رفتن به محتوای اصلی

درسي از دستگيري اصلاح طلبان

درسي از دستگيري اصلاح طلبان

خبرهاي گوناگوني كه هر روز از ايران مي رسد دل هر انسان آزاد انديشي را به درد مي آورد حمايت روشنفكران ، نويسندگان و فعالان حقوق بشر در جهان از حركت مسالمت آميز مردم ايران حاكي از چنين برداشتي مي باشد آنچه در اين بين قابل توجه است دستگيري و تحت فشار قراردادن بسياري از چهره هاي اصلاح طلبي مي باشد كه تا دو ماه پيش خود بخشي از قدرت حاكمه محسوب مي شدند اشخاصي مانند آقايان رمضان زاده ، امين زاده ، تاجرنيا ، ميردامادي، حجاريان ، ابطحي ، صفايي فراهاني ، نبوي و تاج زاده همگي در طي سالهاي اخير داراي سمت هاي مختلفي در دولت ، مجلس يا شوراي شهر تهران بوده اند. از بين اشخاص فوق ، وضعيت سعيد حجاريان از بقيه نگران كننده تر است چرا كه وي به دليل تروري نافرجام – ناجوانمردانه – دچار معلوليت جسماني شده و نگهداري چنين شخصي با اين شرايط در زندان براي بازجويي يا گرفتن اعتراف ، يقيناً عملي غيرانساني محسوب مي شود.

انتشار هر روزه نامه هاي پردرد و شكوائيه هاي مختلف نزديكان اين اشخاص از قبيل همسر ، فرزندان و دوستان ، در جرايد و سايتهاي مختلف خبري موجب توجه و نگاه ناظران جهاني به ايران شده است. خانواده هاي زندانيان اصلاح طلب با توجه به مشهور بودن اين اشخاص هر روز با چاپ مطلبي سعي دارند فرياد اعتراض خود را نسبت به دستگيري عزيزانشان بلند كنند. در همه اين نوشتجات پس از يادآوري خاطرات خوش گذشته ، نسبت به ظلم و جفايي كه اين روزها به ناحق به همسر يا پدرشان روا شده موضع گيري شديدي ديده ميشود. همانگونه كه در ابتدا هم ذكر كردم دستگيري و تحت فشار وشكنجه قرار دادن هر انساني با هر مسلك و مرامي مقبوح و محكوم است و هر ايراني وطن دوست و آزاده اي صرف نظر از اعتقادش نسبت به اين دستگيريها واكنش نشان مي دهد اما آنچه در اين برهه نبايد فراموش كرد ظلم و فشارهاي مشابهي است كه سالها بر قشرهاي مختلف جامعه وارد آمده ولي هيچگاه توسط اصلاح طلبان گذشته يا زندانيان كنوني مورد اعتراض قرار نگرفته است. در اوايل دهه 60 سيزده عضو شوراي مديريتي جامعه بهايي ايران كه همگي از روشنفكران و تحصيل كردگان اين جامعه محسوب مي شدند مانند دكتر عليمراد داوودي ( استاد فلسفه دانشگاه تهران و مولف چندين اثر فلسفي كه هنوز هم اين آثار بدون مجوز چاپ مي شود و جايزه مي گيرد ، به چه شخصي ؟! ) توسط اشخاص لباس شخصي ربوده شدند كه تا اين زمان هيچ نشاني از آنها بدست نيامده است. از اينطور رفتارها در طي سه دهه اخير نسبت به اقشار مختلف جامعه بسيار ديده شده ولي متاسفانه شاهد هيچ فرياد اعتراضي اي نبوده ايم. اين اشخاص هم مانند دستگيرشدگان فوق همسر و فرزنداني داشته اند و مطمئناً آنها نيز نگران وضعيت همسر يا پدر خود بوده اند ولي هيچ حامي اي نداشته اند كه آنها را در اين دادخواهي ، حمايت كند. هم اكنون ايرانيان بسياري در زندان بسر مي برند كه هيچگاه مورد توجه اصلاح طلبان قرار نگرفته اند : اسانلو كارگر دلير ايراني نمونه اي از اين زندانيان است كه مدتهاست به انحاء مختلف مورد آزار و اذيت قرار مي گيرد ولي هيچ بيانيه اي در حمايت از وي از طرف اصلاح طلبان صادر نشده است. هفت نفر از مسئولان جامعه بهايي ايران ( 5 مرد و 2 زن ) كه همگي داراي همسر و فرزنداني هستند بيش از يكسال است بدون دادگاه در بند 209 اوين بازداشت مي باشند طبق خبرهاي واصله همه اين اشخاص بدليل فشارهاي وارده دچار بيماري شده اند بطوريكه كم سن ترين فرد اين گروه كه جواني سي ساله به نام وحيد تيزفهم مي باشد بر اثر فشارهاي وارده در زندان در حال از دست دادن يكي از چشمهايش مي باشد آيا هيچكدام از زندانيان اصلاح طلب تا كنون در دفاع از حقوق شهروندي اين افراد سخني به ميان آورده اند ؟ ( البته آقاي تاج زاده را بايد در اين مورد مستثني شمرد چرا كه وي در موارد مختلف به حقوق شهروندي بهائيان اشاره و دفاع كرده است.) دو بانوي جوان مسيحي به حكم ارتداد و محاربه ماه هاست در زندانند آيا كسي به دفاع يا دادخواهي از ايشان برخواسته است ؟

البته اينها را مي گويم نه آنكه بخواهم زنداني شدن يا تحت فشار قرار گرفتن اصلاح طلبان را توجيه كنم بلكه مي خواهم با يادآوري تاريخ به آناني كه فكر ميكنند چون صاحب قدرتند مي توانند هر انساني را به دليل دگرانديشي ( شبيه آنان نينديشيدن ) به زندان بيافكنند و مورد شكنجه و آزار قرار دهند ولي خود تا پايان حياتشان به راحتي بخورند ، بياسايند و زندگي كنند گوشزد كنم كه لحظه اي بر سرنوشت اصلاح طلبان بريده - يا دور انداخته - شده از قدرت بينديشند.

دور گردون گر دو روزي بر مراد ما نرفت دائماً يكسان نباشد حال دوران

چه كه روزي فراخواهد رسيد كه همين صاحبان قدرت كنوني در پيشگاه قانون و ملت حاضر شوند تا پاسخگوي اعمال گذشته شان باشند ( البته ملت و قانون هيچگاه شخصي را شكنجه و آزار نخواهد داد ) آنوقت است كه ايرانيان همگي تكرار تاريخ را به عينه مشاهده خواهند كرد و ديگر زماني براي جبران كرده يا نكرده ها باقي نيست آنوقت است كه هر كس گناهش را به گردن ديگري مياندازد . رمز تاريخ در تكرار وقايع آن در ازمنه و امكنه هاي مختلف است تاريخ لوحي است در برابر ديدگان اهل قدرت تا سرنوشت خود را در آن ببينند . طلوع آزادي نزديك است پس تا ايام از كف نرفته همتي بايد تا آزادي و دموكراسي در ايران پايه گذاشته شود... به اميد آزادي همه دربندشدگان از اصلاح طلبان تا صوفيان و بهائيان از روزنامه نگاران شجاعي مانند زيدآبادي و قوچاني تا فعالان حقوق بشر به مثل شيوا نظرآهاري و عبدالفتاح سلطاني و در نهايت همه زندانيان نام آشنا و بي نام .

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید