رفتن به محتوای اصلی

سوناتِ مهتاب

سوناتِ مهتاب

سوناتِ مهتاب را

سوت می زند زن

از نایِ مینا

تا ستاره سارِ روزنِ روشن

تا عاطفه ی نارون

از نازُکای سبزینه برگِ اینک

آنگاه که ناگهان شکوفد وُ شاداب

تا ژاله بارِ حس.

به سانِ دُرنایی دانا

به آن سوی پرچین

قلمروِ یقین

پَر باز می کند.

در ساباطِ سایه ها

مُرده ریگ، شن ست وُ آتش

در ساباطِ سایه ها

سنگ ست وُ عقلِ عقاب.

باد در آستینِ مترسک

آسیمه سر می توفد

نبشِ شب

چیزی از جنسِ مِس

گوشِ خِنگِ خواب را

آشفته می دارد

2011-12-14

http://rezabishetab.blogfa.com‍

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

منبع:
ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید