ملت آذربایجان نه در آغاز راه است و نه در پایان آن،ما اینک در تکوین پروسه عدالت خواهی به مجامع جهانی مراجعه کرده ایم و همزمان روشنفکران و نویسندگان و وجدانهای بیدار ایرانی را مورد خطاب قرار میدهیم و از آنان میپرسیم آیا به منشور جهانی حقوق بشر اعتقاد دارید؟ زمان آن فرا رسیده تکلیف خود را با خود وشعارهای خود و مهمتر از همه با ملت آذربایجان مشخص کنید شما که در سالهای اخیر دائما فریاد زدید"رفراندوم ،رفراندوم این است شعار مردم" چرا اکنون فریاد ملت اذربایجان را نادیده میگیرید که تقاضای برگزاری رفراندوم برای باقی ماندن یا نماندن در محدوده ممالک محروصه ایران کرده اند؟
ملت آذربایجان نه در آغاز راه است و نه در پایان آن،ما اینک در تکوین پروسه عدالت خواهی به مجامع جهانی مراجعه کرده ایم و همزمان روشنفکران و نویسندگان و وجدانهای بیدار ایرانی را مورد خطاب قرار میدهیم و از آنان میپرسیم آیا به منشور جهانی حقوق بشر اعتقاد دارید؟ زمان آن فرا رسیده تکلیف خود را با خود وشعارهای خود و مهمتر از همه با ملت آذربایجان مشخص کنید شما که در سالهای اخیر دائما فریاد زدید"رفراندوم ،رفراندوم این است شعار مردم" چرا اکنون فریاد ملت اذربایجان را نادیده میگیرید که تقاضای برگزاری رفراندوم برای باقی ماندن یا نماندن در محدوده ممالک محروصه ایران کرده اند؟
Jenabe samimi na inke rahbarane shoma bargozideye shoma hastand. bale sahih mifarmayid in rahbaran bargozideye mellat nistand balke bargozideye azaye anan hastand. va mardom har kodam az in tashkilat va ahzab ra be raye khod mitavand entekhab konad. In manaye vagheiye yek demokrasi hast. enshaallah pas az esteghlal entekhabe mellat ham amali khahad shod va tebghe anche dar javame'e demokratik ettefagh mioftad mellat khod hezbe morede nazar ra be riyaste dolate KHISH bar khahand gozid.
niyazi nist shoma negarane demokrasiye mellate digar bashid. shoma haminke khod haghe raye khod ra begirid kafist.
آقای مستشار نوشته بلندتان را خواندم ممنون که مثل بقیه آشکارا حقوق فردی وجمعی ما را انکار نکرده اید ولی مراجعه به پیک نت کیانوریان ، محمد امینی مسئول سیاسی کنفدراسیون احیا و سر مقاله نویس حقیقت ارگان اتحادیه کمونیستهای ایران وابراهیم یزدی خمینی ساز و.... نموده اید تا 1 بقبولانید که انسان امروزی مثل پدرانشان باید فکر کند و آذربایجانیها نباید در چهار چوب قوانین امروزی امور سیاسی خودرا ومنافع امروزی ومقدور وقانونی خودرا بجویند تا مبادا مرز پر گوهر که قبرستان تمامی آرزوهای مردم این دیار است تغییر کند اگر انسان و آزادی و حقوق بشر قبولتان است لا اقل از این منظر به راه حل گرفتاری فرهنگ آریا مدار حاکم در اپوزسیون که دشمن اصلی همزیستی مشترک در دوران پهلوی واسلامی است توجه نمایید . آیا ظرفیت فدرالیزم واقعی را در خودتان سراغ دارید که هنوز در درددلتان از زبان مشترک همه که بنظرتان
ا
فارسی است نه یک کلمه بیشتر ونه کمتر . این زیان تحمیلی وجایگزین و قاتل برای اکثریت مردمانیست که دیگر رعییت و امت و ... نمیخواهند باشند . جامعه روشنفکری فارسی هنوز از توهم قیوم بودن برای بقیه رها نشده نتیجه آن هم همین تعین تکلیف برای بقیه ا ست . در عصری زندگی میکنیم که بچه هایمان از ما بیشتر میدانند ومیفهمند و سفسطه نمیکنند وچه خوب که اکثریت فعالین خرکت ملی آذربایجان در داخل وخارج ودر بندان سیاسی آن جوانان هستند .جا معه احمدی نژادی ویا تلویزیونهای لس آنجلسی ویا روشنفکری فارس فکری بحال وروز خود بکنند شاید همسایه کم ضرری به هم وطنان سابق خود باشند .اگر به اندازه سقف حقوق فدرالیتان فکر کنید این چنین از بالا به مسدله نگاه نمیکردید . مرکزی بودن ورسمی بودن زبان اقلیت این مرض مزمن را چنان رایج وعادی برای فرهنگیان رسمی کرده که امکان شک وتردید را ناممکن ساخته وگرنه طلب حق قربانیان راسیسم وشوونیزم نباید چنین وا کنشی میداشت
آقای ونداد متأسفم که در مقابل حقیقت تمام قد ایستاده اید ،اولا شما بچه قآئمشهر هستید و هرگز آذربایجانی نیستید که در آنجا هم با فعالین آذربایجانی آشنا باشید در ثانی شما چه دشمنی با ازربیجانیان دارید راا نیز خوب میدانم و نمیخواهم اینجا مطرح کنم و در آخر از اینکه خود راا آذربایجانی مینامید که نیستید چه هدفی داشته اید ؟آقای ونداد متأسفم که در مقابل حقیقت تمام قد ایستاده اید ،اولا شما بچه قآئمشهر هستید و هرگز آذربایجانی نیستید که در آنجا هم با فعالین آذربایجانی آشنا باشید در ثانی شما چه دشمنی با ازربیجانیان دارید راا نیز خوب میدانم و نمیخواهم اینجا مطرح کنم و در آخر از اینکه خود راا آذربایجانی مینامید که نیستید چه هدفی داشته اید ؟شما به اسم وارطان که یک نام ارمنی هست دارید در بالاترین علیه آذربایجانیها فعالیت میکنید تاا چه شود؟
معنی واژه ملت رو نمی دونی در همه دنیا ملت به مردم یک کشور گفته مشود نه بخشی از مردم یک کشور چیزی به نام ملت اذربایجان وجود ندارد چیزی که هست ملت ایران شامل تمام قومیتها است. ولی تو ابله پان ترک نه این حیقت رو ونه بسیاری از حقایق دیگر رو نمی خوای که بفهمی. این حقیقت که زبان مردم ازذربایجان حدودا 400 سال و از زمان صفویان با هزار جنایت و کشتار اقوام وحشی ترک به زبان ترکی تغییر داده شده. مردم اذربایجان زبانشون به ترکی تغییر کرد به خاطر حفظ جانشون در برابر وحوش ترک. حالا تو به جای برگشت به ریشه های اصلیت سنگ این زبان منحوس بیگانه رو به سینه میزنی اگه می خواهی تضعیع حقوق بشر رو ببینی یک سر برو ترکیه ببین که مردم کرد اونجا چی می کشن فیلمی رو دیدم که پلیس ترکیه زن و بچه کرد رو به به وحشیانه ترین صورت میزد به خاطر برگزاری نوروز در سال 2009.
نميخواستم پاسخ اشخاص مستعار را بدهم اما يکبار براي هميشه پاسختان را عرض ميکنم :ما بسیار تلاش کردیم که در چهار چوب تمامیت ارضی ایران مطالبات خويش رامطرح کنیم اما گویا گوش شنوایی نه در میان حاکمیت و نه در میان اپزیسیون خود خوانده که غیر از مهمان کردن همدیگر در هتلها بلد نیستند وجود ندارد لذا برای تغییر تاکتیک در رسیدن به مطالبات ملی خویش منتظر اجازه چند آی دی یا مچ گیر نمیمانیم.
آقای موحدی، در باره ستمگران و ستمهایی که بر قومها و پیروان دینها رفته است، سخن بسیار است. اما شما چنان سخن میگویید که گویی «سازشکار» نامیدن شما، توهین به «ملت» آذربایجان است. در جایگاه پدرخواندهگی آذربایجان نشسته اید و به نمایندهگی تام الاختیار این مردم سخن میگویید. بر طبل ستیزه جویی میدمید که این بار، این «ملت»، دشمنان را به پذیرش «خواستهای تاریخی خود وادار» خواهد کرد. براستی اگر این مردم گوش به فرمان شمایند، دیگر به سازمان ملل «نامهی مهم» نوشتن چه صیغه است؟ منتظر چه نشسته اید؟ مرد و مردانه، یک تنه اعلام استقلال کنید. تقاضای همه پرسی، به این معناست که ممکن است که «ملت» آذربایجان به «خود» یعنی به شما، «خیانت» کنند و به جدایی از ایران رای ندهند.
راستی گستردهگی سرزمینی کشور رویایی شما در کجاست و مرزهای آن تا کجا کشیده است ؟ با کردها چه خواهید کرد؟
آقای موحدی
من نوشتهی شما را خواندم پرسش آقای اژدر بهنام را نیز خواندم. او پرسیده که کجا گفته است که« ملت» آذربایجان «پان ترکیست» است. شما از پاسخ طفره رفته اید و نوشته اید که چون که پان ترکیست ها را «سازشکارانی » خوانده است که به رژیم حاکم «یاری» میرسانند پس «لجن پراکنی» کرده. اما «ملت آذربایجان» کجا و «فعالانی» که مدعی این «ملت» هستند کجا؟ دریافت من از نوشته شما چنین است که شما پان ترکیست هستید. ویژهگی پان ترکیستها و پان آریاییها در اینست که هیچ کس و هیچ نهادی دیگر، ادعاهای ایشان را تایید نمیکند جز خودشان. در دادگاهی که برای محاکمه ی مخالفان خود میسازند هم شاکی هستند، هم قاضی، هم دادستان اند و هم جلاد. از تحریف حقیقت و سخنان دیگران پروا ندارند. آمار 40 درصدی جمعیت آذربایجان یکی این نمونههاست. این آمار را از کجا آورده اید؟
شما دو برادر ، بخصوص أمين موحدي بشدت طرف دار تمأميت ارضي بوديد، فايل صوتي سخنراني ايشان در ااقا فرهنك و كفت كو وجود دارد و همينطور نوشته هاي قبلي أيشان در مورد مسائل ملي، سؤال اين است كه أيا نظرا تان عوض شده است؟ لطفا مرا روش كنيد، اكر مخالفت با تجزيه طلبي ،جو سازي هست،،بنابرين هر دوي شما ......بوديد، حد اقل مي بأيد نظرات قبلي خود را نقد مي كرديد، تا ديكران شما را باور كنند و فكر نكنند ،نقشه أي در كار هست
کار شما پان ترکان شده فقط نفرت پراکنی بر علیه ایرانیان - اون کسی که باید با شما اتمام حجت کند ایرانیان هستند - چه کسی به شما حق داده که در مملکت خودمان برای ما خط و نشان بکشید ؟؟؟
شما که در سالهای اخیر دائما فریاد زدید"رفراندوم ،رفراندوم این است شعار مردم" چرا اکنون فریاد ملت اذربایجان را نادیده میگیرید که تقاضای برگزاری رفراندوم برای باقی ماندن یا نماندن در محدوده ممالک محروصه ایران کرده اند؟
با وجود چنینن نژاد پرستانی، باید به ملیتهای موجود در جغرافیای موسوم به ایران حقٔ داد که حاضر نباشند در این کشور بمانند. جناب کرمی برید با همنژادهاتون در هرات و دوشنبه یک اتحاد تشکیل بدید و غرب زاگرس را به زگرسیان و گذارید.
آقای تبریزی متاسفانه افکار و اندیشه شما سرشاز از تضاد است؟
هیچ کس با گلوبالیرم و با تشکیل کشوری به نام کره زمین مخالف نیست. بگذارید پایتختش هم تهران باشد. اما برای من جای تعجب است که شما با وجود اندیشه اینترناسیونالیستی افراطی از مرزهای ایران و یکپارچگی اشن بی امان و دو آتشه دفاع می نمایید! آیا این پاردوکسی با افکار اینترناسیونالیستی شما ندارد؟
متاسفانه قیاس های شما نیز قیاس مع الفارق است و هیچ هم خوانی با وضعیت تاریخی سیاسی و مشکلات جاری درایران ندارد.( مقایسه با ژاپن؛ آمریکا؛ سوئیس و ... .)
شما مکررا از اتحادیه اروپا به عنوان مثال یاد می نمایید قافل از اینکه این اتحادیه بیشتر جنبه اقتصادی دارد تا سیاسی! بیشتر کشورهای عضو آن استقلال کامل سیاسی در امور داخلی خود دارند و حتی بعضا در سیاست خارجی هم مواضعی مستقل و گاها متضاد در پیش می گیرند.
آقای کرمی. شما در نوشته هایتان همیشه آزربایجانی و ترک تباران را باعث عقب مانده گی ایرانیهای آریائی میدانید. برای مثال.(
امروز بر همگان ثابت شده است که مردم آذربایجان هیچگاه ظرفیّت و کشش کلهء گربهء، سرزمین گربه نشان ایران نبوده و نیست و تازه سدی در مقابل گذار مراحل تکاملی در ایران بوده و خواهد بود). اگر آزربایجانی ها سدی در مقابل مراحل تکاملی شما بودند 1. پس شما فارس زبان ها کجا ها تشریف داشتید که بتوانید ایران را واقعآ به دروازه های تمدن بزرگ برسانید ولی هیچ کار نکردید؟؟ 2. درست به همین خاطر که شما به دروازه های تمدن بزرگ زودتر برسید , ما آزربایجانیها زودترمی خواهیم استقلال خودمان را به دست آورده تا شما با سفینه های فضائی که بیشتر ازسرعت نور در بین کهکشان ها حرکت میکنند سفر بکنید و ما هم به آوارگان و زلزه زده گان قارا داغ زودتر برسیم و بعضی وقتها هم به ( قره باغ) شکسته سی گوش بدهیم.
آقای مستشار پان ایرانیستها آشکارا حزب دارند آذربایجانی مدرسه هم ندارد ما پان نیستیم خود قربانی پان فارسایی هستیم که وقیحانه شهدای ما را هم انکار میکنند چرا ساکت هستید؟ منصف باشید زمان انتخاب است یا با ستم یا بر ستم
آقاي مستشار مينويسند "از هم اکنون آذربایجانی های ناسیونالیست وجدائی طلب که از پایگاه کوچکی در ایران برخوردار هستند با نشان دادن وحدت نژادی وزبانی با پان ترکیسم، خود را به ترکیه نزدیک می سازند تا خود را در اتحادیه اروپا بیابند!" جواب بنده اين است: آقاي مستشار به نام دوستي و آشنايي ديرين مي پرسم: صرفنظر از بار منفي كلماتي چون "ناسيونالسيت و جدائي طلب و پا ن تركيست" در نزد بسياري از ايرانيان، و اذعان به اين كه كسي در ايران خود را به اين سامي معرفي نمي كند، انصاف دهيد كه اگر اين هموطنان امكان زندگي در چهارچوب اروپا را داشته باشند، و زندگي در ايران و خاورميانه اسلامي را انتخاب كنند، خود شما به اينان احمق نخواهيد گفت؟ در ثاني شما كه از "پايگاه كوچك" آنها مطلع هستيد، چرا از رفاندوم مورد تقاضاي آنان حمايت نميكنيد تا دستشان رو شود و رويشان كم؟!
آقای عظیمی شما از دایره ادب و قانون خارج شدید وظیفه خود میدانم با شما کشتی نگیرم پاسختان با افکار عمومی منتظر باشید در افکار عمومی بخاطر تبرئه قاتلین رسوایتان کنم
وافعا آفرین بر اژدر بهنام!
که با لحن و لفظی عریان ضد دموکرات و ضد آذربایجانی بودن مدعیان دموکراسی و آذربایجان دوستی را علنا ثابت نمود و با این نوشته پته گروه دو سه نفری که با ده ها نام مستعار می نویسند را هرچه بیشتر بر آب می ریزد! واقعا چرا شووینیت های فارس و چپ مدعی دموکراسی و آذربایجان دوستی اینقدر از رفراندوم و حق تعیین سرنوشت ملت تورک آذربایجان وحشت دارند. ساز این دشمنی با خلق چیست؟ جواب روشن است. این چپ کلاسیک ائدولوژی گرا با این متد سیاسی تنها درصورتی می تواند در آذربایجان به رهبری برسد که به مانند شوروی؛ رومانی (نیکولای چائشئسکو) و حمهوری های کمونیستی سابق... فقط یک حزب وجود داشته باشد و بقیه یا در زندان هایی به مانند سیبیری جان داده و محو شوند! جالب است که در متن این خواستار هیچ اعدایی بر استقلال صرف وجود ندارد و صرفا بر حق تعیین سرنوشت ملت تاکید شده است که به رسمیت شناخته شود.
فرض نماییم به فرموده حضرت اژدر مردم آذربایجان به مانند ایشان بیزار از هویت ملی خویش بوده وعلاقه مند به ایران کیانی باشد. در اینصورت نیز بایستی این حضرات از این رفراندوم غایت خوشحال باشند. چرا که در اصل با این رفراندوم واقعیت ها روشن پته دروغ گویان بر روی آب ریخته خواهد شد! ایشان و سکت گروه انگشت شمار و انگشت نمایشان بدون هیچ سند و مدرکی فعالان ملی آذربایجان را به وابستگی و انواع اتهامها متهم می نمایند.
البته حرکت اینان در خلاف جهت جریان سیاسی موجود در آذربایجان نه از روی قوت آنان که برعکس از ضعف و زبونی است. جریان فکری سیاسی که از پویایی و دینامیزم برخوردار نیست و جوان ترین عضو آنان بالای 50 سال است کاملا چشم انداز سیاسی اش هویداست و هوس رهبری آن بر آذربایجان نیز بمانند مثل " شتر در خواب بیند پنبه دانه" است. دقیقا از همین روی است که این دموکرات مآبان از بیخ با دموکراسی؛ آزادی بیان و رفراندوم و ترمین هایی از این دست بیگانه اند. در تفکر سیاسی آنان اینها اصطلاحاتی دست ساز استکبار جهانی و امپریالیزم آمریکاست جهت استثمار و استعمار خلق و پرولتاریا.
از این روی هرگاه صحبت حقوق ملی و حق تعیین سرنوشت در آذربایجان می شود اینها بی مهابا با شعارها و سفسطه هایی نظیر پان تورکیزم؛ گرگ خاکستری؛ وابستگی به تورکیه و آذربایجان؛ فاشیزم وغیره ... سعی در گل آلود نمودن آب و خوش خدمتی به هم کیشان راسیست فارس خود می نمایند چرا که دیالکتیک؛ منطق؛ به روز شدن و انعطاف پذیری با روح بنیادگرای آنان سازگار نیست. به شخصه فعالیت های ضد آذربایجانی این گروه 3-4 نفره را بسیار مفید و به فال نیک می گیرم. اینها همان به که هم کیش فاشیست راسیست های فارس و آریاگرایان شوند. بدن شک مدینه فاضله آنان چیزی بهتر اسلام طالبانی؛ جمهوری اسلامی یا جمهوری دموکراتیک کره شمالی! نمی تواند باشد و این آن چیزی نیست که نسل جدید ضد دیکتاتوری آذربایجان به دنبال آن باشد.
جریان ملی - دموکراتیک آذربایجان علارقم مشکلات و نارسایی ها چه در داخل و چه در خارج روند طبیعی و رو به رشد خود را سیر می نماید و هر روز توانمندتر می شود. نه اژدر؛ نه ... و نه قدرتمندتر از آنها که رژیم جمهوری اسلامی یا پان ایرانیست ها باشند را توان مقابله با این حرکت رو به رشد نیست و دیر یا زود به خواسته هایش دست خواهد یافت.
گله جک بیزیم دیر .....
گويا در اين سايت انقلابي است و ما خبر نداشته ايم! جل الخالق! چه خبري شده برادران؟ آقاي موحدي شما مسئله را درست گرفته ايد و اصل كار رٲي مردم است. بگذاريد يك بار هم مردم رٲي بدهند. هزار بار حاكمان رٲي دادند و يكبار هم بگذاريد رمضان بشود. مگر اين سازمانهاي سياسي چه ميخواهند؟ منهم معتقدم آنها برگزيده مردم نيستند. اما كمونيستهاي عزيز مروت داشته باشيد مگر گزينشي در كار بوده است تا معلوم شود كه چه كسي نماينده كيست؟ مگر رهبران شما برگزيده مردم هستند؟ فوق فوقش سخنگوي شما كمونيستها يا سلطنت طلبها هستند. اينها هم سخنگوي ما. ايراد اينكار چيست؟ در داخل كشور هم سازمانهاي سياسي اعضاي زيادي ندارند و معلوم هم نيست كه نماينده كسي هستند يا نه؟
آقای موحدی ما توجیه نمی کنیم. شما آدرس دقیق نمی دهید. آقای عظیمی در سایت ایرانگلوبال نامی از شما نبرده اند. پس از بررسی متوجه شدیم که منظور شما سایت بالاترین است. شما باید با سایت بالاترین تماس بگیرید.
آقای ناصر خانزاد بدست اطلاعات رژیم شاید شده آقای عظیمی ضمن تبرئه رژیم از جنایات بنده را هم مورد تهمت قرار دادند؛ گویا این راسم کهنه در ضّد ترک بودن ایشان در قائمشهر هنوز باقیست
خبر توسط ایملی با مشخصات Ozan Yurder <topraksevgisi@yahoo.com> به سایتهای مختلف ارسال شده که شایعه هست . من ونداد اولادعظیمی در پیگیری این خبر با تبریز صحبت کردم . با خود آقای خانزاد صحبت کردم . ایمیل آقای خانزاد هم موجود است
لازم به توضیح است که به دلیل افشای این شایعه توسط آی دی الف .نگار ؛ که مدعی هست که ارتباطی با آقای موحدی ندارد؛ خودم و خانواده ام تهدید شده ام
این داکمنت مطلب در لینک خبر آقای عظیمی است آقای توکلی توجیه نکنید اصلا کنید خبر و مرجع و لینکای متن را کنترل کن خواهی دید
1:45pm
Vandad Olad Azimi
آقای موحدی
این خبر شایعه هست
من در پیگیری این خبر با ایشان صحبت کردم
خبر توسط ایملی با مشخصات Ozan Yurder <topraksevgisi@yahoo.com> به سایتهای مختلف ارسال شده که شایعه هست . من ونداد اولادعظیمی در پیگیری این خبر با تبریز صحبت کردم . با خود آقای خانزاد صحبت کردم . ایمیل آقای خانزاد هم موجود است
لازم به توضیح است که به دلیل افشای این شایعه توسط آی دی الف .نگار ؛ که مدعی هست که ارتباطی با آقای موحدی ندارد؛ خودم و خانواده ام تهدید شده ام
1:45pm
Vandad Olad Azimi
آقای موحدی
این خبر شایعه هست
من در پیگیری این خبر با ایشان صحبت کردم
Today
7:25pm
Alef Negar
durughgooye bozorgi hasti hame akhbaret drugheh to pool nadari ba baradaet harf bezani armani kasif
man movahed nistam olagh jan
7:55pm
اینها را شما منتصر نکردید؟عجب !فعالین آذربایجانی را همدست رژیم خوانده اید میگوئید لجن پراکنی نیست؟::
"سازشکارانی که با یاری خواستن ازدبیر کل سازمان ملل و از طریق رفراندوم و همه پرسی، میخواهند سرنوشت خلق آذربایجان را تعیین کنند، نه تنها جرات و جسارت لازم جهت مواجه شدن جدی با رژیم جمهوری اسلامی را ندارند بلکه با طرح و پیش کشیدن راه حل های امکان ناپذیر و سازشکارانه و توهم پراکنی در بین توده های زحمتکش خلق تحت ستم آذربایجان، در راه مبارز ات انقلابی توده ها علیه رژیم ضد مردمی حاکم، مانع و رادع ایجاد کرده و دانسته و ندانسته به بقای این رژیم جنایت پیشه شوونیستی، یاری میرسانند.
آقای موحدی گرامی! شما نوشته من و آقای جداری را لجن پراکنی می دانید؟ می توانید این لجن پراکنی را نشان دهید؟ آیا من و یا آقای جداری «ملت» آذربایجان را «پانترکیست» نامیده ایم؟ آیا می توانید موردی را به عنوان نمونه بیاورید؟ آیا این شما هستید که جوسازی می کنید یا من؟ آیا نسبت ناروا دادن به یک نفر جوسازی نیست؟
آقای عظیمی منظور سوما از به میان کشیدن اسم بنده در بیان آنچه بین شما و مخاطبین خیالی شما میگذرد چیست؟ اگر میخواهید با این وسیله خون یک قربانی را بجرم آذربایجانی بودن انکار کنید کارتان زشت و قابل پیگیری است امیدوارم اصلاح رویه کنید
آقای ونداد اولاد عظیمی در مطلب خود در سایت شما داکمنت از بالاترین گذاشته که در آن نام مرا آورده بر اساس عرف و قانون خواستار حذف این داکمنت سرتا پا کذب هستم و حق پیگیری را برای خود محفوظ میدانم.. امیرحسین موحدی
آفرین بر اژدر بهنام که با علم بر اعتراض عده ای ترک پرست ستایشگر آنکارا دست به قلم برد و پته حضرات را روی آب ریخت. حضراتی که همه استقلالچی و در واقع تورنگرا و ترکیست هستند و بخاطر الهام گرفتن از طراحان خاورمیانه بزرگ و حزب گرگان خاکستری ترکیه و این و آن قادر نیستند همدیگر را تحمل کنند و یک حزب فاشیستی تشکیل دهند. بگذار الهام گیران حرفه ای با نامهای گوناگون بنوبسند. ما آذربایجان مستقلی را که گرگان خاکستری دردست داشته باشند نمی خواهیم. افندی های محترم! شما آذربایجان مستقل نمی خواهید. شما آذربایجان تحت فرمان نژادپرستان ترکیست را طلب می کنید. آیا اگر آذربایجان مستقل شود و برهبری چپ ها و دموکراتهای آذربایجان اداره شود، مورد قبولتان هست یا نه؟ می دانیم که نه. در دوره پیشه وری حکومت ملی بود دیگر. چرا دست در دست دولت تهران و لندن گذاشتید و علیه فرقه مبارزه کردید؟ چه می گویید؟
شما جناب بهنام چه موافق یا مخالف رفراندوم در آذربایجان باشید فرقی به حال ملت آذربایجان نمی کند. اگر آذربایجانی باشید فقط یک حق رای دارید اگر هم نیستید این رای هم از شما سلب می شود . بنابر این به اندازه حقتان حرف بزنید و بنویسید.
دوما این قدر آسمان ریسمان کردیدکه چه بگویید . در آخر معلوم نشد طرف دعوای شما آذربایجان جنوبی است یا آنهایی که آذربایجان واحد می خواهند. مشکل شما با احزاب سیاسی آذربایجان است یا رفراندوم.لطفا جواب بدهید. معلومه که خیلی ذهن آشفته ای داشتید موقع نوشتن این نوشته بی در و پیکر.
آقای مستشار نوشته بلندتان را خواندم ممنون که مثل بقیه آشکارا حقوق فردی وجمعی را و انکار نکرده اید ولی مراجعه تان به پیک نت کیانوریان ، محمد امینی مسئول سیاسی کنفدراسیون احیا و سر مقاله نویس حقیقت ارگان اتحادیه کمونیستهای ایران وابراهیم یزدی خمینی ساز و.... نموده اید تا 1 بقبولانید که انسان امروزی مثل پدرانشان باید فکر کند و آذربایجانیها نباید در چهار چوب قوانین امروزی امور سیاسی خودرا ومنافع امروزی ومقدور وقانونی خودرا در بجویند تا مبادا مرز پر گوهر که قبرستان تمامی آرزوهای مردم این دیار است تغییر کند اگر انسان و آزادی و حقوق بشر قبولتان است لا اقل از این منظر به راه حل گرفتاری فرهنگ آریا مدار حاکم در اپوزسیون که دشمن اصلی همزیستی مشترک در دوران پهلوی واسلامی است توجه نمایید . آیا ظرفیت فدرالیزم واقعی را در خودتان سراغ دارید که هنوز در درددلتان از زبان مشترک همه که بنظرتان
فارسی است نه یک کلمه بیشتر ونه کمتر جای هیج شکی ندارید صحبت میکنید . این زیان تحمیلی وجایگزین و قاتل برای اکثریت مردمانیست که دیگر رعییت و امت و ... نمیخواهند باشند . جامعه روشنفکری فارسی هنوز از توهم قیوم بودن برای بقیه رها نشده نتیجه آن هم همین تعین تکلیف برای بقیه ا ست . در عصری زندگی میکنیم که بچه هایمان از ما بیشتر میدانند ومیفهمند و سفسطه نمیکنند وچه خوب که اکثریت فعالین خرکت ملی آذربایجان در داخل وخارج ودر بندان سیاسی آن جوانان هستند .جا معه احمدی نژادی ویا تلویزیونهای لس آنجلسی ویا روشنفکری فارس فکری بحال وروز خود بکنند شاید همسایه کم ضرری به هم وطنان سابق خود باشند
آقای حامد ایرانی،..... مطمئن باشید پشت این ما که من مطرح کرده ام نیروی سیاسی و احتماعی حداقل در چهار استان از استانهای غرب، جنوب غربی و جنوب کشور وجود دارد، کافی است که با چهار خانواده و خاندان در این استانها مشورت شود که فراتر از آنهاصورت گرفته و خواهد شد.● افراد فارس و فارسی که شما از آنها صحبت میکنید من نمی شناسم...
.● افراد فارس و فارسی که شما از آنها صحبت میکنید من نمی شناسم و به رسمیّت نمی شناسم، این افرادی که منظور شماست اگر من را هم دعوت کنند شرکت نخواهم کرد از این گذشته حضور ما در چنین جلساتی حضور آنها را خنثی و بی اعتبار خواهد کرد، خواهید دید که آنها بدون وجود ما گره ای را هم باز نخواهند کرد ● هر انسان متعهد روشنگری در جامعهءِ امروز ایران تنهاست و راه خود را در پیش دارد، فردا معلوم خواهد شد که هر کس چه پایگاه طبقاتی دارد و آیا نیروی سیاسی و اجتماعی در پشت خود دارد و یا ندارد ● من علیرغم تفاوت خط و اندیشه با آقای همایون چه زمانیکه بایشان ارتباط مکاتبه ای داشتم و بعد از آن احترام ایشان را رعایت کردم و میکنم و روحش شاد باد، امّا از نظر حقوقی آقای داریوش همایون یک انسان معمولی و با یک رأی بود و حداقل میتوانست نماینده خانواده اش باشد و ایشان نمایندهء کسی و سمبل ناسیونالیسم ایرای نبود و نیست● آقای امینی تُرک قاجار و از نژاد ایرانی نیست و با تاریخ نگاری سنتّی روایتی فئودالیته و پسامدرن خود تا توانسته به تاریخ ایران و به مشاهیر ایرانی ضربه وارد کرده است● آت تُرک تجزیه طلب ضد ایرانی در مقابل افرادی مانند آقای امینی نزد ما دارای شرف و وجدان اجتماعی شفاف بالایی هست، ●جدیدأ اقای امینی رفسنجانی و خاتمی را مظهر سکولاریسم در ایران میداند ، تاریخ ایران را در سفید گوسفندان و سیاه گوسفندان خلاصه میکند و هزار مسائل دیگر، ● یکی از دوستان ندیده از راه دور آمریکا برای من نوشت و از من خواهش کرد که دست از سر این محمّد امینی بردارم، و نوشت زیرا مادر این آقای امینی از مردم بختیاری است، گفتم متأسفانه این آدم هیچ امتیازی و صفت نیکی از سوی مادر به ارث نبرده است، چشم اگر ایشان از دوره گردی تاریخ نگاری بی اساس خود دست بردارد، ما با ایشان کاری نداریم.● کسی تا کنون من را از هیچ جلسهءپالتالکی بیرون نینداخته و اگر هم چنین اتفاقی افتاده باشد ضعف و ناتوانی طرف بوده که توان و مایه و شناخت علمی برای یک دیالوگ راسیونال را نداشته است● آقای حامد نکند خود شما آقای امینی هستید ؟
فرستاده شده توسط yenilik در چ., 12/12/2012 - 17:25
نظر:
اشاره کردم که جامعه فارسی همیشه در """ تشخیص موقعیت خود چه در بعد محلی و چه در بعد جهانی مشکل داشته """ چند نمونه """ ترکان بیشتر از ۱۰۰۰ هزار سال بر ایران حکومت کردند و در تمام این دورهٔ هزار ساله، ایران را ۳ سه زبان نگاه داشتند، عربی زبان علم و فلسفه، ترکی زبان دربار و قشون، فارسی زبان شعر و شاعران بود. با آمدن رضا خان و جایگزینی "" سیستم جدید "" که ایران را فارس و زبان را فارسی تعریف میکرد زبان فارسی به عنوان تنها زبان ایران شروع به قلع و قمع دیگر زبانها کرد.
اختلافات اقوام ساکن ايران قبل از خاندان پهلوی سابقه تاريخی ندارشت اما اين نيز ارثيه خاندان پهلوی هست که تا به امروزآثار و زخم های آن همچنان نمايان گر هست..........
http://news.gooya.eu/politics/archives/2011/10/129406.php
اگر خاندان پهلوی با مردم ايران صادق می بود! ناصر مستشار
براستی اگرخاندان پهلوی با مردم ايران صادق می بود ، ما الان روزگار ديگری داشتيم و مطمئنا گرفتار آخوند نمی شديم. با تمام قوا می توان گفت که مگر مردم ايران مريض بودند که عليه شاه انقلاب کنند! حتما به آنها ظلم شده بود که بطور ميليونی به خيابانها آمدند. شاه آنقدر از مردم خود بيگانه و بيمناک بود که بيماری سرطان خود را به مردم نگفت.اين در حاليست که اگر شاه بيماری خود را با مردم در ميان می گذاشت ،مردم ايران هرگز مرگ برشاهی که بيمار بود و هر آئينه در انتظار مرگ نشسته بود به خيابانها نمی آمدند و چه بسا بنابر سنت و فرهنگ ايرانی برای سلامتی اش دعا می کردند ودسته های گل برايش می بردند.
چراآخرين شاهان ايران از محمد علی شاه ،احمد شاه ، رضا شاه و محمد رضا پهلوی در غربت از دنيا رفتند؟ رضا شاه در سايه ظلم هائی که به مردم و رجال سياسی بعمل آورد ،وقتی ايران را به دستور متفقين ترک می کرد مردم جشن گرفتند و ارتش بسرعت پاشيده شد. چراتا کنون در ۳۳ ساله گذشته ،همه رجال سياسی ،وزيران و نمايندگان مجلس و استانداران دوره پهلوی گرد نيامدند تا حکومت را به خاندان پهلوی برگردانند؟در بارخاندان قاجارعليرغم عقب ماندگی هايش ، اما مهد رشد رجال سياسی و فرهنگ دوستان بود.اما خاندان پهلوی هيچ خدمتی برای رشد رجال سياسی آزموده بعمل نياورد و به شدت رجال سياسی را سرکوب وکشتار کرد که در نهايت ساختار روحانيت برای کسب قدرت سياسی سالم باقی مانده بود که براحتی حکومت را از آن خود نمودند!اختلافات اقوام ساکن ايران قبل از خاندان پهلوی سابقه تاريخی ندارشت اما اين نيز ارثيه خاندان پهلوی هست که تا به امروزآثار و زخم های آن همچنان نمايان گر هست. مگردکترمصدق چه خواسته ای داشت ؟ آن بزرگوار جزء ملی شدن نفت برای ملت ايران که از در آمد آن برای رفاه مردم می انديشيد و دومين خواسته ايشان اجرای صحيح قانون اساسی مصوبه انقلاب مشروطيت که رسما بر سلطنت شاه صراحت داشت ونه حکومت وی ،هيچ تقاضای ديگر نداشت اما خواسته های قانونی دکتر مصدق به مذاق شاه خوش نيامد و با کمک انگليس و امريکا وارتجاعيون اسلامی ،دولت ملی دکتر مصدق سرنگون گرديد. ساواک شکل گرفت و جامعه سياسی به ا نسداد انجاميد که پيامد آن رشد روحانيت گرديد. يکی از بيماری های وحشتناک شاهان ايران در طول تاريخ همواره مال اندوزی آنها بود!عليرغم اينکه همه ايران به شاهان تعلق داشت اما آنها از زر اندوزی دست بردار نبودند.مردم ايران در فقر و تنگدستی زندگی می کردند اما شاهان ايران در فکر اندوختن سرمايه ،طلا و جواهرات بودند که بيشتر آنها اينک در موزه های جهان است. تا به امروز برای شاهان ايران فقط يک چيز باقی مانده است ،اگر به مردم ظلم کرده اند که مردم تا حالا به آنها لعنت و تکفير می فرستند.اما اگر عادل و دادگستر بودند که از آنها همچنان ستايش می گردد.حکومت جمهوری اسلامی آنچنان مردم و نيروهای سياسی را سرکوب و به بدبختی کشانده است که بعضی روشنفکران برگشت روزهای حکومت پهلوی را در حافظه خود می پرورانند! شايد بعضی از اين روشنفکران سنشان قد نمی دهد که از شکنجه و زندان های شاه خاطره ای داشته باشند اما آنهائی که آن روزها را پشت سر گذاشته اند بخوبی روزهای سخت زندان ها را بخاطر می آورند.شکنجه ها وجنايات رژيم اسلامی آنچنان مردم را به ستوه آورده است که ظلم شاه به زندانيان سياسی در مقايسه به اعمال وحشيانه و ضد انسانی حکومت اسلامی ، حالا مانند دست نوازش گر يک مادر را تداعی می کند.
دکتر داريوش همايون يکی از وزيران دوران شاه بود و هيچ کس در امانتداری بيت المال مردم از جانب ايشان ، کسی به خود شک وترديد راه نمی دهد.ايشان در مصاحبه ای مبسوط به اختلاس خاندان پهلوی پرداخته است که جای پرسش های فراوان در مورد خاندان پهلوی به وجود می آورد.
داريوش همايون در بخش ديگری از مصاحبه خويش از دوره سانسور بيش از اندازه که در حکومت پهلوی بر روزنامه ها و انتشارات حاکم بود اينچنين پرده بر می دارد و می گويد:
http://www.dw-world.de/dw/article/0,,5987152,00.html
«مورد ديگری که در اين رابطه يادم میآيد اين بود که در ايران خانوادهی سلطنتی و نزديکان شاه دست گشادهای بر امور اقتصادی مملکت داشتند و مزاحم جريان آزاد کار و کسب مردم میشدند. مثلاً در معاملات دست میبردند، آن را گران تمام میکردند و میخواستند درصدی برای خود بردارند. در اينباره در خاطرات علم هم فراوان آمده است. از جمله اين که مثلا شاه اعتراض میکند که فلانی کارش فقط به پنجدرصد رسيده است.
من در اين ارتباط مقالهای نوشتم و يک جمله در آن گنجاندم که خيلی روی آن فکر کرده بودم و از آنچه پيدا کرده بودم، خيلی هم خوشام آمده بود. به همين دليل يادم مانده است. نوشته بودم: «کسانی که دعاوی خاص بر منابع ملی دارند، بايد در سال سهم معينی از درآمد نفت به آنها داده شود و از ورود در هر معاملهای ممنوع بشوند. » از اين جمله میتوان برداشتهای زيادی کرد».
اميدوارم حافظه تاريخی خود را فعال نگاه داريم واز گذشته پند بگيريم وبه قهقرا برنگرديم وبه آينده روشن بنگريم!
ملت آذربایجان نه در آغاز راه است و نه در پایان آن،ما اینک در تکوین پروسه عدالت خواهی به مجامع جهانی مراجعه کرده ایم و همزمان روشنفکران و نویسندگان و وجدانهای بیدار ایرانی را مورد خطاب قرار میدهیم و از آنان میپرسیم آیا به منشور جهانی حقوق بشر اعتقاد دارید؟ زمان آن فرا رسیده تکلیف خود را با خود وشعارهای خود و مهمتر از همه با ملت آذربایجان مشخص کنید شما که در سالهای اخیر دائما فریاد زدید"رفراندوم ،رفراندوم این است شعار مردم" چرا اکنون فریاد ملت اذربایجان را نادیده میگیرید که تقاضای برگزاری رفراندوم برای باقی ماندن یا نماندن در محدوده ممالک محروصه ایران کرده اند؟
ملت آذربایجان نه در آغاز راه است و نه در پایان آن،ما اینک در تکوین پروسه عدالت خواهی به مجامع جهانی مراجعه کرده ایم و همزمان روشنفکران و نویسندگان و وجدانهای بیدار ایرانی را مورد خطاب قرار میدهیم و از آنان میپرسیم آیا به منشور جهانی حقوق بشر اعتقاد دارید؟ زمان آن فرا رسیده تکلیف خود را با خود وشعارهای خود و مهمتر از همه با ملت آذربایجان مشخص کنید شما که در سالهای اخیر دائما فریاد زدید"رفراندوم ،رفراندوم این است شعار مردم" چرا اکنون فریاد ملت اذربایجان را نادیده میگیرید که تقاضای برگزاری رفراندوم برای باقی ماندن یا نماندن در محدوده ممالک محروصه ایران کرده اند؟Jenabe samimi na inke rahbarane shoma bargozideye shoma hastand. bale sahih mifarmayid in rahbaran bargozideye mellat nistand balke bargozideye azaye anan hastand. va mardom har kodam az in tashkilat va ahzab ra be raye khod mitavand entekhab konad. In manaye vagheiye yek demokrasi hast. enshaallah pas az esteghlal entekhabe mellat ham amali khahad shod va tebghe anche dar javame'e demokratik ettefagh mioftad mellat khod hezbe morede nazar ra be riyaste dolate KHISH bar khahand gozid.
niyazi nist shoma negarane demokrasiye mellate digar bashid. shoma haminke khod haghe raye khod ra begirid kafist.
آقای مستشار گرامی سپاس از اینکه به باز گشایی بحث و تداوم گفتگو همتی گمارده اید
آقای توکلی این خبر به نقل ازGunaz است لذا همانگونه که درج شده منعکس گردیده است
با سپاس
آقای مستشار نوشته بلندتان را خواندم ممنون که مثل بقیه آشکارا حقوق فردی وجمعی ما را انکار نکرده اید ولی مراجعه به پیک نت کیانوریان ، محمد امینی مسئول سیاسی کنفدراسیون احیا و سر مقاله نویس حقیقت ارگان اتحادیه کمونیستهای ایران وابراهیم یزدی خمینی ساز و.... نموده اید تا 1 بقبولانید که انسان امروزی مثل پدرانشان باید فکر کند و آذربایجانیها نباید در چهار چوب قوانین امروزی امور سیاسی خودرا ومنافع امروزی ومقدور وقانونی خودرا بجویند تا مبادا مرز پر گوهر که قبرستان تمامی آرزوهای مردم این دیار است تغییر کند اگر انسان و آزادی و حقوق بشر قبولتان است لا اقل از این منظر به راه حل گرفتاری فرهنگ آریا مدار حاکم در اپوزسیون که دشمن اصلی همزیستی مشترک در دوران پهلوی واسلامی است توجه نمایید . آیا ظرفیت فدرالیزم واقعی را در خودتان سراغ دارید که هنوز در درددلتان از زبان مشترک همه که بنظرتان
ا
فارسی است نه یک کلمه بیشتر ونه کمتر . این زیان تحمیلی وجایگزین و قاتل برای اکثریت مردمانیست که دیگر رعییت و امت و ... نمیخواهند باشند . جامعه روشنفکری فارسی هنوز از توهم قیوم بودن برای بقیه رها نشده نتیجه آن هم همین تعین تکلیف برای بقیه ا ست . در عصری زندگی میکنیم که بچه هایمان از ما بیشتر میدانند ومیفهمند و سفسطه نمیکنند وچه خوب که اکثریت فعالین خرکت ملی آذربایجان در داخل وخارج ودر بندان سیاسی آن جوانان هستند .جا معه احمدی نژادی ویا تلویزیونهای لس آنجلسی ویا روشنفکری فارس فکری بحال وروز خود بکنند شاید همسایه کم ضرری به هم وطنان سابق خود باشند .اگر به اندازه سقف حقوق فدرالیتان فکر کنید این چنین از بالا به مسدله نگاه نمیکردید . مرکزی بودن ورسمی بودن زبان اقلیت این مرض مزمن را چنان رایج وعادی برای فرهنگیان رسمی کرده که امکان شک وتردید را ناممکن ساخته وگرنه طلب حق قربانیان راسیسم وشوونیزم نباید چنین وا کنشی میداشتقابل توجه ونداد که گويا دوست دارند هميشه جنجال بسازند!منبع اين خبر گوناز تي وي ميباشد
http://www.gunaz.tv/?id=2&vmode=1&sID=59824&lang=2
آقای ونداد متأسفم که در مقابل حقیقت تمام قد ایستاده اید ،اولا شما بچه قآئمشهر هستید و هرگز آذربایجانی نیستید که در آنجا هم با فعالین آذربایجانی آشنا باشید در ثانی شما چه دشمنی با ازربیجانیان دارید راا نیز خوب میدانم و نمیخواهم اینجا مطرح کنم و در آخر از اینکه خود راا آذربایجانی مینامید که نیستید چه هدفی داشته اید ؟آقای ونداد متأسفم که در مقابل حقیقت تمام قد ایستاده اید ،اولا شما بچه قآئمشهر هستید و هرگز آذربایجانی نیستید که در آنجا هم با فعالین آذربایجانی آشنا باشید در ثانی شما چه دشمنی با ازربیجانیان دارید راا نیز خوب میدانم و نمیخواهم اینجا مطرح کنم و در آخر از اینکه خود راا آذربایجانی مینامید که نیستید چه هدفی داشته اید ؟شما به اسم وارطان که یک نام ارمنی هست دارید در بالاترین علیه آذربایجانیها فعالیت میکنید تاا چه شود؟
معنی واژه ملت رو نمی دونی در همه دنیا ملت به مردم یک کشور گفته مشود نه بخشی از مردم یک کشور چیزی به نام ملت اذربایجان وجود ندارد چیزی که هست ملت ایران شامل تمام قومیتها است. ولی تو ابله پان ترک نه این حیقت رو ونه بسیاری از حقایق دیگر رو نمی خوای که بفهمی. این حقیقت که زبان مردم ازذربایجان حدودا 400 سال و از زمان صفویان با هزار جنایت و کشتار اقوام وحشی ترک به زبان ترکی تغییر داده شده. مردم اذربایجان زبانشون به ترکی تغییر کرد به خاطر حفظ جانشون در برابر وحوش ترک. حالا تو به جای برگشت به ریشه های اصلیت سنگ این زبان منحوس بیگانه رو به سینه میزنی اگه می خواهی تضعیع حقوق بشر رو ببینی یک سر برو ترکیه ببین که مردم کرد اونجا چی می کشن فیلمی رو دیدم که پلیس ترکیه زن و بچه کرد رو به به وحشیانه ترین صورت میزد به خاطر برگزاری نوروز در سال 2009.
اگه راست میگی دنبال زبان واقعی مادریت هستی
نميخواستم پاسخ اشخاص مستعار را بدهم اما يکبار براي هميشه پاسختان را عرض ميکنم :ما بسیار تلاش کردیم که در چهار چوب تمامیت ارضی ایران مطالبات خويش رامطرح کنیم اما گویا گوش شنوایی نه در میان حاکمیت و نه در میان اپزیسیون خود خوانده که غیر از مهمان کردن همدیگر در هتلها بلد نیستند وجود ندارد لذا برای تغییر تاکتیک در رسیدن به مطالبات ملی خویش منتظر اجازه چند آی دی یا مچ گیر نمیمانیم.
آقای موحدی، در باره ستمگران و ستمهایی که بر قومها و پیروان دینها رفته است، سخن بسیار است. اما شما چنان سخن میگویید که گویی «سازشکار» نامیدن شما، توهین به «ملت» آذربایجان است. در جایگاه پدرخواندهگی آذربایجان نشسته اید و به نمایندهگی تام الاختیار این مردم سخن میگویید. بر طبل ستیزه جویی میدمید که این بار، این «ملت»، دشمنان را به پذیرش «خواستهای تاریخی خود وادار» خواهد کرد. براستی اگر این مردم گوش به فرمان شمایند، دیگر به سازمان ملل «نامهی مهم» نوشتن چه صیغه است؟ منتظر چه نشسته اید؟ مرد و مردانه، یک تنه اعلام استقلال کنید. تقاضای همه پرسی، به این معناست که ممکن است که «ملت» آذربایجان به «خود» یعنی به شما، «خیانت» کنند و به جدایی از ایران رای ندهند.
راستی گستردهگی سرزمینی کشور رویایی شما در کجاست و مرزهای آن تا کجا کشیده است ؟ با کردها چه خواهید کرد؟
فکر تجزیه ایران هم را از سر بیرون کنید
آقای موحدی
من نوشتهی شما را خواندم پرسش آقای اژدر بهنام را نیز خواندم. او پرسیده که کجا گفته است که« ملت» آذربایجان «پان ترکیست» است. شما از پاسخ طفره رفته اید و نوشته اید که چون که پان ترکیست ها را «سازشکارانی » خوانده است که به رژیم حاکم «یاری» میرسانند پس «لجن پراکنی» کرده. اما «ملت آذربایجان» کجا و «فعالانی» که مدعی این «ملت» هستند کجا؟ دریافت من از نوشته شما چنین است که شما پان ترکیست هستید. ویژهگی پان ترکیستها و پان آریاییها در اینست که هیچ کس و هیچ نهادی دیگر، ادعاهای ایشان را تایید نمیکند جز خودشان. در دادگاهی که برای محاکمه ی مخالفان خود میسازند هم شاکی هستند، هم قاضی، هم دادستان اند و هم جلاد. از تحریف حقیقت و سخنان دیگران پروا ندارند. آمار 40 درصدی جمعیت آذربایجان یکی این نمونههاست. این آمار را از کجا آورده اید؟
دوست عزيز، بنده در مسافرتم ، سعي ميكنيم با ونداد تماس بكريم و مشكل را حل كنم
من از طرف خودم عرف میزنم و با افتخار میگویم طرفدار استقلال ملت آذربایجان هستم ملتی که به آن تعلق دارم و در این راه از هیچ تلاشی فروگذاری نخواهم کرد
شما دو برادر ، بخصوص أمين موحدي بشدت طرف دار تمأميت ارضي بوديد، فايل صوتي سخنراني ايشان در ااقا فرهنك و كفت كو وجود دارد و همينطور نوشته هاي قبلي أيشان در مورد مسائل ملي، سؤال اين است كه أيا نظرا تان عوض شده است؟ لطفا مرا روش كنيد، اكر مخالفت با تجزيه طلبي ،جو سازي هست،،بنابرين هر دوي شما ......بوديد، حد اقل مي بأيد نظرات قبلي خود را نقد مي كرديد، تا ديكران شما را باور كنند و فكر نكنند ،نقشه أي در كار هست
بهنام جان، اقاي جداري مطلب فرستاده براي درج در سايت لطفا سري به اميل ها بزنيد
کار شما پان ترکان شده فقط نفرت پراکنی بر علیه ایرانیان - اون کسی که باید با شما اتمام حجت کند ایرانیان هستند - چه کسی به شما حق داده که در مملکت خودمان برای ما خط و نشان بکشید ؟؟؟
شما که در سالهای اخیر دائما فریاد زدید"رفراندوم ،رفراندوم این است شعار مردم" چرا اکنون فریاد ملت اذربایجان را نادیده میگیرید که تقاضای برگزاری رفراندوم برای باقی ماندن یا نماندن در محدوده ممالک محروصه ایران کرده اند؟
با وجود چنینن نژاد پرستانی، باید به ملیتهای موجود در جغرافیای موسوم به ایران حقٔ داد که حاضر نباشند در این کشور بمانند. جناب کرمی برید با همنژادهاتون در هرات و دوشنبه یک اتحاد تشکیل بدید و غرب زاگرس را به زگرسیان و گذارید.
آقای تبریزی متاسفانه افکار و اندیشه شما سرشاز از تضاد است؟
هیچ کس با گلوبالیرم و با تشکیل کشوری به نام کره زمین مخالف نیست. بگذارید پایتختش هم تهران باشد. اما برای من جای تعجب است که شما با وجود اندیشه اینترناسیونالیستی افراطی از مرزهای ایران و یکپارچگی اشن بی امان و دو آتشه دفاع می نمایید! آیا این پاردوکسی با افکار اینترناسیونالیستی شما ندارد؟
متاسفانه قیاس های شما نیز قیاس مع الفارق است و هیچ هم خوانی با وضعیت تاریخی سیاسی و مشکلات جاری درایران ندارد.( مقایسه با ژاپن؛ آمریکا؛ سوئیس و ... .)
شما مکررا از اتحادیه اروپا به عنوان مثال یاد می نمایید قافل از اینکه این اتحادیه بیشتر جنبه اقتصادی دارد تا سیاسی! بیشتر کشورهای عضو آن استقلال کامل سیاسی در امور داخلی خود دارند و حتی بعضا در سیاست خارجی هم مواضعی مستقل و گاها متضاد در پیش می گیرند.
آقای کرمی. شما در نوشته هایتان همیشه آزربایجانی و ترک تباران را باعث عقب مانده گی ایرانیهای آریائی میدانید. برای مثال.(
امروز بر همگان ثابت شده است که مردم آذربایجان هیچگاه ظرفیّت و کشش کلهء گربهء، سرزمین گربه نشان ایران نبوده و نیست و تازه سدی در مقابل گذار مراحل تکاملی در ایران بوده و خواهد بود). اگر آزربایجانی ها سدی در مقابل مراحل تکاملی شما بودند 1. پس شما فارس زبان ها کجا ها تشریف داشتید که بتوانید ایران را واقعآ به دروازه های تمدن بزرگ برسانید ولی هیچ کار نکردید؟؟ 2. درست به همین خاطر که شما به دروازه های تمدن بزرگ زودتر برسید , ما آزربایجانیها زودترمی خواهیم استقلال خودمان را به دست آورده تا شما با سفینه های فضائی که بیشتر ازسرعت نور در بین کهکشان ها حرکت میکنند سفر بکنید و ما هم به آوارگان و زلزه زده گان قارا داغ زودتر برسیم و بعضی وقتها هم به ( قره باغ) شکسته سی گوش بدهیم.
آقای مستشار پان ایرانیستها آشکارا حزب دارند آذربایجانی مدرسه هم ندارد ما پان نیستیم خود قربانی پان فارسایی هستیم که وقیحانه شهدای ما را هم انکار میکنند چرا ساکت هستید؟ منصف باشید زمان انتخاب است یا با ستم یا بر ستم
دمکراسی برای ایران . خودمختاری برای خلق ها !---سوسیالیسم برای ایران .مهاجرت برای تجزیه طلبان !
آقاي مستشار مينويسند "از هم اکنون آذربایجانی های ناسیونالیست وجدائی طلب که از پایگاه کوچکی در ایران برخوردار هستند با نشان دادن وحدت نژادی وزبانی با پان ترکیسم، خود را به ترکیه نزدیک می سازند تا خود را در اتحادیه اروپا بیابند!" جواب بنده اين است: آقاي مستشار به نام دوستي و آشنايي ديرين مي پرسم: صرفنظر از بار منفي كلماتي چون "ناسيونالسيت و جدائي طلب و پا ن تركيست" در نزد بسياري از ايرانيان، و اذعان به اين كه كسي در ايران خود را به اين سامي معرفي نمي كند، انصاف دهيد كه اگر اين هموطنان امكان زندگي در چهارچوب اروپا را داشته باشند، و زندگي در ايران و خاورميانه اسلامي را انتخاب كنند، خود شما به اينان احمق نخواهيد گفت؟ در ثاني شما كه از "پايگاه كوچك" آنها مطلع هستيد، چرا از رفاندوم مورد تقاضاي آنان حمايت نميكنيد تا دستشان رو شود و رويشان كم؟!
آقای عظیمی شما از دایره ادب و قانون خارج شدید وظیفه خود میدانم با شما کشتی نگیرم پاسختان با افکار عمومی منتظر باشید در افکار عمومی بخاطر تبرئه قاتلین رسوایتان کنم
وافعا آفرین بر اژدر بهنام!
فرض نماییم به فرموده حضرت اژدر مردم آذربایجان به مانند ایشان بیزار از هویت ملی خویش بوده وعلاقه مند به ایران کیانی باشد. در اینصورت نیز بایستی این حضرات از این رفراندوم غایت خوشحال باشند. چرا که در اصل با این رفراندوم واقعیت ها روشن پته دروغ گویان بر روی آب ریخته خواهد شد! ایشان و سکت گروه انگشت شمار و انگشت نمایشان بدون هیچ سند و مدرکی فعالان ملی آذربایجان را به وابستگی و انواع اتهامها متهم می نمایند.که با لحن و لفظی عریان ضد دموکرات و ضد آذربایجانی بودن مدعیان دموکراسی و آذربایجان دوستی را علنا ثابت نمود و با این نوشته پته گروه دو سه نفری که با ده ها نام مستعار می نویسند را هرچه بیشتر بر آب می ریزد! واقعا چرا شووینیت های فارس و چپ مدعی دموکراسی و آذربایجان دوستی اینقدر از رفراندوم و حق تعیین سرنوشت ملت تورک آذربایجان وحشت دارند. ساز این دشمنی با خلق چیست؟ جواب روشن است. این چپ کلاسیک ائدولوژی گرا با این متد سیاسی تنها درصورتی می تواند در آذربایجان به رهبری برسد که به مانند شوروی؛ رومانی (نیکولای چائشئسکو) و حمهوری های کمونیستی سابق... فقط یک حزب وجود داشته باشد و بقیه یا در زندان هایی به مانند سیبیری جان داده و محو شوند! جالب است که در متن این خواستار هیچ اعدایی بر استقلال صرف وجود ندارد و صرفا بر حق تعیین سرنوشت ملت تاکید شده است که به رسمیت شناخته شود.
البته حرکت اینان در خلاف جهت جریان سیاسی موجود در آذربایجان نه از روی قوت آنان که برعکس از ضعف و زبونی است. جریان فکری سیاسی که از پویایی و دینامیزم برخوردار نیست و جوان ترین عضو آنان بالای 50 سال است کاملا چشم انداز سیاسی اش هویداست و هوس رهبری آن بر آذربایجان نیز بمانند مثل " شتر در خواب بیند پنبه دانه" است. دقیقا از همین روی است که این دموکرات مآبان از بیخ با دموکراسی؛ آزادی بیان و رفراندوم و ترمین هایی از این دست بیگانه اند. در تفکر سیاسی آنان اینها اصطلاحاتی دست ساز استکبار جهانی و امپریالیزم آمریکاست جهت استثمار و استعمار خلق و پرولتاریا.
از این روی هرگاه صحبت حقوق ملی و حق تعیین سرنوشت در آذربایجان می شود اینها بی مهابا با شعارها و سفسطه هایی نظیر پان تورکیزم؛ گرگ خاکستری؛ وابستگی به تورکیه و آذربایجان؛ فاشیزم وغیره ... سعی در گل آلود نمودن آب و خوش خدمتی به هم کیشان راسیست فارس خود می نمایند چرا که دیالکتیک؛ منطق؛ به روز شدن و انعطاف پذیری با روح بنیادگرای آنان سازگار نیست. به شخصه فعالیت های ضد آذربایجانی این گروه 3-4 نفره را بسیار مفید و به فال نیک می گیرم. اینها همان به که هم کیش فاشیست راسیست های فارس و آریاگرایان شوند. بدن شک مدینه فاضله آنان چیزی بهتر اسلام طالبانی؛ جمهوری اسلامی یا جمهوری دموکراتیک کره شمالی! نمی تواند باشد و این آن چیزی نیست که نسل جدید ضد دیکتاتوری آذربایجان به دنبال آن باشد.
جریان ملی - دموکراتیک آذربایجان علارقم مشکلات و نارسایی ها چه در داخل و چه در خارج روند طبیعی و رو به رشد خود را سیر می نماید و هر روز توانمندتر می شود. نه اژدر؛ نه ... و نه قدرتمندتر از آنها که رژیم جمهوری اسلامی یا پان ایرانیست ها باشند را توان مقابله با این حرکت رو به رشد نیست و دیر یا زود به خواسته هایش دست خواهد یافت.
گله جک بیزیم دیر .....
گويا در اين سايت انقلابي است و ما خبر نداشته ايم! جل الخالق! چه خبري شده برادران؟ آقاي موحدي شما مسئله را درست گرفته ايد و اصل كار رٲي مردم است. بگذاريد يك بار هم مردم رٲي بدهند. هزار بار حاكمان رٲي دادند و يكبار هم بگذاريد رمضان بشود. مگر اين سازمانهاي سياسي چه ميخواهند؟ منهم معتقدم آنها برگزيده مردم نيستند. اما كمونيستهاي عزيز مروت داشته باشيد مگر گزينشي در كار بوده است تا معلوم شود كه چه كسي نماينده كيست؟ مگر رهبران شما برگزيده مردم هستند؟ فوق فوقش سخنگوي شما كمونيستها يا سلطنت طلبها هستند. اينها هم سخنگوي ما. ايراد اينكار چيست؟ در داخل كشور هم سازمانهاي سياسي اعضاي زيادي ندارند و معلوم هم نيست كه نماينده كسي هستند يا نه؟
آقای توکلی لطفاً رسیدگی کنید ابروی مردم ملک پدری عظیمی نیست که آزاد باشندها مزخرفاتی را بنویسند کلمه کاملmovaedا آشکار است
آقای توکلی لطفاً رسیدگی کنید ابروی مردم ملک پدری عظیمی نیست که آزاد باشندها مزخرفاتی را بنویسند کلمه کاملmovaedا آشکار است
آقای موحدی ما توجیه نمی کنیم. شما آدرس دقیق نمی دهید. آقای عظیمی در سایت ایرانگلوبال نامی از شما نبرده اند. پس از بررسی متوجه شدیم که منظور شما سایت بالاترین است. شما باید با سایت بالاترین تماس بگیرید.
آقای ناصر خانزاد بدست اطلاعات رژیم شاید شده آقای عظیمی ضمن تبرئه رژیم از جنایات بنده را هم مورد تهمت قرار دادند؛ گویا این راسم کهنه در ضّد ترک بودن ایشان در قائمشهر هنوز باقیست
این داکمنت مطلب در لینک خبر آقای عظیمی است آقای توکلی توجیه نکنید اصلاح کنید خبر و مرجع و لینکای متن را کنترل کن خواهی دی د
خبر توسط ایملی با مشخصات Ozan Yurder <topraksevgisi@yahoo.com> به سایتهای مختلف ارسال شده که شایعه هست . من ونداد اولادعظیمی در پیگیری این خبر با تبریز صحبت کردم . با خود آقای خانزاد صحبت کردم . ایمیل آقای خانزاد هم موجود است
خبر توسط ایملی با مشخصات Ozan Yurder <topraksevgisi@yahoo.com> به سایتهای مختلف ارسال شده که شایعه هست . من ونداد اولادعظیمی در پیگیری این خبر با تبریز صحبت کردم . با خود آقای خانزاد صحبت کردم . ایمیل آقای خانزاد هم موجود استلازم به توضیح است که به دلیل افشای این شایعه توسط آی دی الف .نگار ؛ که مدعی هست که ارتباطی با آقای موحدی ندارد؛ خودم و خانواده ام تهدید شده ام
این داکمنت مطلب در لینک خبر آقای عظیمی است آقای توکلی توجیه نکنید اصلا کنید خبر و مرجع و لینکای متن را کنترل کن خواهی دید
1:45pm
Vandad Olad Azimi
آقای موحدی
این خبر شایعه هست
من در پیگیری این خبر با ایشان صحبت کردم
لازم به توضیح است که به دلیل افشای این شایعه توسط آی دی الف .نگار ؛ که مدعی هست که ارتباطی با آقای موحدی ندارد؛ خودم و خانواده ام تهدید شده ام
1:45pm
Vandad Olad Azimi
آقای موحدی
این خبر شایعه هست
من در پیگیری این خبر با ایشان صحبت کردم
Today
7:25pm
Alef Negar
durughgooye bozorgi hasti hame akhbaret drugheh to pool nadari ba baradaet harf bezani armani kasif
man movahed nistam olagh jan
7:55pm
این مطلب آقای توکلی و خواستار رسیدگی هستم
آقای موحدی، آقای اولاد عظیمی نامی از شما نبرده اند مگر اینکه نام movahed را شما همان موحدی در نظر بگیرید.
این مطلب آقای توکلی و خواستار رسیدگی هستم
http://iranglobal.info/node/13254 تهدید می کنند / شهید سازی با تهدید و ارعاب؟؟
اینها را شما منتشر نکردید؟عجب !فعالین آذربایجانی را همدست رژیم خوانده اید میگوئید لجن پراکنی نیست؟
اینها را شما منتصر نکردید؟عجب !فعالین آذربایجانی را همدست رژیم خوانده اید میگوئید لجن پراکنی نیست؟::
"سازشکارانی که با یاری خواستن ازدبیر کل سازمان ملل و از طریق رفراندوم و همه پرسی، میخواهند سرنوشت خلق آذربایجان را تعیین کنند، نه تنها جرات و جسارت لازم جهت مواجه شدن جدی با رژیم جمهوری اسلامی را ندارند بلکه با طرح و پیش کشیدن راه حل های امکان ناپذیر و سازشکارانه و توهم پراکنی در بین توده های زحمتکش خلق تحت ستم آذربایجان، در راه مبارز ات انقلابی توده ها علیه رژیم ضد مردمی حاکم، مانع و رادع ایجاد کرده و دانسته و ندانسته به بقای این رژیم جنایت پیشه شوونیستی، یاری میرسانند.
آقای موحدی گرامی! شما نوشته من و آقای جداری را لجن پراکنی می دانید؟ می توانید این لجن پراکنی را نشان دهید؟ آیا من و یا آقای جداری «ملت» آذربایجان را «پانترکیست» نامیده ایم؟ آیا می توانید موردی را به عنوان نمونه بیاورید؟ آیا این شما هستید که جوسازی می کنید یا من؟ آیا نسبت ناروا دادن به یک نفر جوسازی نیست؟
http://iranglobal.info/node/13254
تهدید می کنند / شهید سازی با تهدید و ارعاب؟؟
آقای عظیمی منظور سوما از به میان کشیدن اسم بنده در بیان آنچه بین شما و مخاطبین خیالی شما میگذرد چیست؟ اگر میخواهید با این وسیله خون یک قربانی را بجرم آذربایجانی بودن انکار کنید کارتان زشت و قابل پیگیری است امیدوارم اصلاح رویه کنید
آقای امیرحسین موحدی، منظورتان کدام مطلب است؟ آقای اولاد عظیمی روزانه 10-15 مطلب در سایت می گذارند. لطفا نام مطلب و یا آدرس آنرا بنویسید.
جناب آقای توکلی عزیز
آقای ونداد اولاد عظیمی در مطلب خود در سایت شما داکمنت از بالاترین گذاشته که در آن نام مرا آورده بر اساس عرف و قانون خواستار حذف این داکمنت سرتا پا کذب هستم و حق پیگیری را برای خود محفوظ میدانم.. امیرحسین موحدی
آفرین بر اژدر بهنام که با علم بر اعتراض عده ای ترک پرست ستایشگر آنکارا دست به قلم برد و پته حضرات را روی آب ریخت. حضراتی که همه استقلالچی و در واقع تورنگرا و ترکیست هستند و بخاطر الهام گرفتن از طراحان خاورمیانه بزرگ و حزب گرگان خاکستری ترکیه و این و آن قادر نیستند همدیگر را تحمل کنند و یک حزب فاشیستی تشکیل دهند. بگذار الهام گیران حرفه ای با نامهای گوناگون بنوبسند. ما آذربایجان مستقلی را که گرگان خاکستری دردست داشته باشند نمی خواهیم. افندی های محترم! شما آذربایجان مستقل نمی خواهید. شما آذربایجان تحت فرمان نژادپرستان ترکیست را طلب می کنید. آیا اگر آذربایجان مستقل شود و برهبری چپ ها و دموکراتهای آذربایجان اداره شود، مورد قبولتان هست یا نه؟ می دانیم که نه. در دوره پیشه وری حکومت ملی بود دیگر. چرا دست در دست دولت تهران و لندن گذاشتید و علیه فرقه مبارزه کردید؟ چه می گویید؟
شما جناب بهنام چه موافق یا مخالف رفراندوم در آذربایجان باشید فرقی به حال ملت آذربایجان نمی کند. اگر آذربایجانی باشید فقط یک حق رای دارید اگر هم نیستید این رای هم از شما سلب می شود . بنابر این به اندازه حقتان حرف بزنید و بنویسید.
دوما این قدر آسمان ریسمان کردیدکه چه بگویید . در آخر معلوم نشد طرف دعوای شما آذربایجان جنوبی است یا آنهایی که آذربایجان واحد می خواهند. مشکل شما با احزاب سیاسی آذربایجان است یا رفراندوم.لطفا جواب بدهید. معلومه که خیلی ذهن آشفته ای داشتید موقع نوشتن این نوشته بی در و پیکر.
آقای مستشار نوشته بلندتان را خواندم ممنون که مثل بقیه آشکارا حقوق فردی وجمعی را و انکار نکرده اید ولی مراجعه تان به پیک نت کیانوریان ، محمد امینی مسئول سیاسی کنفدراسیون احیا و سر مقاله نویس حقیقت ارگان اتحادیه کمونیستهای ایران وابراهیم یزدی خمینی ساز و.... نموده اید تا 1 بقبولانید که انسان امروزی مثل پدرانشان باید فکر کند و آذربایجانیها نباید در چهار چوب قوانین امروزی امور سیاسی خودرا ومنافع امروزی ومقدور وقانونی خودرا در بجویند تا مبادا مرز پر گوهر که قبرستان تمامی آرزوهای مردم این دیار است تغییر کند اگر انسان و آزادی و حقوق بشر قبولتان است لا اقل از این منظر به راه حل گرفتاری فرهنگ آریا مدار حاکم در اپوزسیون که دشمن اصلی همزیستی مشترک در دوران پهلوی واسلامی است توجه نمایید . آیا ظرفیت فدرالیزم واقعی را در خودتان سراغ دارید که هنوز در درددلتان از زبان مشترک همه که بنظرتان
فارسی است نه یک کلمه بیشتر ونه کمتر جای هیج شکی ندارید صحبت میکنید . این زیان تحمیلی وجایگزین و قاتل برای اکثریت مردمانیست که دیگر رعییت و امت و ... نمیخواهند باشند . جامعه روشنفکری فارسی هنوز از توهم قیوم بودن برای بقیه رها نشده نتیجه آن هم همین تعین تکلیف برای بقیه ا ست . در عصری زندگی میکنیم که بچه هایمان از ما بیشتر میدانند ومیفهمند و سفسطه نمیکنند وچه خوب که اکثریت فعالین خرکت ملی آذربایجان در داخل وخارج ودر بندان سیاسی آن جوانان هستند .جا معه احمدی نژادی ویا تلویزیونهای لس آنجلسی ویا روشنفکری فارس فکری بحال وروز خود بکنند شاید همسایه کم ضرری به هم وطنان سابق خود باشندمطالب آقای جداری و آژدر بنام در همین سایت موجود است ؛مصاحبه آقای کیانزاد از برونمرز پان ایرانیستها مثال دیگر است
آقای حامد ایرانی،..... مطمئن باشید پشت این ما که من مطرح کرده ام نیروی سیاسی و احتماعی حداقل در چهار استان از استانهای غرب، جنوب غربی و جنوب کشور وجود دارد، کافی است که با چهار خانواده و خاندان در این استانها مشورت شود که فراتر از آنهاصورت گرفته و خواهد شد.● افراد فارس و فارسی که شما از آنها صحبت میکنید من نمی شناسم...
.● افراد فارس و فارسی که شما از آنها صحبت میکنید من نمی شناسم و به رسمیّت نمی شناسم، این افرادی که منظور شماست اگر من را هم دعوت کنند شرکت نخواهم کرد از این گذشته حضور ما در چنین جلساتی حضور آنها را خنثی و بی اعتبار خواهد کرد، خواهید دید که آنها بدون وجود ما گره ای را هم باز نخواهند کرد ● هر انسان متعهد روشنگری در جامعهءِ امروز ایران تنهاست و راه خود را در پیش دارد، فردا معلوم خواهد شد که هر کس چه پایگاه طبقاتی دارد و آیا نیروی سیاسی و اجتماعی در پشت خود دارد و یا ندارد ● من علیرغم تفاوت خط و اندیشه با آقای همایون چه زمانیکه بایشان ارتباط مکاتبه ای داشتم و بعد از آن احترام ایشان را رعایت کردم و میکنم و روحش شاد باد، امّا از نظر حقوقی آقای داریوش همایون یک انسان معمولی و با یک رأی بود و حداقل میتوانست نماینده خانواده اش باشد و ایشان نمایندهء کسی و سمبل ناسیونالیسم ایرای نبود و نیست● آقای امینی تُرک قاجار و از نژاد ایرانی نیست و با تاریخ نگاری سنتّی روایتی فئودالیته و پسامدرن خود تا توانسته به تاریخ ایران و به مشاهیر ایرانی ضربه وارد کرده است● آت تُرک تجزیه طلب ضد ایرانی در مقابل افرادی مانند آقای امینی نزد ما دارای شرف و وجدان اجتماعی شفاف بالایی هست، ●جدیدأ اقای امینی رفسنجانی و خاتمی را مظهر سکولاریسم در ایران میداند ، تاریخ ایران را در سفید گوسفندان و سیاه گوسفندان خلاصه میکند و هزار مسائل دیگر، ● یکی از دوستان ندیده از راه دور آمریکا برای من نوشت و از من خواهش کرد که دست از سر این محمّد امینی بردارم، و نوشت زیرا مادر این آقای امینی از مردم بختیاری است، گفتم متأسفانه این آدم هیچ امتیازی و صفت نیکی از سوی مادر به ارث نبرده است، چشم اگر ایشان از دوره گردی تاریخ نگاری بی اساس خود دست بردارد، ما با ایشان کاری نداریم.● کسی تا کنون من را از هیچ جلسهءپالتالکی بیرون نینداخته و اگر هم چنین اتفاقی افتاده باشد ضعف و ناتوانی طرف بوده که توان و مایه و شناخت علمی برای یک دیالوگ راسیونال را نداشته است● آقای حامد نکند خود شما آقای امینی هستید ؟کلا ادبیات شما خشن و بدون فکر است. البته کردها به خاطر اینکه تازه تازه شهرنشین شده اند اشکالی بر آنها وارد نیست. بنظرم یکم آداب معاشرت یاد بگیرید.
فرستاده شده توسط yenilik در چ., 12/12/2012 - 17:25
اختلافات اقوام ساکن ايران قبل از خاندان پهلوی سابقه تاريخی ندارشت اما اين نيز ارثيه خاندان پهلوی هست که تا به امروزآثار و زخم های آن همچنان نمايان گر هست..........نظر:
اشاره کردم که جامعه فارسی همیشه در """ تشخیص موقعیت خود چه در بعد محلی و چه در بعد جهانی مشکل داشته """ چند نمونه """ ترکان بیشتر از ۱۰۰۰ هزار سال بر ایران حکومت کردند و در تمام این دورهٔ هزار ساله، ایران را ۳ سه زبان نگاه داشتند، عربی زبان علم و فلسفه، ترکی زبان دربار و قشون، فارسی زبان شعر و شاعران بود. با آمدن رضا خان و جایگزینی "" سیستم جدید "" که ایران را فارس و زبان را فارسی تعریف میکرد زبان فارسی به عنوان تنها زبان ایران شروع به قلع و قمع دیگر زبانها کرد.
http://news.gooya.eu/politics/archives/2011/10/129406.php
اگر خاندان پهلوی با مردم ايران صادق می بود! ناصر مستشار
براستی اگرخاندان پهلوی با مردم ايران صادق می بود ، ما الان روزگار ديگری داشتيم و مطمئنا گرفتار آخوند نمی شديم. با تمام قوا می توان گفت که مگر مردم ايران مريض بودند که عليه شاه انقلاب کنند! حتما به آنها ظلم شده بود که بطور ميليونی به خيابانها آمدند. شاه آنقدر از مردم خود بيگانه و بيمناک بود که بيماری سرطان خود را به مردم نگفت.اين در حاليست که اگر شاه بيماری خود را با مردم در ميان می گذاشت ،مردم ايران هرگز مرگ برشاهی که بيمار بود و هر آئينه در انتظار مرگ نشسته بود به خيابانها نمی آمدند و چه بسا بنابر سنت و فرهنگ ايرانی برای سلامتی اش دعا می کردند ودسته های گل برايش می بردند.
چراآخرين شاهان ايران از محمد علی شاه ،احمد شاه ، رضا شاه و محمد رضا پهلوی در غربت از دنيا رفتند؟ رضا شاه در سايه ظلم هائی که به مردم و رجال سياسی بعمل آورد ،وقتی ايران را به دستور متفقين ترک می کرد مردم جشن گرفتند و ارتش بسرعت پاشيده شد. چراتا کنون در ۳۳ ساله گذشته ،همه رجال سياسی ،وزيران و نمايندگان مجلس و استانداران دوره پهلوی گرد نيامدند تا حکومت را به خاندان پهلوی برگردانند؟در بارخاندان قاجارعليرغم عقب ماندگی هايش ، اما مهد رشد رجال سياسی و فرهنگ دوستان بود.اما خاندان پهلوی هيچ خدمتی برای رشد رجال سياسی آزموده بعمل نياورد و به شدت رجال سياسی را سرکوب وکشتار کرد که در نهايت ساختار روحانيت برای کسب قدرت سياسی سالم باقی مانده بود که براحتی حکومت را از آن خود نمودند!اختلافات اقوام ساکن ايران قبل از خاندان پهلوی سابقه تاريخی ندارشت اما اين نيز ارثيه خاندان پهلوی هست که تا به امروزآثار و زخم های آن همچنان نمايان گر هست. مگردکترمصدق چه خواسته ای داشت ؟ آن بزرگوار جزء ملی شدن نفت برای ملت ايران که از در آمد آن برای رفاه مردم می انديشيد و دومين خواسته ايشان اجرای صحيح قانون اساسی مصوبه انقلاب مشروطيت که رسما بر سلطنت شاه صراحت داشت ونه حکومت وی ،هيچ تقاضای ديگر نداشت اما خواسته های قانونی دکتر مصدق به مذاق شاه خوش نيامد و با کمک انگليس و امريکا وارتجاعيون اسلامی ،دولت ملی دکتر مصدق سرنگون گرديد. ساواک شکل گرفت و جامعه سياسی به ا نسداد انجاميد که پيامد آن رشد روحانيت گرديد. يکی از بيماری های وحشتناک شاهان ايران در طول تاريخ همواره مال اندوزی آنها بود!عليرغم اينکه همه ايران به شاهان تعلق داشت اما آنها از زر اندوزی دست بردار نبودند.مردم ايران در فقر و تنگدستی زندگی می کردند اما شاهان ايران در فکر اندوختن سرمايه ،طلا و جواهرات بودند که بيشتر آنها اينک در موزه های جهان است. تا به امروز برای شاهان ايران فقط يک چيز باقی مانده است ،اگر به مردم ظلم کرده اند که مردم تا حالا به آنها لعنت و تکفير می فرستند.اما اگر عادل و دادگستر بودند که از آنها همچنان ستايش می گردد.حکومت جمهوری اسلامی آنچنان مردم و نيروهای سياسی را سرکوب و به بدبختی کشانده است که بعضی روشنفکران برگشت روزهای حکومت پهلوی را در حافظه خود می پرورانند! شايد بعضی از اين روشنفکران سنشان قد نمی دهد که از شکنجه و زندان های شاه خاطره ای داشته باشند اما آنهائی که آن روزها را پشت سر گذاشته اند بخوبی روزهای سخت زندان ها را بخاطر می آورند.شکنجه ها وجنايات رژيم اسلامی آنچنان مردم را به ستوه آورده است که ظلم شاه به زندانيان سياسی در مقايسه به اعمال وحشيانه و ضد انسانی حکومت اسلامی ، حالا مانند دست نوازش گر يک مادر را تداعی می کند.
دکتر داريوش همايون يکی از وزيران دوران شاه بود و هيچ کس در امانتداری بيت المال مردم از جانب ايشان ، کسی به خود شک وترديد راه نمی دهد.ايشان در مصاحبه ای مبسوط به اختلاس خاندان پهلوی پرداخته است که جای پرسش های فراوان در مورد خاندان پهلوی به وجود می آورد.
داريوش همايون در بخش ديگری از مصاحبه خويش از دوره سانسور بيش از اندازه که در حکومت پهلوی بر روزنامه ها و انتشارات حاکم بود اينچنين پرده بر می دارد و می گويد:
http://www.dw-world.de/dw/article/0,,5987152,00.html
«مورد ديگری که در اين رابطه يادم میآيد اين بود که در ايران خانوادهی سلطنتی و نزديکان شاه دست گشادهای بر امور اقتصادی مملکت داشتند و مزاحم جريان آزاد کار و کسب مردم میشدند. مثلاً در معاملات دست میبردند، آن را گران تمام میکردند و میخواستند درصدی برای خود بردارند. در اينباره در خاطرات علم هم فراوان آمده است. از جمله اين که مثلا شاه اعتراض میکند که فلانی کارش فقط به پنجدرصد رسيده است.
من در اين ارتباط مقالهای نوشتم و يک جمله در آن گنجاندم که خيلی روی آن فکر کرده بودم و از آنچه پيدا کرده بودم، خيلی هم خوشام آمده بود. به همين دليل يادم مانده است. نوشته بودم: «کسانی که دعاوی خاص بر منابع ملی دارند، بايد در سال سهم معينی از درآمد نفت به آنها داده شود و از ورود در هر معاملهای ممنوع بشوند. » از اين جمله میتوان برداشتهای زيادی کرد».
اميدوارم حافظه تاريخی خود را فعال نگاه داريم واز گذشته پند بگيريم وبه قهقرا برنگرديم وبه آينده روشن بنگريم!