Skip to main content

من اینجا بحث ملیت یا قومیت

من اینجا بحث ملیت یا قومیت
Anonymous

من اینجا بحث ملیت یا قومیت نمی کنم. با توجه به مطالعاتم از جمله خوانش خود مدعیان کُردها واقعیت های گاه تلخی می گیوم.
اول از زبان فارسی در ایران بگویم که در واقع یک زبان نوشتاری است. یعنی اگر شما این نوشته می توانید بحوانید و درک کنید، اگر خود فارس (فارسی زبان) میدانید، بواسطه یادگرفتن از مادر (محاوره خانواده و اجتماع فارسیز بان پیرامون) خود نیست، بلکه بواسطه امختن در کلاس مدارس و کتاب ها و معلمانی است این فارسی نوشتاری مشهور به فارسی دری را توانیی خواندن و نوشتن دارید! در واقع مادر فارسی را زبان مادر یهیچ کسی نمی دانیم، بعید میدام زبان های زیادی در جهان چنین ویژگی داشته باشند، ممکن زبان های قدیمی مثل سانسرکیت این وِزگی داشته باشد یا زبان ترکی استامبولی از معیار یک شهر رگفته باشد. ولی فارسی نوستاری (فارسی دری) زبان معیار هیچ شهری چه در ایران و چه خارج از ان نیست. این زبان شاید در ابتدا

بر اسا گویش/لهجه خراسان دقیم شاید شهرهایی مثل توس/نیشابور/مرو/بخارا/سمرقند/بلخ... باشد ولی همین تعدد شهرهای خراسانی ها هم خودش گویای اینست این فارسی زبان فرا ملی و فرا قومی و فرامعیاری و واقعا یک زبان ساختاری شده با کوشش هزاران ادی بو کاتب و زبان دان ایرانی و پیرامون بوده. چرا این ز بان بوجود امد؟
چرا مردمان هزار سال اخیر که اغلب توسط حاکمان غیر فارسی زبان ترکمان و مغول و تاتار و غُز و اذری و ... بودند نیاز به اینز بان داشتند. دلیلش تنوع زبانی و گویشی بوده است. به هیچ دلیل قنع کننده ای نیست که که حاکم ترکمن یا مغول مایل باشد زبان غیر مادری اش قبول کند مگر اجبار سیاسی-اکولوژیک! حاکمان دیدند از همان اوایل برچیدن حکومت عرب که عربی خجازی را زبان ارتباطی اش قرار داده بود، یا ناچار همچنان زبان عربی حجازی میپذیرفت که درواقع عدم استقلال و عرب شدن بود یا بایست زبانی متناسب با اکثریت مردم فلات ایارن انتخاب کند، در نتیجه این زبان فارسی دری که به نظر افرادی مثل من، در واقع یک زبان ادبی-شعری بود و سپس توسط امثال این سینا و بیرونی و بیهقی... تبدیل بهز بان نمیه علمی و فلسفی هم شده بود.
بقیه داستان ختان می دانید، پهلوی ها هم همان سنت حاکمان ترکمان و مغول... ادامه دادند/ وقتی قرا شد سیستم اموزشی نوین و مدرن باشد به تاسی از ممالک مدرن مثل فرانسه این زبان فارسی در مدارس زبان سراسری ادامه دادند. مشکل اصلی که گروهی از مثل ترک زبانان اذری یا کردها (کرمانج و سورانی زبان...) مغلطه می کنند همین است. توقع داشتن رضاشاه که خودش هیت چند رگه فرهنگی داشت (کازنی-ترک-فارس...) زبان مثلا ترکی اذری تبریز بجای فارسی کتابی یا درکنار آن رسمیت بدهد و یا مثلا چند زبان معیار شهر ایران مثلا سورانی سنندج (سنه)، مکری مهاباد، کرمانشاهی یا فیلی ایلام؟!
خوب اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی یاران، تدریس ادبیات زبان های محلی رامجاز اعلام کرد و چند زبان هم بعنوان مثال گفته، ولی هر فارسی دان در حد سوادد دبیرستان متن قانون اساسی بخواند د رمیابد:
1- منظور تدریس ادبیات زبان های مخلی است/ محلی یعنی هر شهرستان و حتی هر شهر و روستا و نه ادبیات مثلا تبریز را در اردبیل یا شهر بلداجی چهار محل و بختیاری درس دادن!
2- هفت زبان بعنوان مثال قید شدهف همه می دانند تعداد زبان های ایارن بیشتر از اینهاست/تعداد انها بدون محاسبه گویش ها یا لهجه مهم، تا بیش از 20 مورد گفته اند/ گویش هایی است گه خود مردم محلی مدعی اند زبان است، مانند دزفولی، شوشتری، لکی، گوران، هورامی، قشقایی، ترکی خراسانی، ترکمنی، کرمانجی و بختیاری... مشخصا ترکمنی یادی نشدهف در حالی خود ترک های اذری و خراسانی، معترفند ترکمنی یک زبان مستقل و متفاوت از تُرکی است. حال اگر تُرکی آذری را بیایند به در مدارس شهر گنبد اموزش دهند مردم ترکمن زان طبیعتا معترض می شوند!
اما دولت حسن روحانی در تحت رهبری استبداد مذهبی، میاید در کرمانشاه زبان سورانی شاخه اردلانی سنندج را در دانشگاه کرمانشاه اموزش می دهد!
این نقض قاون و از طرفی نقض حقوق زبانی است. آیا هدف اموزش زبان (گویش و لهجه ) محل یاست برای حفظ فرهنگ و فولکلور یا ایچاد این یک زبان پان؟
من معتقد عقاید پان گرایانه قومی که یکی نشانه هایش تحمیل یک گویش/لهجه معیار یک شهر است در سایر مناطق/شهرستان ها برای پروژه ملیت سازی.
از طرفی انها به شدت علیه ملیت سازی که مدعی اند در زمان پهلوی صورت رگفته و در دوران استبداد مذهبی ولایی ادامه یافته منتقد هستنئ ولی خودشان همان سایست سرکوب گویشو لهچه و زبان های محلی در سطح شهرستان ها دنبال می کنند!
دلیلش واضح است، هدف حقوق بشر و احترام فولکلور و فرهنگ و زبان مردم محل نیست بلکه هدف ملیت سازی است.ااستبداد مرکزی و بویزه پان ها مخرب انسجام ملی ایرانی هستند.