رفتن به محتوای اصلی

جوابی کوتاه به نامهٔ خانم بهارهٔ هدایت از زندان اوین

جوابی کوتاه به نامهٔ خانم بهارهٔ هدایت از زندان اوین

جوابی کوتاه به نامهٔ خانم بهارهٔ هدایت از زندان اوین

http://www.kaleme.com/1394/12/10/klm-238541/

قبل از هر چیزی باید آرزوی  آزادی خانم هدایت و همهٔ زندانیان سیاسی را  از صمیم قلب ابراز نمایم. آرزویی که میلیونها انسان آزاده در آن‌ شریکند. نکات چندی در این نامه به نظرم بسیار جالب و در عین حال قابل تامل هست. بهاره هدایت تصویر با ارزشی  از روز انتخابات  در زندان ارائه داده اند. بحث من بر سر اتفاقات آن روز در زندان نیست که بهاره به خوبی‌ به تصویر کشیده‌اند. ولی‌ تاکید من بر تحلیلی است که بهاره هدایت از سایر همبندان خود میدهد و از این موضوع میرسد به توجیه شرکت در انتخابات و ارزوهایش.

مجموعه‌ای را که خانم هدایت به آنها اشاره می‌کند در واقع زندانیان سرنگونی طلب هستند. در سطح جامعه اما ۵۰  در صد  جامعه به استناد آمار خود رژیم یعنی‌ ۵۵ درصد  واجدین شرایط رای در حوزه‌های انتخاباتی تهران و ۴۰ درصد در شهرستان‌ها یا به پای صندوق نیامدند و یا انتخابات را  تحریم کردند . بهاره هدایت به خاطر این که مجبور نباشد طیف سرنگونی طلب را به رسمیت بشناسد و اعتراف کند که وی و دوستانش  در مقابل سرنگونی طلبان جمهوری اسلامی قرار دارند  و خواهان اقتدار جمهوری اسلامی به روش موسوی، کروبی، خاتمی و روحانی و رفسنجانی هستند و به این دلیل  میروند که به قاتلان مردم ایران رای بدهند ، تهوع آورانه  می‌نویسد: با خودم فکر می‌کنم ما داریم می‌رویم به صادرکنندگان حکم اعدام خواهر و برادر و پدر و مادر اینها و دوست و خویشاوند بهایی‌ها رأی بد هیم  … تنم می‌لرزد. در مقابل حکایت رنج‌هایشان هیچ حرفی نمی‌ماند. و امروز هم مدام جلوی چشمم می‌آیند، دلم می‌خواهد بهشان بگویم «شاید این راه بهتری باشد…»  

خانم هدایت صحنه سالن انتخابات زندان را با ریزبینی تمام تشریح می‌کند ولی‌ وقتی‌ به توصیف ترکیب زندانیان سیاسی میرسد یک پدیده کاملا برجسته را که امروز شهرت جهانی‌ دارد به عمد از یاد میبرد و آن‌ چیزی نیست جز لیست بلند بالای زندانیان سیاسی  کارگری، کمونیستها، معلمین، وبلاگ نویسان، پرستاران، فعالین کودک، شعرا ، اساتید دانشگاه، دانشمندان ، خبرنگاران و اقلیت‌های ملی‌ و مذهبی‌. ممکن است کسی‌ بگوید خوب در بند محل اقامت وی این آدمها لابد حضور ندارند!!! جواب این است که خانم هدایت از وجود آنها در زندان اوین حداقل به خوبی‌ خبر دارد. تقلیل دادن زندانیان سیاسی طبق نوشته خانم هدایت به جملات سخیف زیر به نظر غیر واقعی‌ و عامدانه  میرسد.

"یک چند نفری «سیاسی» به آن معنا نیستند، موضع‌شان اغلب آمیخته به همان کدورتی است که تو در تاکسی، سوپری سر محل، یا مغازه فلان پاساژ می‌شنوی؛ گلایه‌های شهروندان عادی از فساد و گرانی، و دل‌هایی که از حوادثی که بهشان رفته نرم نمی‌شود. هفت هشت نفر بهایی‌اند. اینها نگاه‌مان می‌کنند؛ همان‌طور که اگر کسی اینجا آشپزی کند، ورزش کند، کتاب بخواند یا بافتنی ببافد نگاهش می‌کنند و لبخند می‌زنند، به ما هم نگاه می‌کنند و لبخند می‌زنند: «چطوری؟» «خوبم. مرسی». یک چند نفری هم هستند که نمی‌دانم در کدام دسته‌بندی می‌گنجند و به نظرم هنوز زیرپایشان سفت نیست. اینها موضع‌شان این است که سیستم سرتاپا جانی است و «شما هم بزدل و ترسو و جیره‌خوارید» و «شجاعت زدن حرفی که ما میزنیم را ندارید».سازمانی‌ها هم بدون استثنا از خانواده‌های زندانیان دهه شصت‌اند." 

 خانم هدایت در واقع از لحاظ روانی‌ احساس گناه، وادادگی و شکست می‌کند. وی خود را در مقابل لبخند به قول خود "هفت هشت نفر بهایی‌اند" کوچک و خوار حس می‌کند، به جای تجلیل از مقاومت این عزیزان سعی‌ در بی‌اهمیت کردن حضور آنان در زندان می‌کند، انسانهایی که گویا از روی رضایت همیشه  لبخند میزنند !!! بهاره در پشت این چهره‌ها درد و رنج و سوختن را نمی‌خواهد ببیند و یا مسلّماً می‌بیند ولی‌ فقط لبخند آنها برایش قابل اشاره هست!!! بهاره خواسته یا نخواسته این عزیزان را پایین می‌آورد تا خود را آن‌ بالا حس کند . دقت کنید به جملات خود ایشان: " آخر به راهی که آنها نشان می‌دهند هم باور ندارم. نه به دیانتی نو باور دارم، نه به سیاه و سفید دیدنِ ایدئولوژیک هواداران سازمان. اساسا دیگر به شکافتن سقف فلک و درانداختن طرحی نو خوش‌بین نیستم. " باید گفت که خانم بهاره هدایت لازم نیست به راهی‌ که آنها نشان میدهند قدم بگذارد ولی‌ حداقل میتواند به ارزش و اهمّیت مبارزه آنان اعتراف و در عین حال حق انتقاد از آنان را برای خود محفوظ نگاه دارد. وی میتواند بگوید که این انسانها شریف،قابل احترام و دارای عقیده هستند و به خاطر عقیدهٔ خود در مقابل هر گونه شکنجه و ظلم لبخند میزنند... خانم بهاره به عنوان یک نویسنده خیلی‌ بهتر از من قادرند با کلمات همبندان خود را به رسمیت بشناسند و مبارزهٔ این عزیزان را ارج نهند. راستی‌ نمیتوانند یا نمی‌خواهند؟ مشکل بهاره در واقع نه‌ این است نه‌ آن‌ بلکه آن تضادی است که اگر آنرا افشا کند تمام کاخ پوشالی و متعفن اصلاحطلبی را در هم میریزد!!!  

خانم هدایت زیر پای خود را سفت میداند و در نتیجه به قضاوت می‌نشیند: " یک چند نفری هم هستند که نمی‌دانم در کدام دسته‌بندی می‌گنجند و به نظرم هنوز زیرپایشان سفت نیست." از دیدگاه خانم آنها که به قول وی "موضع‌شان این است که سیستم سرتاپا جانی است و «شما هم بزدل و ترسو و جیره‌خوارید» و «شجاعت زدن حرفی که ما میزنیم را ندارید» زیر پایشان سست هست!!!

باید بگویم خانم هدایت اگر با تکیه به  آقایان و مضحکهٔ انتخابات و نتایج آن‌ زیر پای شما سفت هست به همین استناد زیر پای این همبندان شما سفتتر از شما هست. همبندان شما هم رای ۵۰ درصدی را که تحریم کردند پشت سر خود دارند و هم آن‌ ۴۰ درصدی را که بین بد و بد تر به بد مورد اعتماد و اعتقاد شما رای دادند. در واقع آنان که رای دادند یک رای سلبی به کلیت رژیم دادند. اتاق فکر اصلاح چیهای موهوم هم همین را تبلیغ میکرد: مردم بروید رای بدهید تا آنها (اصولگرایان ) نیایند. 

خانم بهاره هدایت عزیز با احترام به تلاش و مبارزه شما برای چنین آرزویی:

" در افق میان‌مدت هم دود سفیدی به چشم نمی‌آید. باز خودم را راضی می‌کنم که ما داریم هیمه‌ای جمع می‌کنیم که در درازمدت دود سفید صلح و توافق از آن به هوا بلند شود،"

باید متاسفانه بگویم از این هیمه به جز جنایت و ویرانی چیزی دیگر برنخواهد خواست، شما را رجوع میدهم به مشهورترین همسنگر خودتان اقای نوریزاد. و خاطر نشان می‌کنم که دود از کنده برمیخیزد و آن کندهٔ مردم به تنگ آمده از جور و ظلم و ویرانی است که میرود تا به آتشی فروزان تبدیل شود. شما را دعوت به چمباتمه زدن دور کندهٔ مردم ایران می‌‌نمایم. پیروز باشید.   

سرور کاردار

دوم مارس ۲۰۱۶ برابر با ۱۲ اسفند ۱۳۹۴

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید