیتوانند ارتجاعی باشند. کمونيستهای کارگری جمعی ماليخوليايی بيش نيستند.
در رابطه با ترور 3 زن فعال کورد در فرانسه پولیس فرانسه دیروز 2 نفر کورد را دستگیر میکند . انگار پولیس فرانسه نیز در همکاری نزدیک با قاتلان و تروریستها داراد فیلم بازی میکند و وقت گذرانی میکند تنها اتهام 2 نفر دستگیر شدهی کورد در فرانسه تماس تلفنی این 2 تن با 3 زن مقتول و ترور شده بوده این کشورها برای حفظ منافع اقتصادی خود به هر شیوی غیر انسانی متوسل میشوند ، ما باید مواظب مکالمههای تلفنی خود با دوستان و عزیزان خود باشیم چون فردا امکان دارد در یک تصادف ماشین یا یک گلوله ول از یک اسلحه هر انسانی دستگیر شود پلیس فرنسه دارد آدرس غلط میدهد تروریستهای جمهوری اسلامی با پاسپورت دپلماتیک پس از ترور قاسملو، و شرفکندی، بختیار و برادر رجوی در سفارتخانههای جمهوری اسلامی پناه گرفتند و بعد با پروازهای اختصاصی به ایران فرستاده شدند
پولیس فرانسه به جای اینکه برای پیدا کردن قاتیلین و سر نخ یکراست به سفارتخانههای تروریست و فاشیزم ایران و ترکیه میرفتند و این سفارتخانهها را مورد بازرسی برای پیدا کردن سر نخ میگشتند برای رد گم کردن کسانی را مورد بازجوئی قرار میدهند که با این 3 عزیز تماس یلفنی داشتند در حالی که همه میدانند کسی که میخواهد ترور کند قبل از ترور با مقتول خود تماس تلفنی نمیگیردجناب دکتر آراز سلیمانی گرامی....با درود. دکتر گرامی نثر شما بسیار سئوال بر انگیز و به اصطلاح انگلیسیها فان میباشد که با ترکیبی از پانارویا دارای مطالب جالبی هست که برای فیلمهای تخیلی بنظر مناسب می آید.
واقعا نمیدانم به کدام مطلبتان بپردازم که هر یک از دیگری جالبتر! است. آخر دوست محترم کسی ما را مجبور نمیکند که این تحلیلهای خنده دار را بنویسیم چه هم اندیشان شما را مضحکه عام و خاص میکند. اما جدای از ادعاهای بی اساس فرمودید " ایران هر چه دارد از آذربایجان دارد" ..... شما تاثیرات همه ملت ایران را در اعتلای ایران انکار میکنید و تنها آن را منحصر به یکی از اقوامش میکنید؟!!!..... بر اساس کدام سند اینگونه ادعای بیهوده ای را عنوان میکنی؟!!! با پوزش بسیار مطالب شما اصلا ارزش پرداختن ندارد و صرفا به عنوان نمودن ادعاهای بی اساس میپردازد دریغ از یک تحلیل علمی جامعه شناختی.
در دفاع آزادی های بی قید و شرط سیاسی بعنوان یک پرنسیب در جامعه
تاریخ کشور ما با استبداد، سرکوب، سانسور و تحریف آمیخته ست. اگر ایران و جامعه سالم هدف ماست و از عزیمتگاه منافع و مصالح ملت ایران حرکت می کنیم؛ بایستی همه پنجره ها را باز گذاشت تا نور آگاهی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی توسط جریانات گوناگون بتابند و مردم امکان انتخاب آگاهانه و دمکراتیک داشته باشند؛ و بویژه "مخالفان" ما!سایت ایرانگلوبال سایت آقای توکلی و دوستانش بود؛ دوستانی که گذشته سیاسی مشترک داشته و در شکل محفلی فعالیت هائی را آغاز کردند و اکنون از محفلی دوستانه فراتر رفته است.
این سایت هنوز نتوانسته است به سایتی حرفه ای مبتنی بر معیارهای شناخته شده دامنه مخاطبین خود را تعریف کرده و سازماندهی فکری و اجرائی خود را بطور شایسته مدون کند. زیگزاگها در برخوردها محصول دوران گذار سایت از شکل محفلی به رسانه ای قانونمنداست!
آزادی اندیشه اگر در راه نوآوری و درهم شکستن تابوها کاربرد نداشته باشد، پشیزی ارزش ندارد از همینرو هیچ ملاحظه ای نمی تواند آنرا محدود کند؛ نه خدا، نه اسلام، نه شاه، نه نژاد،نه قوم نه قبیله و نه...حق مردم در اشنائی با همه اندیشه ها نباید پایمال شود.
بگذارید صد گل بشکفد صد مکتب بروید!
استدلالها و نظرات ارائه شده در این بهاصطلاح مقاله خجالت آوره "به فکر خشکاندن دریاچه اورمیه میفتند تا با کویر سازی آزربایجان [ آذربایجان]مقدمات کوچ ملت ترک از این مناطق را فراهم آورند و فارس ها را در این مناطق ساکن کنند و سپس دریاچه را پر کنند
با درود- نوشتهاند «ترک های آذربایجان و ترک های ساکن در سایر مناطق ایران نزدیک به 40 درصد جمعیت 75 میلیونی کشور ایران را تشکیل می دهند. علیرغم نزدیک به 11 دهه مبارزه در راه دموکراسی و حقوق انسانی خود هنوز هم از ابتدائی ترین حقوق خود محروم هستند.» راقم اين جملات فرض را اين گرفته كه؛ ترك زبانان ايران همگي بر يك تصميمي قومي و يا شبيه اين استوار هستند. عزيز من، ترك زبانان ايران عمدتا خود را جزو جامعه ايراني ميدانند و آنهايي كه مانند شما فكر ميكنند در بهترين تخمين حتي زير 5 درصد هم نيستند. كافي است به تهران نگاه كنيد، به حوادث جنبش سبز، كه شركت كنندگان در آن آذربايجانيها به فراواني بسيار بودند و هرگز خواستهي قومي نداشتند. در سطوح پايينتر ميتوانيد به افرادي كه به هواداري تيمهاي پرسپليس و استقلال در تهران به ورزشگاهها ميرفته و مي روند نيز توجه كنيد، بخش مهم اگر نگوييم اكثريت آنها
آذربايجانيان هستند. فكر كردهايد مثلا در تهران هواداران تيم تراكتورسازي در اكثريت است، واقعا چنين فكر ميكنيد؟! اگر تيم تراكتورسازي در تهران داراي اكثريت شد، آنگاه سخن شما راست ميباشد كه آذربايجانيها به يك خيزش قومي دست زدهاند. اما اكنون چنين نيست. اتفاقا وقتي چنين نيست، ميتوانيم نتيجه بگيريم پس آذريها، گرايش قومي مورد نظر پانتركيستها را ندارند. ابته قبو دارم، كه كنشگران و بسياري از دانشجويان آذري قومگرايي پيشه كردهاند ولي اين موضوع عموميت ندارد. براي نمونه، تمامي نظر سنجيهاي اخير برنامه 90 نشان داد، آنچه قومگرايان و پانتركيستها مبني بر حمايت كل آذربايجانيها از تيم تراكتور ميگويند به غايت سخني غلط بود. در اكثر نظر سنجيها تراكتور در حدود 12- 13 درصد راي مياورد، خب اگر در ايران 40 درصد تركزبان باشد، و اين مردمان گرايش قومي دارند و مانند فعالين پانتركيست ميانديشند، پس چرا تيم تركتور را به يك و ابزار هدف قومي تبديل نكردند؟ اين در حالي است كه اتفاقا پانتركيستها با فعاليت مستمر روزانه و هفتگي در ورزشگاهها حضور مييابند و شعارهاي پانتركيستي و تجزيه طلبانه سرميدهند. بنابراين با احتساب اين شرايط، اگر تمامي آذربايجانيها و تمامي تركزبانان ايران مانند پانتركيستها يا جداييخواهان و يا به زعم آنها استقلال طلبان ميانديشيدند، بايد تيم از تيم تركتور به عنوان سمبل اين حركت قومي حمايت ميكردند. لذا واريز كردن حساب 30 تا 40 درصد تركزبان به نفع حركت قومي پانتركيستها، ابدا فرضي نادرست ميباشد.آيدين ب گرامی، ابنکه حقایق تاریخی باید گفته شوند کاملا درست است. ولی مساله بر سر چگونگی گفتن این حقایق و لحن مورد استفاده است. این درست است که هخامنشیان و نادرها و مغولها و سلجوقیان و پهلویها و جمهوری اسلامی خونها ریخته اند و ویرانه ها بجا گذاشته اند. این حقایق باید گفته شوند ولی وقتی این ها را با الفاظی مانند خونخوار و وحشی و... بیان کنیم، جو عصبیت و بدنبال آن فحاشی و اتهام زنی بر بحث تسلط پیدا خواهد کرد و دیگر جایی برای بحثی منطقی و سازنده و آرام و متین باقی نخواهد ماند. تلاش ما این است که چنین جوی ایجاد کنیم و از هم بهره ببریم. این هم درست است و به شما حق می دهیم که ما در این تلاش هنوز موفق نبوده ایم و اشکالات اساسی داریم ولی ما تلاشمان را ادامه خواهیم داد. اینکه در مقالات و مطالبی که در ایران گلوبال منتشر می شوند به این ادبیات اجازه نشر داده می شود هم
کاملا درست است و یکی از مشکلات ماست که ما هنوز نتوانسته ایم بر آن غلبه کنیم. ما این کار را با کامنتها شروع کرده ایم و در عین حال تلاش می کنیم در مطالب دیگر هم پیش ببریم که امیدواریم با همکاری خوانندگان گرامی در این کار به جایی برسیم. پیشاپیش از همکاری همه خوانندگان عزیز سپاسگزاریم.با سلام به yenilik
موضوعات طرح شده از جانب شما کامل صحیح است. ولی در بستری از عوامل متعدد از جمله استبداد قجری و رضا خانی، فربه بودن نهادهای ارتجاع روحانیت، بد آموزی، نابسامانیها.... و ظهور سطتنت فقها در عصر جدید، نهادینه شدن تفکر انتقادی در گستره جامعه را فراهم ننمود. عوامل نامبرده شده جاری شدن افکار میرزا فتحعلی زاده ها و فهم موضوع "یک کلمه " میرزا یوسف خان تبریزی سد نمودند. مونولوگ طرح شده راه به عدم گسترش دیالوگ و چند صدائی بست و نضج گرفتن خرد انتقادی و شجاعت مدنی را خفه نمود. با تشکر از شما. فولادوند
bravo برادر عالي بود! اينها نميدانند، درست است كه اكنون در آذربايجان، به يمن سياستهاي حكومتي، پانتركيستها، اغلوها و توكولوقها ميدان دارند، اما تاريخ ايران ثابت كرده ناسيوناليسم ايراني، برخاسته از آذربايجان و مكتب تبريز است.
آقاي محترم- من يك فردي هستم كه تنها به حقوق شهروندي معتقد است و هرگز به حقوق قومي عمدتا، فئودالي و واپسگرا اعتقادي ندارد- براي من حقوق فرد در مناسبات دنياي مدرن اهميت دارد و لاغير. براي مثال من خود را پيروي انديشه هاي اريش فروم ميدانم، انجايي كه تعاريفي شگفتانگيز براي ازادي انسان و ميزان تسلط انسان حتي بر خودش بدست ميدهد. من يك انسان ليبرال هستم كه هرگونه انديشهي نژادي را برنميتابم. براي من تنها انسان و حقوق شهروندي و اجتماعياش مقبول است. از پانتركيستها به شدت بيزارم، آنها را عقبماندهترين نژادپرستان تاريخ ميدانم، آنها در خونخواري آتيلا و سم ستوران سلاجقه، عطر گل نرگس را ميجويند. من از نزديك با اين افراد زندگي مي كنم، تاكنون مردماني عجيب تر از اين مردم نديدهام.- از شما و يا ديگران ميخواهم پاسخي به من دهيد: اگر بر فرض شما و يا پانتركيستها موفق شديد بخشي از ايران را تجزيه كنيد،
جناب آیدین ب، تلاش ما این است که به کامنتهایی که مردمی را فرازمند متمدن و مردمی دیگر را خونخوار می نامند و یا مردمی را قوم وحشی می دانند، منتشر نکنیم. از نظر ما این عین نژادپرستی است.
جناب چتین بی، در بین کامنتهای حذف شده هیچ کامنتی با نام شما وجود ندارد.
آقاي ايرانخواه عزيز و ارجمند، آقاي ينيليك در اين سايت credit دارد، اگر من و يا شما "يك دهم" آنچه كه ايشان و همفكرانشان مانند آراز سليماني، با هتاكي تمام مينويسد، بنويسيم، سايت ايران گلوبال آنرا حذف ميكند. كم كم دارم به اين نتيجه ميرسم چرا بايد در بخش نظرات بنويسيم و اين سايت آنرا حذف كند و مجالي براي مليگرايان باقي نگذارد؟! آري برادر، آنها عزيز دردانههاي حسن كبابياند!!!
نوشتهايد: «معادن آزربایجان را غارت می کنند و به شهرهای دیگر می برند اما دریغ از یک ریال که به آزربایجان برسد.» حتما ورزشگاه دو طقه ي يادگار امام را 10 سال پيش با پول مس سونگون و معادن آذربايجان ساختند.- وقتي اين شبه نوشته را خواندم، بلافاصله گفتم، حال اگر من از اين ادبيات فحاشانه و هتاكانه و ستيزهجويانه و سخيف استفاده ميكردم، بلافاصله دوستانتان در ايران گلوبال مي امدند و دست به كار ميشدند و نقطه چين يا حذف ميكردند. در ضمن آنجايي كه آزربايجان ناميده ايد، مانند ديگر دروغهايي كه سرهم كردهايد، ميباشد. آنجا آذربايجان تاريخي و مطمئن باشيد از رهگذر درآمد نفت بيشترين سودها و بودجهها نصيبش شده!- دست آخر اينكه جناب سليماني بگذاريد بگويم، هنگامي كه من نوشتههاي شما را ميخوانم، به نظرم ميآيد با قلم بدست متوسطي مواجهام كه، تنها هدفش تجزيه آذربايجان تاريخي ايران است، آن هم از هر راهي
كه امكانش باشد. دروغ، جعل و وارونه نشان دادن وقايع و حوادث و گزارهها دستاويزهاي شماست. به من بگوييد بخش مهمي از آب آشاميدني تبريز و حومه و آذربايجان از كجا تامين ميشود؟ از كجا؟ ورزشگاه دو طبقه يادگار، آيا تنها ورزشگاهي نبود كه پس از انقلاب در تبريز ساخته شد؟ دانشگاه سهند، كارخانجات صنعتي بسيار زياد و فراوان كه حتي نمونهاي از انها در ديگر استانهاي به زعم شما فارسنشين يافت نميشود. پتروشيمي، ماشين سازي، تراكتورسازي، شيرالات و پمپسازي .....پاسخ به سئوالات اقایان ناصر کرمی ، آراز تبریزلی و سیروس مدیدی : دوستان گرامی ، ....روزی از دخترم که فعال اجتماعی _ سیاسی جامعه دانمارک است پرسیدم که چگونه دولت دانمارک به حزب التحریر اجازه می دهد که در کپنهاک گنگره جهانی خو درا برگزار نمایند ...بر کسی پوشیده نیست که این حزب بنیادگرای اسلامی تقریبا اشکارا برای القاعده سرباز گیری می کند .... همرمان pet سازمان امنیت دانمارک در نفوذ ، رد گیری و دستگیری فعالان القاعده با سیا و سازمانهای اطلاعاتی غرب همکاری فعالی هم داردو .... پاسخ دختر کوتاه بود .... این احزاب اسلامی و فعالان ان در جامعه مسلمانان دانمارک وجود دارند و دولت طبق قوانین مدنی خود نمی تواند آنان به اتهام «فکر» احزاب اسلامی تند رو و افراطی را ممنوع نماید ... ممنوع شدن فعالیت حزب التحریر موجب جذاب تر شدن آن می شود ...علنی بودن انان کمک می کند که مطبوعات این کشور ..
پاسخ به سئوالات اقایان ناصر کرمی ، آراز تبریزلی و سیروس مدیدی : دوستان گرامی ، ....روزی از دخترم که فعال اجتماعی _ سیاسی جامعه دانمارک است پرسیدم که چگونه دولت دانمارک به حزب التحریر اجازه می دهد که در کپنهاک گنگره جهانی خو درا برگزار نمایند ...بر کسی پوشیده نیست که این حزب بنیادگرای اسلامی تقریبا اشکارا برای القاعده سرباز گیری می کند .... همرمان pet سازمان امنیت دانمارک در نفوذ ، رد گیری و دستگیری فعالان القاعده با سیا و سازمانهای اطلاعاتی غرب همکاری فعالی هم داردو .... پاسخ دختر کوتاه بود .... این احزاب اسلامی و فعالان ان در جامعه مسلمانان دانمارک وجود دارند و دولت طبق قوانین مدنی خود نمی تواند آنان به اتهام «فکر» احزاب اسلامی تند رو و افراطی را ممنوع نماید ... ممنوع شدن فعالیت حزب التحریر موجب جذاب تر شدن آن می شود ...علنی بودن انان کمک می کند که مطبوعات این کشور کوچک اسکاندیناوی با رهبران انان به بحث و گفتگو بپردازند و نطرات انان را به چالش بکشانند ؛ در عین حال دانمارکی ها احمق نیستند ، جاسوسان و نفوذی های pet توانستد تا دستگاه رهبری القاعده نفوذ نمایند و ضربات جدی بر شبکه تروریستها وارد کننند.مثال دیگر اگر شاه ایران با ان شکوفاهی اقتصادی کشور به افکار قرون وسطایی خمینی را آراد می گذاشت و اور ا تبعید نمی کرد و همین طور شهر وندان ایران اجازه سفر به اتحاد شوروی سابق می داد ؛ آیا اصولا انقلاب اسلامی 57 رخ می داد ؟؟؟ بنظر من روند جامعه ایران می توانست به گونه دیگری باشد ...من خود قربانی استبداد پهلوی هستم وقتی به شوروی سفر کردم دانستم که «سوسیالیسم واقعا موجود » به چه اندازه با ارمانهای سوسیالیستی ما فاصله دارد ....یک مثال دیگر 18 سالم بود که برای دیدار به شهر رشت رفتم برای خرید کتاب وارد مغاره ای شدم که بنظر می رسید که فروشنده مخالف دستگاه بود ..او از زیر میز کتاب حکومت اسلامی خمینی را با جلد سفید بگونه ای که یک کالا ی ممنوعه را بهم پیشنهاد می کند خریدیم و آن را زیر پراهنم مخفی کردم ..وقتی کتاب را خواندم ؛ خمینی دیگر برایم جذابیتی نداشت .... بر گردیم به ایران گلوبال .... سال 2004 که شروع کردیم سه نیرو در ان عمل می کردند: طرفداران نظام مشروطه پادشاهی ، جمهوریخواهان مخالف سرسخت سلطنت و کسانی که موضوع همگامی و اتحاد عمل با سلطنت طلبان را در مبارزه با رزیم ولایت فقیه طرح می کردند...هر سه نیرو بطور اشکار سعی می کرد که سایت را بسوی خود بشکاند و مانع انتشار نظرات طرف مقابل شوند . ...امروز که نگاه می کنم ما از این سد محدود کننده بسلامت عبور کردیم ، دیگر کسی در این زمینه ما را تحت فشار قرار نمی دهد ؛ هر سه نیرو ارادنه در ایران گلوبال می نویسند .. . وجود دمکراسی دلیل آمدن کسانی شدن که ایران را ملل می نامیدند و سخن از هویت طلبی خود می گفتند ... سایت های دیگر ، ورود آنان را بعنوان تجزیه طلب ممنوع کرده بودند بنابراین اینجا را محل مناسبی برای ابراز نظر یافتند.... وقتی 88 شد و جنبش سبز در داخل و خارج کشور میدان گرفت ... جنبش هویت طلبی به مدت یکسال نا پدید شد ..... پس از تشدید تحریم ها ، امریکا و اسرائیل فشار را در هزار جهت تشدید کردند و برخی دولت ها برای مقابله با دخالت های جمهوری اسلامی .. دست به عمللیات متقابل زده است ... شرایط بسیار پیجیده ای ...اگر جمهوری اسلامی تسلیم خواست مردم ایران (از جمله خواستهای اتینکی ) شود و دست از ساخت سلاح اتمی بردارد ... خطر تجزیه و جنگ داخلی از بین می رود در غیر اینصورت اینده بدی در انتظار مردم ایران .....بنابرانی با قطع گفت و گو در ایران گلوبال به کسی کمک نمی کند . نیروهای گریز از مر کز بلند گو های قدرتمندی در اختیار دارند در این سایت کوچلو تنها مباحث روشنفکری طرح و جریان قرار دارد . در چنین شرایطی در سایت ، نویسندگانی که آشکارا فارس ستیز و یا ترک ستیز ند و یا بعبارتی پایه مشکلات امروز جامعه ایران را به تبار فارس و ترک ربط می دهند آنان در کنار روشنفکرانی که میانه رو ترند، ابراز نظر می کنند... .ایا باید جلوی انتشار این دو نگرش را گرفت ؟ ویا افراطی های دو طرف را تصویه بکنیم ؟ و جانب خط میانه را گرفت ؟ویا تنها آنانی که با ترک تباران مسئله دارند ، را باید محدود کرد ویا اینکه ضوابط سایت در این مورد خاص چگونه قابل اجراست :«سایت مخالف هزگونه نژادپرستی و راسیزم و اختلافات و جنگهای قومی-ملی است. مطالبی که مبلغ نژادپرستی و فاشیزم، ایجاد کینه و دشمنی در میان اقوام و ملیتها و مردمان ساکن ایران باشند، منتشر نخواهند شد ولی بحثهای نظری و تئوریک درباره این مقولات امکان انتشار در سایت را دارند.» بزودی در این باره نظر سنجی خواهیم گذاشت .... د رمورد سئوال جناب آراز تبریزلی پرسیده است:« از حیث من تغییر روش و فکر موحدی ها زیاد جای سوال ندارد بلکه موردی که من به آن اهمیت می دهم آن است که چرا وی با مطالب و موضوعات متفرقه و ایجاد بحران بین سایت شما و دیگران در قبال شما جبهه گیری نمود ؟! » اینجانب اقای امین موحدی را از سه سال پیش از تقریبا می شناسم ، رابطه ما تنها به سایت ایران گلوبال محدود نبود ما در فیس بوک هم با هم گفت و گو داشتیم و همین طور هر از گاهی هم تلفنی صحبت می کردیم ...ولی با امیر حسین موحدی رابط ای رسمی در سایت اشتم ...نمی دونم که کدامیک از ایرن برادران بزرگتر است ولی بنظر من امیر حسین فردی خیلی تند خو است و اصولا مشکل برادران موحد عدم تحمل نقد است دوم تغییر فکر یک شبه صورت نمی گیرد . شخصا تا کنون چند بار در افکارم تجدید نظر اساسی کردم می دانم که این تغییرات ابتدا کمی و سپس در روند خود مبدل به یک تغییر کیفی است. من واقعا
بر این اعتقاد م که امین موحدی فارس ها را وحشی نمی داند . او بلاخره با خیلی از فارس ها زندگی کرده است. نحوه تیتر گذاری و متن نوشته چنین نیست شاید منظور ش من بودم که اجازه انتشار نوشته فضایل عزیزان را پس از سانسور مطالب توهین آمیز داده بودم
جناب جوان تركمن، كدام عمل؟ شما ادعا كردهايد، در موضع بحث منطقي، آن كس كه ادعايي ميكند بايد اثبات كند. ضمن آنكه تصاوير بيستون از ابتدا همين بوده كه هست. ضمن آنكه مگر منطقهي بيستون منطقه ي فارسزبانان بوده كه آنها بيايند در آنجا دست به جعل بزنند؟ كمي خرد داشته باشيد، لطفا.
جناب فرهاد! "تيم ما خيلي خوبه" اين هم مدركش: مقالهي پرمايه و ارزنده مشاهيري چون پرفسور دوهتور آراز سليماني!!! واقعا چگونه ميتوانيد تا اين اندازه سقوط اخلاقي و معنوي كرده باشيد؟ سايت ايران گلوبال دست مرا بسته و بر قلم و خامهي من، مهر سانسور نهاده وگرنه پاسخي در خور، روانه و حواله ميكردم تا شايسته اينگونه زشتيها باشد. افسوسم براي شماست كه ترك گرايي آنچنان ذهنتان را مسموم كرده كه هر فرومايگي را، اگر در اردوگاهـتان باشد، مهر تاييد ميزنيد. پيروزي شما، يعني كاميابي هولناك، و نژادپرستانهترين حادثهي عصر معاصر.
دستگيرى دو مشكوك به دليل قتل سه زن كرد در پاريس
بعد از به خاكسپارى يكى از مقتولان كرد ، خانم سكيته سانكيز كه در خاك تركيه انجام گرفت ساعتى پيش اعلام شد دو تن از نزديكان به وى از جمله راننده او در حومه پاريس دستگير شده اند ،هنوز روشن نيست كه ضارب يكى از اين دو نفر باشد ، تحقيقات اين دو تن را كه هردو متولد تركيه هستند در اين پرونده متهم شناخته است.
گرچه هویت سیاسی قاتلان هنوز مشخص نشده است ولی کمانه زنی ها متوجه فاشیست های ترک است.پان ترک ها، پان عرب ها(صدام) و پان اسلامیست ها (جمهوری اسلامی) در کردستان مرتکب جنایت شده اند و پادوهای آنها کوشش بر انکار و لاپوشانی دارند.
جناب فرهاد! "تيم ما خيلي خوبه" اين هم مدركش: مقالهي پرمايه و ارزنده مشاهيري چون پرفسور دوهتور آراز سليماني!!! واقعا چگونه ميتوانيد تا اين اندازه سقوط اخلاقي و معنوي كرده باشيد؟ سايت ايران گلوبال دست مرا بسته و بر قلم و خامهي من، مهر سانسور نهاده وگرنه پاسخي در خور، روانه و حواله ميكردم تا شايسته اينگونه زشتيها باشد. افسوسم براي شماست كه ترك گرايي آنچنان ذهنتان را مسموم كرده كه هر فرومايگي را، اگر در اردوگاهـتان باشد، مهر تاييد ميزنيد. پيروزي شما، يعني كاميابي هولناك، و نژادپرستانهترين حادثهي عصر معاصر.
ايشان صخره را سخره نوشتهاند. اين چه ربطي به نقصان زبان فارسي دارد. اينها موضوعاتي جدا و متفاوت هستند. اگر زبان ايراني را ناكارآمد ميدانيد، بسيار خوب به اين زبان ننويسيد، ولي ار مينويسيد حق نداريد خطا خود را به حساب آن بگذاريد و حق هم نخواهيد داشت بي سوادي خود را با فحاشي و ناسزار به زبان فارسي جبران كنيد. حال خوب است تركي، خط ندارد و در هيچ زمان از تاريخ فرادست زبان فارسي نبوده و به گواه جعليات خودتان، از سلاطين ترك تا شاعران (اينها شاعران آذري ايراني تبار بودند) همگي به فارسي سرودهاند. اين يعني هژموني تاريخي يك زبان.
جناب رضا رحیمی اینجانب هم مخالف نظام پادشاهی هستم ولی شما همواره مطالب ضد سلطنتی می نویسید و یا آن را منتشر می کنید . ایا تاکنون مطلبی هم علیه رزیم ولایت فقیه نوشته ای ...؟ من که ندیده ام
نحوه پوشش این مسائل در رسانه های تورکیه می تواند درس خوبی برای افرادی مانند آقای اقبالی باشد.اکثر رسانه های تورکیه بدون هیچ گونه جهت گیری خاصی تمام اتفاقات و صحنه های تظاهرات
و تدفین را پوشش داند. اما آیا به نظر شما در ایران چند درصد مردم ایران از ماجرای میکونوس خبر دارند؟ جناب اقبالی در زمان جریان میکنوس کشما جا بودی؟ که الان پیدایت می شود !!!!! شما به عنوان تحلیل گر نمی توانی قضیه میکونوس را برای خیل عظیم مردم ایران و به خصوص فارس ها که در مورد جزئیات آن چیزی نمی دانند اطلاعاتی بدهی؟! من چند بار در خصوص نوشته های شما کامنت دادم اما سانسور شده و حداقل این سایت کاری کند که نویسنده کامنت های مربوط به خود را ببیند! من هر بار که شما متنی می نویسید بسیار خوشحال می شوم و از این که سعادت و پیشرفت ملل تورک دنیا چشم حسادت شما را بدجوری زده و در حال کور کردن است بی نهایت لذت می برم. شما می توانید همچنان به مسائل پیش پا افتاده در جمهوری اذربایجان و جمهوری تورکیه بپردازید و نقش خود را به عنوان جناح راست این رژیم حفظ کنید اما ملل ایرانی به راه خود خواهند رفت.جناب آ.ائلیار خیلی از ادبیات شما میآموزیم !! این چه حرف زدنی هست؟ فحش نامه نویسی میکنی؟ لقمان از تو ادب آموخت میدانم عصبی تر از این حرفهایی که بتونی این نظر را منتشر کنی...لول