Skip to main content

كافر همه را به كيش خود پندارد

كافر همه را به كيش خود پندارد
Anonymous

كافر همه را به كيش خود پندارد.لا اقل ايران گلوبال بايد داراى سيستمى و بينشى باشد كه بفهمد . كه من يك نفر هستم يا به نام هاى مختلف مطلب به اشتراك مى گذارم. بنده نه عقده مقام دارم و نه عقده عضويت در تشكيلات ، اينقدر به خودم أرزش قائل هستم كه اجازه ندهم ، فرقه رجوى و يا سلطنت طلبان و يا رژيم فاسد فارس آخوندى از شخصيتم سو استفاده نمايند. بنده يك نَفَر بيشتر نيستم . اما چون در درياى بيكران ملت بزرگ ترك خود شنا ورم . بنا بر اين سخنم ، درد دل ملت من است . و چون حرفم حق است . و داراى اثر ، بِنَا بر اين سلطنت طلبان و فرقه رجوى و فاشيست هاى حاكم آخوندى را خوش آيند نيست. نه عضويت در يك جريان سياسى دائمى است و نه يك فرد داراى بينش و استقلال فكرى فرمانبر هر بي مستبدى مى شود . اين مستبد شاه باشد و يا شيخ و يا فرقه گردان رجوى . من مى دانم كه سخنانم حق و داراى نفوذ است . چونكه حقيقتى را بيان مى كنم

كه أفراد بي هويت و فرمانبرى نظير موحدى و هواداران فرقه را خوش آيند نيست. همه أفراد سياسى مستقل شايد مدتى هم عضو تشكيلات سياسى بوده باشند. نظير حنيف بزرگ كه عضو نهضت آزادى بود. و يا شخص رجوى ، كه مدتى عضو أنجبن حجتيه مشهد بود. مهم اين است كه قلم و قدم أفراد سياسى چقدر در خدمت حقايق واقعى و ملموس جامعه است . و مثل حنيف بزرگوار سازمانى را بنيان گذاشت كه هستى و جان و روان ما ملت ترك آزربايجان جنوبى هم بود. به همين علت هم با همه وجود خويش در آن وارد شديم . و از جان و مال و هستى خود در راه شكوفائى آن دريغ نكرديم . .......
اما وقتى سازمان حنيف را رجوى مصادره كرد. و آن را تبديل به فرقه نمود. فرقه اى كه كوروش را ذوالقرنين مى خواند. و زبان ملت ترك ما را در تشكيلات خود ممنوع كرده و مثل بسيجى هاى رژيم فاشيست خمينى سينه زنى راه انداخته است . و با استبداد فردى اين سازمان را به نابودى كشاند. بطورى كه در ته جريان سازمان ، فرقه اى بيرون آمده است كه منفور ملت هاى ايران خصوصا ملت ترك ما شده است . ما را آذرى مجهول مى خواند. نامى كه از زمان رژيم رضا شاه جعل شده است . لذا من و ديگر برادران تركم و برخى اعضاى جدا شده از فرقه رجوى . برأى حفظ و گسترش و به نتيجه رساندن أرمان هاى پدران ترك خود و برأى آزاد كردن خاك و ملت اشغال شده خويش فعال هستيم . و اين حق هر فعال سياسى است كه با تمام توان خود را وقف آرمان هاى به حق ملت خويش نمايد. اين حق را شايد فرقه رجوى و نژاد پرستان فارس برأى كسى قائل نباشند. اما قوانين سازمان ملل به همه ملت هاى رنج كشيده و اشغال شده و سركوب شده ، اين حق را برسميت شناخته است . كه به زبان ملى خود كودكانش را آموزش بدهد. و به استقلال خود از دست اشغالگران فعاليت نمايد. و طرق و محل زندگى خود را بر أساس رأى أكثريت ملت خود برگزيند. لذا همه ما استقلال طلبان خاك اشغال شده آزربايجان جنوبى ، با وجود نيت قلبى خود كه استقلال نهايت آرزوي ماست. اما در يك رأى گيرى آزاد ، مثل ملت اسكاتلند، هر تصميمى را كه أكثريت ملت ترك ما اتخاذ نمايد ، به آن پايبند خواهيم بود. و هيچ ارزشى به نظرات نژاد پرستانه اشغالگران فارس ( شاه و شيخ و فرقه رجوى ) قائل نيستيم. ملت ترك ما برأى احياى حكومت ملى سيد جعفر پيشه ورى ، كه به دست رژيم فاشيست فارس محمد رضا شاه سركوب شد. و بعد از انقلاب ضد سلطنتى به دست خمينى جلاد در سال ٥٨ به خاك و خون كشيده شد . مصمم است. و در اين راه از خاك و خاشك شوونيست ها هم باكى ندارد. در ضمن ياد داشت قبلى مرا منتشر نكرديد . جناب توكلى . يا عدالت را رعايت كنيد . و يا اعلام فرماييد . كه ايران گلوبال به راه سالهاي قبل خود بازگشته است .،.