رفتن به محتوای اصلی

تجاوز جنسی یک خشونت سیاسی عریان

تجاوز جنسی یک خشونت سیاسی عریان

 

فریاد ،فریاد از این همه قساوت و بی رحمی بنام اسلام و قران

فریاد از این همه بیشرمی و وقاحت بنام مذهب

اما جای ان دارد که همه ما اینبار با هم فریاد بر آریم فریاد ،فریادی که درد و رنج و محنت تمامی شکنجه شدگان،زندانیان و رنج دیدگان در آن نهفته باشد. تجاوز جنسی به زندانیان را عالمگیر کنیم. تا ندای خسته شان به گوش همگان برسد.

تجاوز جنسی را به یک مسئله ملی بدل کنیم و با هم برای رسوا کردن مجرمان و عاملان با هم به همبستگی ملی برسیم.

موضوع تجاوز جنسی به زندانیان این روزها خواب را از چشم هر انسان آگاه زدوده است .

بعد از افشاگری آقای کروبی موج گسترده ای از افشاگریها و اعتراضات شروع شد. هر روز هم که می گذرد به حساسیت و پر اهمیت بودن این مسئله افزوده می شود. همگان خواهان پی گیری، رسیدگی و مجازات عاملان این جنایت هستند.

براستی علت این همه آشفتگی و حساسیت چیست؟

آیا این اولین بار است که زندانیان مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند؟

اگر تا بحال در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی به زندانیان تجاوز شده است ، چرا به این مسئله اهمیت داده نشده و علت سکوت چه بوده است.

چه تقعیری در جامعه کنونی ایران رخ داده است که اینک مردم و برخی از مقامات و شخصیتها روی این مسئله حساس شده اند. ؟

برای فهم این مشکل اجتماعی بهتر است اول بدانیم کلمه تجاوز چگونه معنی و تفسیر می شود.

تمامی انسانها دارای مرز و حریم خصوصی هستند. وقتی کسی مرز و حریم فرد دیگری را به هر نحوی بر خلاف میل باطنی فرد می شکند در حقیقت به آن فرد تجاوز می کند. پس وارد شدن به مرز خصوصی افراد به هر نحوی بدون اجازه و رضایت فرد تجاوز محسوب می شود. فرد متجاوز با اعمال یکسری رفتارها و عملکردها که در زیر عنوان خواهد شد، حریم فرد را می شکند.

مفهوم تجاوز:

تجاوز به مفهوم اعمال خشونت، اذیت و آزار رساندن و پایمال کردن حقوق شخصی یک فرد است.

تجاوز به مفهوم استفاده نادرست از قدرت، جایگاه و امکانات خویش برای ضعیف کردن، خوار کردن و یا به ذلت کشاندن یک فرد است.

تجاوز به مفهوم اعمال شیوه های غلط و نادرست برای رسیدن به هدف است.

تجاوز، خشونت سیاسی عریان برای ترور روح و روان، جسم و شکستن مرز فرد است.

تجاوز انواع مختلفی دارد. در این مقوله به طور خاص من به موضوع تجاوز جنسی می پردازم.

در تجاوز جنسی فرد متجاوز به جسم و روح فرد آسیب جدی و دراز مدت می رساند. وی با اعمال قدرت به مناطق حساس فرد دست درازی می کند و با زور مبادرت به انجام عمل جنسی می کند.

تجاوز جنسی یکی از شیوه های نامطلوب شکنجه در رژیم های ضد مردمی و قرون وسطائی برای سرکوب مخالفان و آزادیخواهان است.

چه کسانی از تجاوز جنسی استفاده میکنند.

ابتدا مقدمه کوتاهی ذکر می کنم.

هنگامی که پانزده سال بیش نداشتم داستان زندگی جمیله بوپاشا زن مبارز و قهرمان الجزایری را خواندم. برای اولین بار با موضوع تجاوز جنسی به زندانیان زن آشنا شدم. جمیله در زندان توسط شکنجه گرانش با بطری مورد تجاوز قرار گرفته بود. هضم این موضع قطعا برایم بسیار مشکل بود. چندی بعد کتاب دیگری خواندم که در آن به زندانی شدن، شکنجه، تحقیر و تجاوز به فاطمه امینی در زندان شاه اشاره شده بود.

طبیعتا وقتی این موضوعات را می خواندم با خود فکر می کردم که رژیم شاه یک رژیم ضد مردمی و برای در قدرت ماندن دست به هر کاری می زند و به مذهب و قرآن و خدا هم ایمانی ندارد.

انقلاب 57 به ثمر رسید. بعد از جانفشانی ها و رزم آفرینی های شیر زنانی همچون فاطمه امینی ها و دلیر مردانی چون جزنی ها ، حنیف نژاد ها، طاهرزادها و هزاران شهید گمنام دیگر تا من و تو هموطن عزیزم بار دیگر مورد شکنجه، تحقیر، توهین و تجاوز قرار نگیرم.

چند صباحی از انقلاب 57 نگذشته بود که چهار دلاور ترکمن صحرائی توماج،مختوم،واحدی و جرجانی به شیوه ائی ناجوانمردانه توسط حاکمان تازه به قدرت رسیده ترور شدند.

مرداد 58 کردستان در خون غلطید. سالهای 59 و 60 همه ایران با خون جوانان وطن دیگر بار گلگون شد. درب زندانها گشوده شد. آزاد مردان و زنان مهین بار دیگر به جرم آزادیخواهی و حق طلبی راهی زندان شدند.

دوسال از حکومت جمهوری اسلامی نگذشته بود که بساط شکنجه، تجاوز و اعدام دیگر بار بیشتر از زمان شاه به کار گرفته شد.

آری هموطن گرامی،

دقیقا از سال 1360 یعنی بعد از سی خرداد 60 موج گسترده تجاوز جنسی به زندانیان بخصوص زندانیان زن شروع شد. دختران بیشماری قبل از سپردن به جوخه های اعدام به صیغه مامورین زندان در آمدند تا باکره از دنیا نروند.

پس نتیجه می گیریم که رژیمهای ضد مردمی با اندیشه های ارتجاعی و ضد انسانی دست به انجام هر کاری حتی تجاوز جنسی برای حفظ بقاء خویش می زنند.

عواقب شکنجه های جنسی

شکنجه های جسمی تا حدود زیادی جسم را به درد می آورد و بعد از مدتی آثار و عواقب آن اگر صد در صد از بین نرود ولی فرد شکنجه شده می تواند با کمک های روان درمانی در مدت کوتاهی قسمت عمده درد و رنج را فراموش و به زندگی ادامه بدهد. اما شکنجه جنسی، قصد روح و روان آدمی را می کند و برای نابودی فرد است. شکنجه و تجاوز جنسی، یک خشونت تمام عیار سیاسی برای ترور روح و روان و شخصیت انسان است.

همانطوری که بازجو به شیر زن کرد آذر آل کنعان می گوید کاری می کنم تا دیگر با گردن برافراشته راه نروی.

در تجاوز جنسی متجاوز یک حس نا امنی و بی اعتمادی ترس و اضطراب در فرد بوجود می آورد. افرادی که با زور مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند همواره احساس آلوده بودند و کثیف بودن می کنند. و احساس می کنند که خود را نمی تواند پاک کنند. به همین خاطر هم اکثر کسانی که مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند از زندگی دلسرد و خسته و دچار افسردگی می شوند. و در مواردی حتی دست به خود کشی هم می زنند.

به راستی چرا شکنجه گران به تجاوز جنسی مبادرت می ورزند؟

استفاده غلط از قدرت:

بحث توازن قدرت بین زندانی و بازجو یک امر مسلم است. زندانی فردی اسیر و گرفتار بدون هیچگونه امکان است. در مقابل بازجو خود را فرد قدرتمندی می بیند و از موضع قدرت می خواهد اعمال زور بکند. بخصوص هنگامی که به نتایج سودمند نمی رسد و زندانی حاضر به همکاری نمی شود. بازجو می خواهد با اعمال تجاوز جنسی، زندانی شجاع را زبون و خوار کند.

ممنوعیت صحبت در مورد تجاوز جنسی:

صحبت کردن در رابطه با تجاوز جنسی در جامعه اکیدا ممنوع و حتی المکان این مسئله کتمان و پنهان نگه داشته می شود. بخصوص در مناطقی که بافت جامعه بیشتر سنتی است.

بازجویان و شکنجه گران هم می دانند که قربانیان به خاطرجو فرهنگی حاکم جرات بیان جنایت را ندارند. در نتیجه بازجویان با این شیوه موفق به حذف فیزیکی افراد مخالف خویش در درازمدت می شوند.

لازم به ذکر است که بازجویان و شکنجه گران از میان زندانیان افرادی را انتخاب می کنند که شجاع هستند و به آسانی زیر بار زور نمی روند و حاضر به همکاری هم نیستند.

در حقیقت شکنجه گر با انجام تجاوز جنسی هم شر زندانی شجاع را کم می کند و هم می خواهد درسی به دیگر زندانیان مقاوم بدهد. علی رغم همه اینها شکنجه گران با این شیوه می خواهند هم در دل زندانیان و هم جامعه موجی از ترس و نامیدی ایجاد کنند.

اما جامعه کنونی ایران جامعه اگاه و روشنفکری است که تمامی ساختارهای سنتی را پشت سر گذاشته و از یک جامعه شعاری به یک جامعه شعوری مبدل گشته. جامعه ای که در آن توان بحث در مورد تجاوز جنسی در زندان دارای پتانسیل بالائی است و به عنوان یک نوع تحقیر و شکنجه سیاسی و روحی تلقی می شود.

حال بر گردیم به سئوال اول بحث.

آیا موضع تجاوز جنسی به زندانیان موضع تازه ای است؟

اگر این موضع تازه نیست. پس چرا تا به حال سکوت کرده ایم ؟

آیا این سکوت از طرف جامعه محرکی برای حاکمین کنونی در این سرفصل نبود تا اینچنین بی پروا بار دیگر بطور فجیعتری در زندانها ان را بکار ببرند؟

تمامی شواهد و قرائن دال بر آن دارد که رژیم جمهوری اسلامی از ابتدای سالهای 1360 تا کنون به این شیوه از شکنجه در زندانها مبادرت ورزیده است. نمونه ها خیلی زیاد است. آذر آل کنعان، کتایون آذر لو، زهرا کاظمی، رویا طلوعی، زهرا بنی یعقوب و هزاران زن و مردی که مورد تجاوز قرار گرفته اند و اما اسمی از آنان نیست.

اما چرا مردم ایران در طول این سی سال اخیر این سکوت سنگین را پیشه کرده اند . سکوتی که در هر شرایط از ما قربانی های بیشماری را گرفته است.

چه چیزی عوض شده که اینک همه ما اینگونه سراسیمه و آشفته شده ایم. چرا قفل سکوت را شکستیم.

البته من این حرکت را به فال نیک می گیرم و آن را نشانه ای از رشد و آگاهی سیاسی مردم ایران می دانم. امروز مردم ایران به درجه ای از آگاهی و رشد سیاسی رسیده که دیگر فریب دسیسه های شکنجه گران و متجاوزین به حقوق مردم را نمی خورند .

در زمانی که صحبت از همبستگی ملی است یک اعتماد ملی هم بین افراد جامعه حاکم است

بقول سعدی:

بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند. چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار.

سی سال از حاکمیت دروغگویان بر مردم ما می گذرد. انتخابات امسال سر فصل اساسی در زندگی هر ایرانی بود. بعد از آن تقلب آشکار در انتخابات و جریانات بعد از انتخابات،دستگیری ها و خشونت عریان در خیابانها دیگر هیچ جای شکی برای مردم نمان که حکومت یک حکومت ضد مردمی است و به رای مردم احترام نمی گذارد.

بدلیل وجود فراوان وسایل ارتباط جمعی، اخبار و گزارشات سریعا در اختیار مردم قرار می گیرد و همگان خود را مسئول حس می کنند. کمتر خانواده ایرانی هست که طعم تلخ شکستها و دردها و رنجهای ناشی از این حکومت را نچشیده باشد. همه این عوامل و عوامل دیگری باعث شده اند تا امروز مردم ما با مسئله تجاوز جنسی اگاهانه برخورد کنند و به این موضوع اهمیت بدهند.

چه باید کرد؟

آنچه که اینک بر همه ما واجب و ضروریست، این است که مسئله تجاوز جنسی را به مثابه یک خشونت سیاسی عریان تلقی کنیم و از قربانیان با آغوش باز استقبال کنیم. دردها و رنجهای سالیان دراز آنها را التیام بخشیم و با درک و شعور بالای سیاسی خویش این مسئله را به درون جامعه بکشانیم و در مورد ان صحبت کنیم. تابو شکنی کنیم و آنرا به عنوان بهائی بسیار گرانبها برای آزادی و آگاهی جامعه ایران بدانیم.

ما باید در عرصه های داخلی و خارجی به طور خیلی واضح و روشن در این مورد قلم بزنیم و با کمک قربانیان این جنایت که طبق قوانین بین المللی جزء جنایت علیه بشریت محسوب می شود به مجامع بین المللی شکایت ببریم.

براستی اگر چه یک زندانی سابق هستم و خیلی از چیزها را از نزدیک دیده و شنیده و باپوست و گوشتم لمس کردم. اما هر وقت

خودم را جای افرادی که قبل از اعدام مورد تجاوز قرار گرفتند می گذارم تمام وجودم مثل آتشفشانی گدازان می شود و دلم می خواهد فریاد بر آورم فریاد

خانه‌ام آتش گرفته‌ست، آتشی جانسوز هر طرف می‌سوزد اين آتش پرده‌ها و فرش‌ها را ، تارشان با پود من به هر سو می‌دوم گريان در لهيب آتش پر دود وز ميان خنده‌های‌ام تلخ و خروش گريه‌ام ناشاد از دورن خسته‌ی ... (اخوان ثالث)

فریاد ،فریاد از این همه قساوت و بی رحمی بنام اسلام و قران

فریاد از این همه بیشرمی و وقاحت بنام مذهب

اما جای ان دارد که همه ما اینبار با هم فریاد بر آریم فریاد ،فریادی که درد و رنج و محنت تمامی شکنجه شدگان،زندانیان و رنج دیدگان در آن نهفته باشد. تجاوز جنسی به زندانیان را عالمگیر کنیم. تا ندای خسته شان به گوش همگان برسد.

تجاوز جنسی را به یک مسئله ملی بدل کنیم و با هم برای رسوا کردن مجرمان و عاملان با هم به همبستگی ملی برسیم.

آذر آل کنعان زن کرد قربانی تجاوز

تجاوز جنسی در زندان های جمهوری اسلامی،

مصاحبه با قربانی ديگری از تجاوز جنسی در زندن های جمهوری اسلامی، فيلمی از رضا علامه زاده ...

. تجاوز به زنان زندانی در زندان های سنندج

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
ایمیل دریافتی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید