رفتن به محتوای اصلی

آیا دیدگاه هاوکینگ و ماسک درباره خطر هوش مصنوعی درست است
19.09.2017 - 14:10

به تازگی ایلان ماسک، کارآفرین و تکنولوژیست مشهور، به این جمع پیوسته و درباره خطر هوش مصنوعی می گوید که یک ریسک است و نه تهدیدی نظیر کره شمالی، و مدعی است که این ریسک به دلیل فقدان مقررات در توسعه هوش مصنوعی است. کلمات ایلان ماسک سخنان فعالان آنتی جی ام او که مخالف تغییر ژنی در کشاورزی هستند، و نیز معترضان به جین تراپی در عرصه بیومدیکال را تداعی می کند، گرچه در واقعیت، هوش مصنوعی عوارض جانبی برنامه ریزی نشده و غیر قابل کنترل ندارد، شاید به غیر از آنچه در فیلمها و داستان های تخیلی به وفور یافت می شود. بنابراین آنچه از همه این خطرات باقی می ماند چیزی نیست جز پیشگویی پایان یافتن طبقه متوسط بویژه وقتی چنین روندی را در قرن بیست و یکم در کشورهایی نظیر ایالات متحده آمریکا و اروپای غربی، شاهد هستیم. پیشگویی مشابهی که در پایان قرن نوزدهم صورت گرفت از سوی کسی نبود غیر از کارل مارکس که چنین روندی را هنگام تحلیل از آمار اقتصادی که برای نوشتن سه جلد کاپیتال جمع آوری کرده بود، مشاهده و منتشر کرد -- البته جلد سوم کاپیتال پس از مرگ او توسط فردریک انگلس منتشر شد. اما وقتی در قرن بیستم این پیشگویی محو شدن طبقه متوسط تحقق نیافت، کارل پاپر به درستی اعلام کرد که مارکسیسم از مقام علم به شبه علم تنزل کرده است چرا که ستون اصلی آن دیگر بر اعتقاد مبتنی است و نه فاکت علمی. آنچه ما اکنون بمثابه محو شدن طبقه متوسط در قرن بیست و یکم می بینیم روندی اقتصادی در کشورهای قدیمی صنعتی آمریکا و اروپا است، که به واقعیت انتقال تولید صنعتی و حتی فراصنعتی به کشورهای جدید صنعتی چین و هندوستان بخاطر کار ارزان، حتی با مهارت در توسعه سخت افزار و نرم افزار تولید فراصنعتی، مرتبط است، پدیده جدیدی از پایان قرن بیستم که به قرن بیست و یکم ادامه یافته، و اصلاً به هوش مصنوعی ربطی ندارد، و اتفاقاً در چین و هندوستان ما شاهد رشد طبقه متوسط هستیم. می دانیم که در پایان قرن نوزدهم صنایع سنگین اجازه نداشتند کشورهای متروپول را ترک کنند و این واقعیت تداوم بقای مشاغل پردرآمد کارگران صنعتی را در آمریکا و اروپا به رغم صدور سرمایه، تا حدود سالهای 1970، تضمین کرد. امروز شرکتهای آمریکایی که تولید خود را به چین و هندوستان برده اند سود سرشاری برای صاحبان خود تولید می کنند البته به قیمت از دست رفتن مشاغل پردرآمد در داخل آمریکا، که مطمئناً طبقه متوسط را در مناطقی نظیر میدوست در آمریکا و نواحی مشابه در اروپا، نابود می کند. رشد مشاغلی هم که در داخل آمریکا در خدمات ایجاد شده، قادر نیست این کاهش را جبران کند، وفقط سکتورهای اقتصادی نظیر کارهای ساختمانی و درمانی هستند که در برابر چنین انتقالاتی مصون می مانند چون از نظر فیزیکی قابل انتقال نیستند. رشد هوش مصنوعی ابداً این تغییرات را باعث نشده و آنچه ما درباره تأثیرات هوش مصنوعی می شنویم بیشتر بزرگنمایی است تا واقعیت. اگر شرکتهایی نظیر فاکسکان در چین به مقیاس تعیین کننده ای به کارخانجاتی که به هوش مصنوعی مجهز باشند اضافه کنند، در آنصورت می شود تأثیر هوش مصنوعی را در چین بعنوان معیاری برای اندازه گیری به کار برد. تا آنجا که به هوش مصنوعی مربوط می شود، ما لازم است که براساس پژوهشهای متفکرانی نظیر ری کرزوایل که درک دقیقی از هوش مصنوعی دارند، برنامه ریزی کنیم، آنچه در کتاب "واریانت جدید برای تأمین نیازهای بشر" (1) مورد بحث قرار گرفته است. هشدارهایی که امروز می شنویم، بیشتر به دلیل درک غلط از تغییراتی است که ناشی از روندهای حاضر در اقتصاد گلوبال است تا که به خاطر خطرات واقعی ناشی از هوش مصنوعی باشد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آتوسا نجف لوی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.