Skip to main content

لازم میدانم نکات زیر را در

لازم میدانم نکات زیر را در
Anonymous

لازم میدانم نکات زیر را در رابطه با نوشته کوتاه آقای لواپی تحت عنوان « قفس ایرانیت» مطرح سازم . این نوشته کوتاه آکنده است از عبارات و جملات ؛ قصار« نا روشن و کلی. چنانکه خواننده به سختی می تواند هدف آقای لواپی را از نگارش این مطلب کوتاه؛ درک کند. از همین تیتر مقاله آغاز کنیم . راستی « قفس ایرانیت» چه معنا و مفهومی را میرساند. در این نوشته؛ آقای لواپی همچنان به ما نمی گوید راه شکستن این « قفس» چیست. اگر منظور نویسنده از مفهوم گنگ « قفس ایرانیت» وجود ستم و تبعیض ملی در ایران می باشد؛ چرا منظورش را صریح و بی پرده اظهار نمی دارد؟ معلوم نیست قصد نویسنده از بکار بردن عبارات مبهم و نا مفهوم زیادی که در نوشته اش بکار میبرد؛ چیست؟ در اینجا نمونه هاپی از این عبارات نامفهوم؛ نقل میشود. « انسان در قفس ایرانیت؛ محبوس است.» « علامت های

سقوط در عشق(؟)و هنر ؛ در سیاست و بینش (؟)؛ پیش از همیشه در ایران امروز به چشم میخورد.»« تاریخچه ذهن ایرانی در قفس ها سپری شده است.» « این حکومت ها ..... برآمده از بستره سنت های غیر دمکراتیک ایرانی می باشند که در تقابل با جان و جهان دیگری اند.» !!! جان و جهان دیگر؛ یعنی چه؟ وقتی کسی نمی خواهد صریح و آشکار نظرات سیاسی خود را اظهار دارد ؛ به ناچار از عبارت پردازیهای گنگ و پیچیده و احیانا گیج کننده؛ یاری می طلبد. در نوشته آقای لواپی؛ خواننده در دنیای مفاهیم و جمله پردازیهای تخیلی و سکر آور سیر میکند و بهیچوجه با واقعیت های ملموس جامعه ای که در آن زندگی میکند ؛ برخوردی ندارد. گوپی در ایران تحت ستم کنونی اینهمه ظلم و ستمی که بر توده های زحمتکش روا داشته میشود؛ از آسمان نازل میگردد و رابطه ای با رژیم آزایکش جمهوری اسلامی ندارد! چرا آقای لواپی در نوشته خود طفره میرود و به جای بیان روشن واقعیات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران؛ به سنگر عبارت پردازی ادبی نا مفهوم و بغرنج پناه میبرد؟ باید گفت ایران پدبده ای مجزا از جهان پر تلاطم و مملو از ستم و اجحاف و تبعیض کنونی نیست. در این جهان پر جنب و جوش؛ در یک طرف؛ قدرتهای امپریالیستی و رژیم های ارتجاعی و زور گو هستند که انواع ستمگریها را در حق میلیونها میلیون انسان اسیر و در بند اعمال میدارند و در طرف دیگر؛ کارگران و توده های محروم و زحمتکش قرار دارند که همه جا بپا خاسته ودر جهت پاره کردن زنجیرهای اسارت و بردگی مبارزه میکنند. هیچ نویسنده و شاعر و اندیشمند و هنرمندی نمی تواند در این پیکار عظیم ستمدیدگان علیه ستمگران بی طرف بماند. در ایران کنونی انواع ستمدیدگی ها وجود دارد. ستم ملی نیز که در حق بیش از نصف اهالی کشور اعمال میگردد ؛ یکی از ستم های آشکار و دیر پای موجود در این کشور چند ملیتی است. رژیم آزادیکش جمهوری اسلامی؛ با توسل به حربه ترور و اختناق؛ ۳۸ سال است در این کشور اسیر و دربند حکم روایی میکند . قدرت های امپریالیستی نیز به خاطر منافع آزمندانه خود؛ با انواع وسایل از این رژیم قرون وسطایی پشتیبانی به عمل می آورند . تا این رژیم ارتجاعی و زورگو توسل قیام ها و انقلاب توده های زحمتکش ایران متعلق به همه ملیت های ساکن این کشور؛ سرنگون نگردیده است؛ این امکان که توده های میلیونی تحت ستم بتوانند از چنگ انواع ستمگریها و از آنجمله ستم و تبعیض ملی رهایی پیدا کنند؛ بهیچوجه وجود ندارد. کسانی که اندیشه رهایی توده های زحمتکش ایران را در سر می پروراند و خواهان شکسته شدن قفس اسارت و بردگی هستند باید همه مساعی خود را مبذول مبارزه پیگیر و بی امان علیه ارتجاع هار حاکم در ایران بکنند .