Skip to main content

جنبش کردها از زاویه ی تئوری و

جنبش کردها از زاویه ی تئوری و
آ. ائلیار

جنبش کردها از زاویه ی تئوری و عمل اشکالات اساسی دارد:
- توسعه طلبی ارضی
به کار بردن اصطلاحات من در آورده در اسناد رسمی مانند « استان ارومیه= آذربایجان غربی» ، «کردستان شرقی= کردستان به علاوه ی آذربایجان غربی و در صورت قدرت همه ی سر زمین ماد تاریخی یا آذربایجان»، که از دید جنبش رفع تبعیض و حق طلبانه ی آذربایجان به درستی « توسعه طلبی ارضی احزاب کردی» نامیده شده است.

- ابزار شدن در دست بیگانگان
« ابزار شدن در سیاست نیروی خارجی، مانند قدرتهای منطقه ای و جهانی - عربستان و آمریکا - اروپا و ...- یعنی عدم پیشگیری سیاست مستقل رهایی بخش، در عمل، بر خلاف ادعای تئوریک خود.
مرگ در بردگی بهتر از ابزار شدن در دست بیگانگان است.

- ایده لوژی التقاطی
ایده لوژی جنبش کرد آمیخته ای از « ناسیونالیسم-مارکسیسم منجمد-دموکراتیسم فئودال-بورژوایی کرد» است. این ایده لوژی فاقد پایه های تئوریک رهایی بخش است. پایان دادن به « تبعیض، بیعدالتی اجتماعی،دیکتاتوری، و تعیین سرنوشت خود» با این پایه ی تئوریک محال است. دستاورد این تئوری غلط تنها میتواند « کشته های بیشمار، توسعه طلبی ارضی ناموفق، و ابزارشدن در دست بیگانه» باشد. که مساوی شکست جنبش خلق کرد و ضربه زدن به دیگر جنبشهای رفع تبعیض است.

- تکیه به سلاح
احزاب کردی بعد از یک قرن تجربه هنوز درک نکرده اند که مسئله ملی در شرایط ایران و منطقه راه حل نظامی ندارد.
آزادی از لوله ی تفنگ بیرون نمیاید، از همبستگی آگاهانه ی دلهای ستمدیدگان، بیرون میاید.

- پرپر کردن گلهای کردستان
تباه کردن زندگی و کشته شدن جوانان کرد در « بیراهه» ها ، که هیچ ربطی به آزادی ندارد جنایتی ست غیر قابل بخشش در حق جوانان، این گلهای کردستان .

- قطع پیوند دوستی بین دو خلق ستمدیده ی آذربایجان و کردستان
احزاب کردی با استعمال رسمی اصطلاحات « توسعه طلبی ارضی» ، استان اورمیه، کردستان شرقی، پیمان دوستی بین پیشه وری و قاضی را یک جانبه لغو کرده اند.