رفتن به محتوای اصلی

ایران در حال گذار از یک پروسه تاریخی

ایران در حال گذار از یک پروسه تاریخی

مسائلی که امروز در کشورهای اسلامی و بویژه در ایران، گریبان مردم را گرفته و فضا را برای تنفس تنگ کرده، درست 300 سال پیش در مورد کشورهای مسیحی مطرح بود.

اربابان کلیسا و روحانیت مسیحی در قدرت بودند و درست همچون امروز در ایران ما، با هر نوع تفکری غیر از مرام دینی آنهم از نوع کلیسائی آن، نه تنها مخالفت میشد بلکه صاحبان آنگونه اندیشه ها را به جوخه های مرگ می سپاردند.

گالیله فیزیکدان و منجم بزرگ که پدر علوم تجربی نام گرفته، برای فرار از مرگ، بالاجبار برخلاف باور خویش و واقعیت یافت شده، اقرار کرد زمین مرکز عالم است. این آینه آنچیزی است که امروزه در ایران زیر معضل "اقرار" شناخته می شود.

به عقب تر حتی می توان رفت و با ایران امروز مقایسه کرد. 400 سال پیش از میلاد مسیح، سقراط (399-470 پ.م) که امروز او را پدر دموکراسی اروپا می دانند و آنروز عقایدش در تضاد با عقاید نیروهای مذهبی و سیاسی آتن بود را به محاکمه کشیدند.

توجه کنید که سقراط متهم به فاسد کردن جوانان و خیانت به عقاید دینی شد! در تاریخ آمده است که سقراط با نوشیدن جام شوکران (نوعی سم) خود را کشت. امروز در ایران ما نمونه های زیادی وجود دارد که بخاطر داشتن باور دیگری جز مذهب سیاسی حاکم، در زندان ها بسر می برند، متحمل شکنجه شده و حتی به اعدام محکوم گردیده اند.

سیر گذار پدیده ها در پروسه تاریخی کاملن شبیه و قابل شناسایی است. در اروپای 1800 سال پس از آغاز مسیحیت، هنوز زندگی شخصی و اجتماعی اروپائیان زیر یوغ کنترل روحانیت مسیحی بود. از آنجا که تا قبل از جنگ جهانی اول (1836 میلادی) وسائط ارتباطی و آگاهی رسانی نسبت به امروز در سطح ابتدایی بود، کلیسا توانسته بود قدرت خویش را حفظ کند. اما انقلاب صنعتی سرنوشت دیگری برای کلیسا رقم زد.

در مقایسه؛ جنبش اعتراضی مردم ایران که در شکوفائی رسانه ای نوین بظهور پیوست، مانند انقلاب صنعتی در اروپا سرنوشت دیگری برای حکومت ملایان رقم زد و ایران را به یک دگرگونی عمیق واداشت.

پدیده های اجتماعی همچنین حاصل ارتباطات دیالکتیک هستند. بدین معنی که فناوری رسانه ای بدنبال توسعه، اطلاعات را با خود به همه جا می برد و باعث آگاهی می شود. " آگاهی" اخیر از سوی دیگر پایه دانش تازه قرار می گیرد که این به نوبه خود بر پروسه تکامل اجتماعی تأثیر می گذارد و دگرگونی شتاب بیشتری می گیرد.

چیزی که هست قدرت نیز همچون عشق اشخاص را کور می کند. با این تفاوت که در مورد عشق فرد ایراد طرف مقابل را نمی بیند، اما در مورد قدرت فرد ایراد خود را نمی بینند. اشخاص ناکارآمدی که قدرت با آنها تقسیم شده و در رأس قرار می گیرند، همچون بیشتر مدیران جامعه ایران، شعور خود را برای درک واقعیت ها از دست می دهند.

کدام انسان با شعوری پیدا می شود که مدرک مهندسی و دکترا بنام خود جعل کند و انتظار داشته باشد بر همه پوشیده بماند؟! بنابراین افرادی همچون فرهاد دانشجو آدم های احمق و خوش باوری هستند که دنیا را تنها از دریچه دید خود مشاهده می کنند.

نگارنده بر این باور است؛ جنبشی که در خرداد 88 بوجود آمد و با شتاب در پروسه پیشرفت گام برداشت، هرگاه که به پیروزی رسد و قادر شود یک نظام مدنی استوار بر اعلامیه حقوق بشر در کشور خود پایه گذارد، به پشتوانه نیروی جوان و محرک جامعه، عقب افتادگی اقتصادی و اجتماعی را با سرعت پشت سر خواهد گذاشت.

جنبش اعتراضی در ایران چیزی نیست که از قدرتش کم شود و یا از میان برود. فقط باید کاملن روشن باشیم که در مقابل وحشی ترین و جانی ترین رژیمی که تا کنون جهان بخود دیده قرار گرفته ایم و تنها راهمان برای بیرون آوردن سرنوشت کشور از دست های کثیف حاکمان حاضر و زندگی کردن همچون انسانی آزاد، بزیر کشیدن این اهریمن است.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
وبلاگ مهیار فراورده

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید