رفتن به محتوای اصلی

تغیر رژیم از طریق جنگ یا اصلاحات؟

تغیر رژیم از طریق جنگ یا اصلاحات؟

همانطور که همگان می دانیم رژیم خامنه ای قصد کنار آمدن با مردم را نداشته و تصمیم دارد با تحمیل جنگی دیگر نظیر جنگ ایران و عراق با وارد آوردن خسارتی بسیار سنگین تر رژیم دیکتاتوری خود را حفظ نماید. بسیار روشن است که رژیم ولایت فقیه بعد از ۱۰ ماه نه تنها نتوانسته دولت خود را تثبیت کرده بلکه مشکلات داخلی و خارجی عرصه را بر آن تنگ نموده است. رژیم خامنه ای وجهه بین المللی خود را بطور کلی از دست داده و راههای مذاکره هم از پیش پای خود کنار زده است. او کشور را از لحاظ سیاسی، اقتصادی و نقض حقوق بشر در بحرانی بسیار پیچیده قرار داده است. با در نظر گرفتن شرایط فعلی سئوالاتی بسیار صریح و روشن مطرح می‌شود. آیا تحریم هیچگاه موثر خواهد بود؟ آیا آمریکا می‌تواند با یک رژیم دیکتاتوری اسلامی دارای قدرت هسته ای کنار بیاید؟ آیا اقدام نظامی غیر قابل اجتناب است؟

بنظر می رسد که دولت اوباما در سیاست خود پیرامون ایران در طول یک سال گذشته موفقیت چندانی بهمراه نداشته و حتی مشکلاتی را در میان طرفداران خود ایجاد کرده است. به لحاظ سر سختی رژیم اسلامی در تعقیب برنامه های هسته ای خود دولت اوباما نیز ناچار شد لحن گفتگوی مسالمت آمیز خود را به لحن خصومت آمیز تغیر دهد. در ادامه تغیر سیاست دولت اوباما نسبت به رژیم اسلامی شاهد هستیم که آنها دو استراتژی موازی را دنبال می کنند.

۱ . انزوای بین المللی ( از جمله تحریم های کمر شکن )

۲. حمله نظامی به عنوان آخرین راه حل

بنظر می رسد رسانه ها با بهره گیری از تحلیل گران سرشناس افکار عمومی را جهت حمله نظامی به ایران آماده می کنند. در همین رابطه لازم است به نظرات یکی از کارشناسان سیاست خارجی ایالت متحده آمریکا توجه کنیم.

"دانیلا پلتکا از پژوهشگران ارشد انستیتو امریکن اینتر پرایز در تحلیلی از بحران هسته‌ای ایران در روزنامه وال استریت جورنال از دولت آمریکا انتقاد می‌کند که چرا اقدامات قاطع‌تری برای تحریم و انزوای ایران انجام نمی‌دهد. وی می‌گوید وعده هیلاری کلینتون برای «اعمال تحریم‌های فلج کننده علیه ایران» و وعده رئیس جمهور اوباما برای «اعمال مجازات های سختگیرانه» شعارهای تو خالی بوده‌اند. دولت آمریکا هیچیک از طرح‌های مربوط به مسدود کردن حساب‌های بانکی ایران و تحریم و انزوای سیستم حمل و نقل هوایی و دریایی ایران را اجرا نکرده است. پژوهشگر انستیتو امریکن اینتر پرایز در ادامه مقاله خود در وال استریت جورنال می‌نویسد که بی توجهی پرزیدنت اوباما به تظاهرات مردم علیه رژیم ایران و بی‌تفاوتی وی در مقابل نقض مکرر و آشکار مهلت‌های تعیین شده از سوی دولت ایران نشان می‌دهند که وی بیش از حد به سیاست گفت‌وگو با حکومت ایران دل بسته است. شاید انگیزه وی رسیدن به توافق در مورد معاوضه سوخت هسته‌ای با ایران بود اما این طرح نیز با شکست روبرو شده است. دانیلا پلتکا خاطر نشان می‌کند که حکومت ایران به گسترش فعالیت‌های هسته‌ای خود ادامه می‌دهد. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به هشدارهای خود در مورد پنهانکاری در ایران افزوده است و اکنون ناگزیر است مدارک مربوط به احداث دو هسته‌ای جدید در ایران را بررسی کند. دانیلا پلتکا به این نتیجه می‌رسد که اعمال تحریم به مرور به شکست می‌انجامد و اکنون آمریکا با دو گزینه صریح و مشخص روبرو است: یا ایران به سلاح هسته‌ای دست می‌یابد و آمریکا قادر خواهد بود که خطرات ناشی از آن را مدیریت و مهار کند یا کسی برای نابود کردن این خطر دست به اقدام خواهد زد"

اکنون این سوال مطرح است که چه کسانی به اقدام احمقانه دست خواهند زد و چه کسانی قادر هستند از بروز جنگ علیه ایران جلوگیری کنند؟

جهت ممانعت از چنین جنگ احتمالی لازم است آقایان مهندس موسوی و شیخ کروبی به عنوان رهبران نمادین جنبش سبز تنها و تنها جهت حفظ ایران عزیز از بلای خانمان سوز جنگ دست به اقدامآتی وطن پرستانه بزنند. پایین کشیدن دولت ایران بربادده احمدی نژاد در الویت کامل قرار دارد. در حال حاضر آقایان موسوی و کروبی در جایگاه رهبری جنبش سبز قرار گرفته ولی هیچ گونه اقدامی از جمله دعوت به اعتصابات عمومی انجام نمی دهند.

هموطنان عزیز، اگر بخواهیم دست رو دست بگذاریم رژیم خامنه ای و دولت فرمایشی او کشور را بسوی نابودی خواهند کشاند. ما نباید ساکت بنشییم که امسال سال "صبر و استقامت" است. وقت تنگ است، نباید به سخنان دیگران که حرف از حمله نظامی علیه ایران مطرح می کنند بی تفاوت باشیم. ما می توانیم عاقلانه و با کمترین هزینه رژیم را وادار کنیم که به خواسته هایمان احترام بگذارد. خواسته های جنبش سبز چیزی جزء مورد زیر نیست.

۱. حفظ استقلال ایران به دور از ماجرا جوهای هسته ای

۲. احترام به حقوق شهروندی و تامین آزادی های یک جامعه متمدن

۳. به رسمیت شناختن کلیه مذاهب و فرهنگ های قومی موجود در چارچوب مرزهای ایران بزرگ از طریق جدایی مذهب از سیاست

۴. ارتباط با جهان آزاد بر اساس حفظ استقلال و احترام متقابل

۵. محترم شمرده شدن حق آزادی بیان، تشکیل احزاب و مطبوعات بدون سانسور دولتی

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید