رفتن به محتوای اصلی

کین ورزی رژیم از مردم در روزهایی سرنوشت ساز

کین ورزی رژیم از مردم در روزهایی سرنوشت ساز

اعدام نا بهنگامِ پنج شهروند کُرد تبار ایرانی، این فرزندانِ راستین ملّت ایران، فرازدکمانگر٬ علي حيدريان٬ فرهادوکيلي٬ شيرين علم هولي و مهدي اسلاميان، نمایانگر اوج استیصال، دستپاچگی و نگرانی سران حکومت اسلامی از خیزش های اجتماعی مردم در آینده ای نه چندان دورعلیه بنیادهای رژیم اسلامی است. هئیت حاکمه جمهوری اسلامی از درون اطلاع یافته است که نظام در گستره ای وسیع در بین جامعه شهروندی ایرانی دیگر مقبولیت و اعتبار سیاسی ندارد. جهان غرب هم در تلاش است با همیاری قدرتهای بزرگ شرقی، رژیم اسلامی را به سبب پیشبرد برنامه های اتمی اش درعرصه های اقتصادی، سیاسی و بانکی تحریم و به انزوای بین المللی بکشاند. گفته میشود ماهیت این تحریمها هوشمندانه است و بیشتر متوّجه دستگاههای دولتی، نظامی و امنیتی رژیم است که در پیشبرد تولید سلاحهای کشتار جمعی در سطحی بین المللی فعال میباشند. بی شک موج این تحریمها بر بغرنجی شرایط اقتصادی ایران خواهد افزود و توانمندیهای مردم را در تأمین حداقل نیازهای روزمره خود کاهش خواهند داد. امّا مردم به تنگ آمده و اسیر بخوبی آگاه هستند برای خلاصی از دست این رژیم ستمگر میبایست از همه فرصتها بهره جویند و برای آن بهایی سنگین بپردازند. مبارزات مدنی، قهرمانانه و تن به تنِ مردم در طی ماههای اخیر با نیروهای سرکوبگر رژیم در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای ایران گواه بر این استدلال است که مردم مصمم هستند در ادامه اعتراضات کنونی خود وبا جانفشانیهای بیدریغ، میهن اسیر را از شر سیادت این رژیم واپسگرا رهایی بخشند. از همین رو است که رژیم با آگاهی ازخشم و انزجار رو به گسترش مردم علیه موجودیت جمهوری اسلامی ناچار است برای بقاء به ابزارهای انتقام کشی و کین خواهی علیه فرزندان دلیر مردم متوّسل شود.

اعدام فرازدکمانگر٬ علي حيدريان٬ فرهادوکيلي٬ شيرين علم هولي و مهدي اسلاميان درواقع پاسخ سرمداران حکومت اسلامی به پتانسیل های خروش اجتماعی مردم است که هر روز و هر لحظه در پهنه ایران در حال گسترش است. همچنین گزارشهای اخیر خبر از جابجایی و انتقال تعداد بیشتری از زندانیان سیاسی به زندانهای دیگر میدهند. این نقل و انتقال ها بیانگر خطرهای جدی است که جانِ زندانیان دگراندیش در ایران را تهدید میکنند. بنا به اطلاعات جدید از سوی سازمانهای حقوق بشر موج جدید اعدامها علیه زندانیان سیاسی در راه است.

امّا در شرایط کنونی هر نوع شعار تسلیم طلبانه در مقابل یورش رژیم اسلامی علیه جامعه بمنزله ضعف و ترغیب بیشتر رژیم در انجام اعمال جنایتکارانه خود علیه مردم و زندانیان در بند است. تشتت و پراکندگی در صفوف اپوزیسیون، بویژه اپوزیسیون دمکراسیخواه در خارج از کشور رژیم را مصمم تر کرده است تا با آسودگی خاطر بیشتربه سرکوب علیه مردم ادامه دهد. اپوزیسیون مترقی ایران موظف است در این شرایط خطیر یکبار بطور جدی بخود آید و به علل پراکندگی موجود در خود بیاندیشد و تدبیری منطقی در رابطه با حل این معضل بزرگ اجتماعی بیابد. میبایست در اندیشه سامان بخشیدن به یک بدیل سیاسی مترقی، دمکراتیک و مدرن در مقابل این رژیم بود تا بدینوسیله بارُقه امید به مبارزه علیه رژیم اسلامی را در بین جامعه شهروندی ایران زنده داریم . ضعف و پراکندگی جامعه سیاسی ایران و مبارزات غیر هدفمند مردم موجب تقویت هر چه بیشتر رژیم در داخل خواهد شد که نتایج طبیعی آن اعدام و سرکوب بیرحمانه دگراندیشان و مردم خواهد بود. بی شک این بدیل سیاسی میبایست مستقل و متناسب با شرایط اجتماعی، ساختارهای جمعیتی و مطالبات امروز مردم ایران باشد.

امید به اصلاحِ رژیم از درون از آغاز سرابی بیش نبوده است. ًاپوزیسیون اصلاحگر ً و ًاصلاحگرایان حکومتی ً در این لحظات حساس تاریخی که موج خونریزی و سرکوب رژیم علیه مردم و دگراندیشان ابعاد گسترده تری بخود گرفته است، همانند گذشته باز راه و رسم عافیت جویی را پیشه کرده اند. صحنه مبارزهِ کنونی محل آزمون دیگری است برای همه ی، بویژه برای آن دسته آزادیخواهانی که همیشه در مقابل سیاست نسل کشی و ترور سران حکومت جمهوری اسلامی همیشه فریاد دادخواهی مردم بودند.

در فصولی متفاوت تأکید شد همیشه محورهای یک هم پیمانی ملی علیه جمهوری اسلامی برای همهء گروه بندیهای اپوزیسیون که به اصل آزادی و دمکراسی باور دارند فراهم بوده است. بی گمان این محورهای همگامی میتوانند پیش در آمد تدوین قانون اساسی محسوب شوند که تضمین کننده منافع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مدنی همه ی گروههای اجتماعی کار و شهروندی ایران باشند که به ایرانی بزرگ و دمکراتیک باور دارند. حاکمیتی سکولار، غیر دینی و غیر ایدئولوژیک نخستین سرفصل مشترک همکاری اپوزیسیونی است که انسان محوری و محترم برشمردن حقوق برابر همهء بشر در مقابل قانون را پذیرفته اند و آنرا اساس منشور سیاسی خود میداند. باورمندی به مفاد منشور جهانی حقوق بشر چون بن مایه قانون اساسی آینده ایران، اصل دیگری است برای هم پیمانی امروز ما که همگان در برابر این اصولِ بشردوستانه از حقوق یکسان برخوردارند.

پراکندگی اپوزیسیون دمکراسیخواه تاکنون نتایج زیانباری را برای مبارزات مردم ببار آورده است. این واقعیتی است غیر قابل انکار، مبارزات مردم بدون یک مرکزیت رهبری، راهکارهای مشخص مبارزاتی و استراتژی معین در مسیرهای غیرهدفمند و کجراهه سوق خواهند یافت. و بی شک تداوم این وضعیت موجب سرگشتگی و عصیان زدگی بیشتر مردم و یا به خشونت گرائیدن مبارزات آنان منجرخواهد شد. از همین رو است همیشه این تأکید را داشته ایم در روزهای پر مخاطره و سرنوشت ساز که حکومت و جامعه این چنین آشکار در مقابل یکدیگر صف آرایی کرده اند، نقش و وظایف جامعه روشنفکری و نخبگان سیاسی در هدایت مبارزات اجتماعی مردم اهمیت ویژه مییابند. و همچنین از سویی برای تداوم و هدایت جنبشی مدنی بدون خشونت و هدفمند میبایست از هرگونه مماشات پنهان با حکومت و حکومتیان خودداری ورزید، به درون جامعه به میان مردم آمد، و با همدلی و هم اندیشی با مردم در تدارک تحولاتی دمکراتیک در همهء عرصه های اجتماعی باشیم. در شرایط بحران زده کنونی، دلخوش کردن و یا امید بستن به اصلاحات از درون نظام، آنهم نظام سیاسی سر تا پا آلوده، بمعنای رها کردن و تنها گذاشتن مردم در صحنهِ این مبارزه سرنوشت ساز است.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید