رفتن به محتوای اصلی

قوم گرايي مانعي در راه توسعه و مردمسالاری

قوم گرايي مانعي در راه توسعه و مردمسالاری

توسعه و پيشرفت و رفاهي كه همزاد آن است از اصلي ترين عوامل خوشبختي(در معناي فايده گراي آن، كاستن از رنج و افزايش خوشي) به شمار مي آيند.پيش نياز توسعه و پيشرفت امنيت وثباتي است كه در سايه ي زيست مسالمت آميز آدميان در كنار هم دست مي دهد و لازمه ي اين يك ، پراكندن تفكري است كه همگرايي را درميان آدميان تقويت و تبليغ كند. ناسيوناليسم با كاركرد يكپارچگي آفرين خود و با پايفشاري بر روي همساني ها و همگرا كردن باشندگان يك واحد سياسي زمينه ي لازم را براي توسعه و پيشرفت فراهم مي كند. همچنين ميهن به اين دليل كه سازمان يافته ترين جامعه اي است كه وجود دارد در اخلاقي و اجتماعي كردن افراد نقش كليدي دارد .

"در نگرش كاركردي، دولت هاي ملي چونان نهادهاي تخصصي انگاشته مي شوند كه با تقسيم كار در جامعه ي صنعتي پيشرفته پيوند دارند، دولت ملي در مرحله ي خاصي از توسعه ي اقتصادي جامعه به وجود مي آيد.صنعتي شدن و نوسازي سريع مستلزم وجود نظام سياسي انعطاف پذير و يك ايدئولو‍ژي مانند ناسيوناليسم است،كه فرد را با دولت پيوند دهد.ناسيوناليسم كمك مي كند كه ميان جماعت و جامعه پل زده شود."1

ناسيوناليسم ستون پايه ي ديگري هم دارد كه آن احساس تعلق خاطر به زبان ، تاريخ، فرهنگ و جهان بيني ويژه ي يك ملت است. اين وجه از ميهن دوستي كه در كشورهاي تاريخي اي چون ايران بر شالوده ي گران سنگي از فرهنگ و هنر و ادب استوار است مرزهاي اعتباري ناسيوناليسم كاركردي را در مي نورد و گستره اي به بزرگي همه ي كشورهايي مي يابد كه در حوزه ي تمدن آن كشور قرار دارند. براي نمونه با اين رويكرد شيراز براي يك ميهن دوست آشنا به ادب و فرهنگ همانقدردلخواسته و داراي اهميت مي شود كه سمرقند ،بخارا،گنجه و كابل.

پر روشن است كه اين رهيافت ها به ناسيوناليسم تا زماني قابل دفاع است كه با ارزش هاي جهان روا و انساني در تضاد قرار نگيرد.به ديگر سخن اگر ناسيوناليسم به مبنايي براي پر رنگ كردن دگرساني ها در ميان ملت هاي مختلف و در نتيجه باشندگان آن سرزمين ها تبديل شود نقض غرض كرده است . مصطفي رحيمي به همين نكته توجه دارد آنجا كه مي نويسد غربيان در مواجهه با وطن دوستي با يك مشكل بزرگ روبرو هستند چون در كشورهاي پيشرفته مدتهاست با وطن دوستي به سر مي برند_دوران قبيله گرايي را پشت سر گذاشته اند_ اگر باز هم در وطن پرستي پيش بروند و بشر دوستي_مرحله ي نهايي_ را از ياد ببرند لاجرم به مرحله ي تحقير ساير ملت ها مي لغزند كه صورت فاسد وطن دوستي است.

اين ديباچه را آوردم تا بستري باشد براي پرداختن به يكي از مصائب غم انگيز امروز ايران يعني كساني كه زير فرنام (عنوان)فعالين قومي ومدني پيوسته كين مي توزند و بيزاري مي پراكنند. كساني كه در مسير انزواطلبانه و واگرايانه اي كه در پيش گرفته اند نه به نوسازي و توسعه ايران و از جمله مناطق خودشان كمكي مي كنند و نه تفكرشان در راستاي همگرايي و نزديك كردن مردم و اقوام به يكديگر قرار دارد

اين جريانات كه وجودشان به يك شوخي نابهنگام تاريخي مي ماند در مسير پيگيري آنچه از آن با فرنام حقوق و مطالبتاتشان ياد مي كنند روندي را درپيش گرفته اند كه كاملن خلاف جريان تاريخ است. در واقع اين جريانات مطالباتي را كه در يك ايران مردم سالار مي توان به راحتي از رهگذر راه هاي قانوني پيگيري كرد تبديل به دستاويزي براي پيشبرد مقاصد نا كجاآبادي خود كرده اند.همچنين اين گرو ه ها به وارونه ي ادعاهاي آزادي خواهانه ي شان تنها جرياني هستند كه نه تنها از پيوستن به جنبش دموكراسي خواهانه ي ايران پرهيز كرده اند بلكه آن را با كوتاه بيني شگفت آوري دعواي ميان فارس ها! ناميده اند.و در واقع همين باورهاي خوني و تباري است كه نگران كننده ترين و خطرناك ترين سويه ي هاي اعتقادي شان را تشكيل مي دهد.

سال گذشته هنگامي كه با يكي از همكلاسي هاي تبريزي ام صحبت مي كردم. در ميان صحبت هايش از نزاع لفظي اي گفت كه در خوابگاه ميان تعدادي از دانشجويان آذري رخ داده است.نزاع بر سر يكي از همشهريانشان بوده است كه دوستدار دختري غير ترك شده بود و ايشان او را به خيانت و وطن فروشي ! متهم مي كردند. ياكرد اين خاطره اگر چه نمي تواند قابل تعميم به همه ي پيوستارهاي(طيف) جريانات قوم گرا باشد ولي با نگاهي گذرا به مطالب منتشره از سوي اين جريانات( به ويژه جريان منتسب به پان تركيسم )مي توان به آساني رگه ها و ارجاعت نژادپرستانه ي بسياري را در ادبياتشان باز يافت چندان كه گويي اين سازه ي هويتي قرار است خود را بر شالوده ي انديشه هاي نژادي استوار كند و اين درحالي است كه ميهن دوستي ايراني هيچ گاه در درازناي تاريخش برشالوده ي چنين انديشه هاي ضد انساني و فرومايه اي بنا نشده است.در شاهنامه ي فردوسي كي كاووس، شاه ايران دلداده ي دختر شاه هاماوران مي شود.سياوش پسر كاووس دختر افراسياب بزرگترين دشمن ايرانيان را به زني مي گيرد و اين چنين كيخسرو پادشاه سپسين ايران ،از پدر ايراني و از مادر توراني است.حتي سهراب فرزند بزرگترين پهلوان شاهنامه هم از مادري توراني است.

باري، به اعتقاد من درمواجهه با چنين جرياناتي فروكاستن مسئله به دعوايي بر سر تماميت ارضي اشتباه بزرگي است.اگر چه تماميت ارضي به دلايل بي شمار موضوع بسيار مهم و درخور اعتنايي است اما چنين جرياناتي به همان اندازه كه تهديد عليه تماميت ارضي هستند دوچندان نيز براي بنيادهاي دموكراسي آينده ي ايران و حتي منطقه خطرناكند .بر اين اساس بر فعالين ملي است كه در همان حال كه به درستي و مسئولانه در برابر تهديد عليه يكپارچگي سرزميني موضع مي گيرند درشناساندن وجوه ضد انساني اين جريانات تاكيد و تلاش بيشتري بكنند. همچنين به باورنگارنده كنشگران ميهني بايد با نشان دادن همدلي و حساسيت بيشترنسبت به رخدادهاي همپيوند با قوميت ها برپايه ي حقوق شهروندي و همچنين با اعلام صريح مرزبندي خود با آن دسته ازبرخوردهاي نيروهاي امنيتي كه ناقض حقوق شهروندي است تا جاي ممكن ميدان را بر تبليغات تفرقه پراكنانه و كين توزانه ي اين گروه ها تنگ كنند

و درپايان همه ي فعاليني كه مخرج مشتركشان دموكراسي خواهي است بايد بدانند كه سكوت در برابر كساني كه به راحتي دروغ مي گويند،تاريخ را تحريف مي كنند،هويت خود را در تقابل با "ديگري " آن هم از نوع نژادي اش برمي سازند و تا آنجايي پيش مي روند كه حتي دموكراسي را از دريچه ي تنگ نژادپرستي مي بينند نه عقلاني است و نه اخلاقي.

...............

1.مرتضي مرديها،مباني نقد فكر سياسي .فرگرد(فصل) وطن

گزینش وانتشارهر نوشتاری در ایران گلوبال در راستای باور و احترام به آزادی اندیشه و بیان و گردش آزاد آن است و لزوما تائیدی بر محتوا و مضمون آن نیست و همواره نویسنده، مسئول و پاسخگو می باشد

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید