نظرات برخی از فعالین آزربایجانی که در صفحات فیسبوکی خود نشر کردهاند، نقاط مشترکی با گزارش وبسایت آنتی آزربایجانی و اطلاعاتی آذریها در خصوص اتفاقات ورزشگاه غدیر اورمیه دارد. برخی از فعالین همانند وبسایت آذریها شش هزار شعاردهنده در ورزشگاه غدیر را "عدهای افراطی و یا توسعه طلب" نامیدهاند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که آگاهی طرفداران معترض شهرداری از سیاستهای نژادپرستانه دولت ایران بر علیه آزربایجان (با توجه به تمامی شعارهایی که در ورزشگاه غدیر داده شد) بسیار آشکار بوده و این طرفداران اگر به حرکتی منصوب باشند، مطلقا آن حرکت، حرکت ملی آزربایجان جنوبی خواهد بود.
ویدئوهای پخش شده در خصوص شعارهای سر داده شده در ورزشگاه غدیر نشان میدهد که تمامی اشخاص حاضر در ورزشگاه شعار میدهند و شعارها مختص به عدهای خاص نیست. شعارهایی که تنها یکی از آنان شاید میتوانست انتقادآمیز باشد و بقیهاش خواستههای ابتدایی آزربایجانیها (تحصیل به زبان مادری و احیای دریاچه اورمیه) را مطرح میکنند.
هجمههای تند و تحقیرآمیز (همزمان و مشابه با سایتهایی چون آذریها) بر علیه شعاردهندگانی که حداقل جزئی از جامعه آگاه آزربایجان از سیاستهای نژادپرستانه دولت ایران هستند، چیزی به جز گسست منتقدان از بطن مردم و حرکت آنان پیرو مخالفان حرکت ملی آزربایجان را نشان نخواهد داد.
تنها یکی از شعارها میتواند انتقاد برانگیز باشد اما انتقاد موضوعی متفاوت با تحقیر و هجمههای است که صریحا از عدم منصوبیت شش هزار طرفدار شهرداری به حرکت ملی آزربایجان خبر میدهند. طرفدارانی که به دلیل حمایت از حق تحصیل به زبان مادری و حق حیات دریاچه اورمیه در هر بازی احتمال دستگیریشان از سوی نیروهای اطلاعاتی وجود دارد اما لحظهای از درخواست حقوق ابتدایی آزربایجانیها دریغ نکردهاند.
فراموش نکنیم که در بازی آخر فصل گذشته طرفداران شهرداری با چه وضعیتی روبرو شدند و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و شعار معروف ورزشگاه غدیر نیز اعتراضی هرچند رادیکال به آن اتفاقات بود و هر کنشی میتواند با واکنشی شدیدتر روبرو شود؛ با این حال کنش فارسها ضرب و شتم فیزیکی و واکنش طرفداران اورمیهای فقط سردادن شعار بر علیه دولت فارس بود.
با این حال، این شعار را میتوان از جوانب مختلف نیز مورد بررسی قرار داد و زمینههای شکلگیری آن خارج از اتفاقات بازی آخر فصل گذشته را نیز در نظر گرفت. در این نوشته نمیتوان بصورت مفصل به این زمینهها پرداخت اما تنها نباید فراموش کرد که ملت تورک آزربایجان دههها در ایران از سوی جامعه حاکم فارس مورد قتل عام فرهنکی و زبانی، تبعیضات و تحقیرات گسترده اجتماعی قرار داشتهاند و با قدرت گرفتن حرکت ملی آزربایجان موقعیت فریاد اعتراضات خود را یافتهاند.
برخی از منتقدان شعار معروف ورزشگاه غدیر، رسما شعار "مرگ بر فارس" را شعاری بر علیه جامعه فارس معرفی کردهاند، در حالیکه نشان دادن واقعیت امر و مخاطبان این شعار که همان دولت نژادپرست فارس ایران است، وظیفه هر فعال آزربایجانی میباشد. سوء استفاده برخی از فعالین از این شعار برای تکثرگرا نشان دادن خود، کاملا امری قابل مشاهده است و این فعالین نباید بدین امر اشتباه که مخاطب طرفداران شهرداری جامعه عادی و غیرحکومتی فارس بوده، دامن بزنند.
در پایان باید گفت، در اینکه سر دادن شعار "مرگ بر فارس" بدین گونه که مخاطب آن (دولت فارس) برای همگان واضح نباشد، انتقادبرانگیز است، هیچ شکی وجود ندارد اما حداقل به همان اندازه نیز صدور بیانیههای تند بر علیه این طرفداران غیرقابل قبول است و منتقدانی که هیچ نقطه افتراقی میان آنان و سایتهایی چون آذریها در این مسئله باقی نمانده، لازم است در خصوص هجمه هایشان تجدیدنظر کرده و حداقل از حمله به جامعه طرفداری شهرداری اورمیه که بخش قابل توجهی از هویتطلبان و فعالان مدنی آزربایجان را تشکیل میدهند، پرهیز کنند.
حسین محمودی – فعال ملی و مدنی آزربایجان
تورکیه – 25 اکتبر 2015
گوناز
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید