رفتن به محتوای اصلی

نویسنده روستایی حکومتی قدر نشناس

نویسنده روستایی حکومتی قدر نشناس
ناشناس

خانم نویسنده ضد چپ اگر تر س و فشار کمونیست ها بر رژیم سابق نبود و ترس از انقلاب کمونیستی شاه سابق هیچ وقت اصلاحات ارضی نمیکرد وخان هارا بیرون نمیکرد وزمین به روستاییان نمیداد وشما الان دیگر به شهر نیامده بودی و درس نخوانده بودی و شغل شهری نداشتی ونمیتوانستی با سید بودن و دینفروشی ارتزاق کنی وبا کوبیدن ایئولوزیهای شهری مانند سوسیالیسم یا ناسیونالیسم نان شبت را دربیاوری میدانی قبل از رفتن خان ها

چه رسمی بود روستاییان میبایست زن خودرا شب اول زفاف اول به خان ها بدهند اگر فشار و مبارزات کمونیست ها نبود وتوالان در روستا زیر سلطه خان ها بودی باید شب اول ازدواج به اغوش خان ده میرفتی پس بجای حمله به کسانی که برای تو ناموس احترام وشغل و موقعیت فراهم کردند وتوسط کسانی چون توبعدها اعدام شدند اگر از انها دفاع نمکنی حداقل سکوت کن مشکل شما روستاییان دهگریخته تازه شهری همین حس قدرناشناسی است و اینکه خودرا زود گم میکنید وبه کسانی که به شما خدمت کردند پشت میکنید وخودتان را به قدرت مسلط میمالید وعشق تان به اخوندان که خاطره امامانتان را برایتان زنده میکند چشمتان را کورکرده.مطمئن باش به محض از هم پاشیدن سپاه ونیروی انتظامی کلیه روستاییانی که در شهرها مشاغل دولتی بدون لیاقت پیدا کرده اند از راه دینفروشی وضربه زدن به احزاب و سازمان های شهری و مزدوری برای اسلام ورزیم آخوندی به مقام ومنصب رسیده اند با قطارهای باری به روستاها و کمپ های کارمولد کشاورزی و دامی اعزام میشوند تادیگر کسی که با نماز خوانی دکترای قلابی گرفته وفرق ism وist را نمیداند ادعای استادی داشگاه تهران رانکند امیدوارم بزودی پس از ازهم پاشی رزیم اخوندی شما را در کمپ های کار روستایی با دست های پینه بسته وگل آلود ببینم تا دیگر به کمونیست ها که ناموست را از دست خان ها نجات دادند جسارت نکنی.