به گفته براتی، «یکی از ابهامات، ملت سازی و قوم سازی است. در گفتمان مربوط به احقاق حقوق اقوام ـ یا به تعبیری ملیت های ایرانی ـ قوم یا ملتی به نام قوم یا ملت فارس تعبیه شده که وجود خارجی ندارد. در تاریخ ایران، قوم فارس وجود نداشته است. اگر منظور افرادی هستند که در حکومت هخامنشی یا اشکانی، در منطقه پارس یا فارس وجود داشتند، این قوم تحلیل رفته است. اما به لحاظ مفهومی یک قوم و ملیت فارسی تعبیه شده که بیشتر جنبه تبلیغی دارد. اما قوم یا ملت و یا ساکنین فارس شامل کردها، لرها و لک ها هم بودند. به لحاظ تاریخی کردهای ما بیشترین ادعا را می توانند نسبت به این سرزمین داشته باشند. بنابراین ادعای مالکیت نسبت به این آب و خاک، ادعای قومی نیست. اما در ادبیات برخی دوستان، یک نوع اصرار بر جدایی سیاسی و اجتماعی ساکنین سرزمین ایران دیده میشود که در کنار یک ملت شوونیست فارس، از ملتهای ترکمن، بلوچ، کرد، عرب، ترک و … صحبت می شود. گیلانی ها و لرها را هم به عنوان ملت قبول ندارند».
براتی افزود: «اگر مساله شوونیسم و بحث قدرت است، به جز چند حکومت معدود و محدود در ایران، همه ترک تبار بودند. بنابراین اگر مساله شوونیمسی در کار باشد، یک نوع شوونیسم ترک در کنار دیگر اقوام بوده است و شوونیسم فارس سازی نادرست است. از ملت سازی تا مساله خودمختاری ملتها فاصله زیاد است. آنچه ما در سالهای گذشته از سوی سیاستمداران و رهبران کرد شنیدهایم، این بوده که تعهد آن ها به تعیین حق سرنوشت ملت کرد بوده و بحث تمامیت راضی ایران در درجه دوم اهمیت بوده است. آنها به غیر از خود، ایران را متشکل از 6 ملت دیگر میدانند و نوعی حکومت فدرال یا کنفدراسیونی برای آن در نظر میگیرند. 6 حکومت مجزا از هم زیر چتری به عنوان کنفدراسیون ایران که سیاستهایی را به یک دولت مرکزی واگذار میکنند. ولی فدارسیونها به عنوان فدراسیون ملتهای مستقل هستند، نه تحت عنوان اقوام ایرانی که سنت و فرهنگ و مختصات و زبان خاص خود را دارند که آنها در یک شرایط جغرافیای و فرهنگی قرار می داده است. به طور مثال، رامبد لطفی پور، از اعضای حزب دموکرات کردستان ایران، در یک سخنرانی گفته است: «نقده، میاندواب، سلماس و شهرهای کردستان مانند ارومیه از ترکیب بافت جمعیتی دو ملت کرد و ترک به وجود آمده است، همانند کرکوک. اما واقعیت این است که کرکوک شهری کردستانی است همانند نقده و سلماس و میاندوآب و… این شهرها گرچه ساکنین ترک هم دارد، اما اینها سرزمینهای کرد هستند. ترک ها آنجا مهمان هستند، همچین اقلیتی در سرزمین کردها زندگی می کنند و این مسالهای نیست. پیام آشکار یک فدراسیون یا ایالت یا فدرال کردستان که از ایلام تا ارومیه تعریف شود و قانون اساسی که برای چنین ایالتی نوشته شود، چه نتایجی می تواند از نظر مشکلات ملی برای کسانی که در ترکیب های گوناگون ساکن آن هستند، به وجود آورد. مصطفی هجری، دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران، در یک سخنرانی گفته است: «حزب دموکرات کردستان ایران حق تعیین سرنوشت ملت کرد در همه ابعاد خود از جمله تشکیل یک دولت مستقل کرد در منطقه را در صلاحیت خود میبیند. همینطور حق تشکیل دولت مستقل در شمال و جنوب و شرق و غرب کردستان را حق همه ساکنان آنجا میداند. اما حزب دموکرات تاکنون از حق خود برای مطرح کردن این شعار گذشته است». ایجاد دولت مستقل در خاورمیانه، چه معنایی دارد؟ برای من هنوز این مساله درست تعریف نشده است. فکر میکنم این از جمله مواردی است که باعث ابهام و سوتفاهم است و میتواند با گفتوگو جل شود».
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید