رفتن به محتوای اصلی

تاریخ دو بار تکرار نمی شود

تاریخ دو بار تکرار نمی شود

و اگر هم تکرار شود، قطعاّ توسط یک هنرپیشه بر روی سن تأتر و یا بشکل فیلم سینمائی اجرا می گردد، در واقع تکرارش چیزی مضحک و خنده دار از آب در می آید،

در رابطه با اعدامهای اخیر و تکرار و باز آفرینی صحنه و جو سالهای ٦٠ تا ٦٨ و با نیت زهره چشم گرفتن مجدد از مردم، که مردم با دیدن پاترول سپاه جلو در خانه اشان، که از ترس و وحشت زهره ترک شده و خودشان را خیس می کردند، نسخه تاریخ گذشته ائی است، که تکرارش همانند قصه آن مردی است که در پای منبر شنیده بود که کسی با بریدن سر گربه از همسرش زهره چشم گرفته و همسرش از ترس خیلی مطیع شوهرش شده بود و مرد پا منبری که نمی توانست اتوریته اش را به همسرش اعمال کند با شنیدن این حرف با عجله به بازار می رود و خنجری و غلافی از قراضه فروشی خریده و راهی خانه می گردد، وقتی همسرش با گربه در بغلش جلو در می آید و در را برای شوهرش بازمی کند، مرد بلافاصله گربه را از دست همسرش می گیرد و تلاش می کند تا با خنجر زنگ زده اش سر گربه را ببرد، که موفق نمی شود و در حالی که گربه تمام سر و صورتش را با چنگ و دندانش خونین و مالین می کند، طوریکه مجبور می شود گربه را ولش کند و همسرش هم که قبلا ماجرای گربه کشی مردان را شنیده بود، با خنده می گوید، که، گربه را دم حجله بايد کشت، اعدام های اخیر در این دوره و زمانه برای ترساندن نسل جوانان کامپیوتر و با سواد و روشنفکر مضحکه ائی بیش نیست که هر لحظه با وجود عدم زندگی در محیط دمکراسی، با ارتباطات کامپیوتری شاهد نحوه زیست ملتهای در دنیای دمکراسی هستند و دنیای دمکراسی برایشان قابل تصور و لمس است، درست است که حاکمان کشور های نفت خیزی مثل ایران به خاطر عایدات باد آورده از نفت، نیازی به رأی مردم ندارند، ولی اگر اینها با تحریم نفت توسط قدرت های مترقی جهان، از نظر اقتصادی خلع سلاح شوند و توانائی پرداخت هزینه های بالای حقوق و مواجب سلاخهای قمه کش خود را نداشته باشند، و آنوقت است که قدرت مردم بیشتر آشکارتر می گردد، و رژیم تعادل استاتیکی خود را از دست می دهد،

رهبرانی که در خارج از کشور و در رویای پرواز با ایر فرانس، همانند خمینی عازم تهران و برای ادای احترام به شهدا و حضور بر سر مزار ندا آقا سلطان در بهشت زهرا لحظه شماری می کنند و یا آنانیکه تلاش می کنند که همه را کنار بزنند و منتظر نشستن مرغ سعادت در شانه اشان برای پادشاه شدن در عالم خلسه بسر می برند، بهتر است قبل از آنکه چورتشان پاره شود، از حالا بخاطر سلامتی خود باور کنند، که تاریخ هرگز تکرار نمی شود، و خواب آنها هرگز تعبیر نخواهد شد،

در ایران دو نکته خام و دو اشتباه عمده تاریخی از دوران حکومت پهلوی بر جای مانده بود، اولی عدم توجه به اعتقادات مذهبی مردم و رهبران مذهبی و روحانیون بود، که با انقلاب سال ١٣٥٧ این مشکل حل شد و روحانیون بعد از پنجاه سال تحقیر، حاکمیت را بشکل فجیعی قبضه کردند و مورد دیگر بی توجهی به خواست ملتهای غیر فارس بود و با بر خورد مکانیکی ملتهای غیر فارس را همانند یک فلز خواستند ذوب کرده و در قالب های دلخواه خود ریخته گری کرده و به شکل موجوداتی فارس پسند در بیاورند، که این شیوه برخور غیر طبیعی و غیر دمکراتیک با ملتها، باعث ایجاد یک انرژی نا مرعی مستتر تبعیض نژادی در بین ملتهای غیر فارس گردیده است،

البته قبول وجود این انرژی فوق العاده قوی هویت خواهی در بین ملتهای غیر فارس، برای بعضی از روشنفکران خیلی مشکل است، چون اینان در بین این ملتها زندگی نمی کنند و یا سالهاست که به زادگاه خود بازنگشته اند و کاملا حالت بیگانه ائی با زادگاه خود پیدا کرده اند و اگر هم خبری در مورد اعتراض ملتها می شنوند، با نسبت دادن مسأله به توطعه بیگانگان، خودشان را با ایشالله ماشالله تسکین می دهند و با بکار بردن واژه قوم آذری، بجای ملت ترک آذربایجان، دل خودشان را شاد می کنند،

در دوره های قدیم در آذربایجان مادرانی که توانائی بارور شدن را نداشتند و یا با هزار مکافات صاحب بچه ائی می شدند و یا بچه ائی را به فرزند خوانده گی می آوردند، بخاطر وحشت از دست دادن بچه یکی یکدونه خود، دو تا اسم برایش می گذاشتند، نام اصلی در شناسنامه ثبت می شد و با یک نام فرعی مندرآوردی صدایش می کردند و علتش این بود، که والدین با این شگرد فاناتیک به خود قوت قلب می دادند، که اگر اتفاقی از چشم خوردن بدخواهان و حسودان به بچه اشان بیافتد، به نام اصلی در شناسنامه نیافتد، بلکه به اسم فرعی بیافتد، که آن هم وجود خارجی ندارد، مثلا نام گوگوش با نام اصلی فائزه از این نوع نامگذاری ها است و بکار بردن نام فرعی قوم آذری با نام اصلی ملت ترک آذربایجان به این مسأله بیشتر شباهت دارد، چیزی شبیه، به خود دلداری دادن می باشد و مثل کبک که در زمستان سرش را زیر برف می کند و فکر می کند کسی او را نمی ببیند،

با علم به اینکه، هیچ پدیده ائی در طبیعت خود بخود بوجود نمی آید، بیجهت نیست که اکثر سیاستمداران شروع قرن ٢١ را بخاطر واگیر شدن ارتباطات الکترونیکی، عصر بلوغ ملتها و باز شناسی هویت اصلی ملتها پیش بینی می کنند، و در واقع اگر نوبتی هم که باشد اینبار رهائی ملتهای تحت ستم مضاعف دراولویت می باشد،

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید