Skip to main content

این نوشتە از ساسان امجدی است

این نوشتە از ساسان امجدی است
Anonymous

این نوشتە از ساسان امجدی است مضمون این نوشتە هر چند بیشتر بی بی سی را خطاب قرار میدهد ولی میتوان کلیت نوشتە را بە بە تفکر کیانوش توکلی و تعدادی از پان اتراک نیز تعمیم داد در رابطە با دمکرات و عربستان و حج ووو بي بي سي فارسي خبر خود در باره قاسم سليماني را اينطور تمام مي كند:
"به گفته بعضی از این افراد حکومت ایران در نظر دارد نام آقای سلیمانی را که به گفته آنها به چهره‌ای "محبوب" در میان عموم مردم تبدیل شده، به عنوان جایگزینی برای حسن روحانی مطرح کند. اما در مقابل عده‌ای از هواداران او می‌گویند این اظهارات با هدف مخدوش کردن چهره او به عنوان یک "قهرمان ملی" بیان می‌شود و ریشه در واقعیت ندارد."
اشاره به محبوبيت و "قهرمان ملي" بودن قاسم سليماني تحت عنوان يك نقل قول. مانند همان نقل قول هايي كه هميشه در پايان گزارش هاي مربوط به احزاب سياسي كرد به "تروريست" بودن آنها ارجاع مي دهد.

حالا اين شارلاتانيسم ژورناليستي را با گفتگوي فرناز قاضي زاده و شاهو حسيني مقايسه كنيد. گفتگويي كه قرار بود در باره فعاليت هاي حزب دمكرات كردستان ايران باشد، اما بيشتر به يك بازجويي شباهت داشت.
از نگاه من "راسان" نمي تواند دلالت بر خيزش دوباره حزب دمكرات كردستان ايران باشد. همان طور كه هيچ حزب ديگري در اوضاع كنوني نمي تواند چنين ادعايي را مطرح كند. از نظر من ارتباط احزاب سياسي با دولت هاي منطقه هم ذاتا مذموم نيست. آنچه در اين باره مي تواند وجود چنين مناسباتي را به يك چالش اخلاقي تبديل كند و در نهايت علتي براي عدم مشروعيت آن باشد، نيازمند بررسي مصداقي اين دست روابط است. امري كه مستلزم وجود حداقل شفافيت و اقناع عمومي است.
اما آنچه در اين ميان براي من جالب توجه بود برخورد بي بي سي فارسي و خانم قاضي زاده با مطرح كردن شائبه حمايت عربستان سعودي از حدكا و چرايي حضور يكي از اعضاي اين حزب در مراسم حج بود.
طرح اين مسائل از سوي فرناز قاضي زاده، نه طرح پرسش كه اصرار بر صحت آن بود. انگار خانم قاضي زاده به يك باره در قامت يك بازجوي مضطرب و عصبي مي خواهد همه اتهام ها را يك جا در پرونده بگنجاند، آن هم بدون نياز به هيچ مستند و استدلالي. "تنها با يك سرچ معمولي در گوگل"!
سرچي كه نتيجه اش اگر چه خطاي فاحش و سطحي بودن وحشتناك عملكرد اين نوع ژورناليست ها را عيان مي كند، اما براي محكوم كردن "متهمان" هميشگي و بالقوه مي تواند كافي باشد.
سوي متناقض اين نوع رفتارها اما در برخورد با جنايت هاي جمهوري اسلامي اعم از اصلاح طلب و اصول گرا در سلاخي كردن مخالفان و كشتار بيرحمانه مردم سوريه مستتر است. آنجا كه بي بي سي فارسي نمي تواند به خاطر "حرفه اي" بودن به صراحت فلاحيان و رفسنجاني و قاسم سليماني را به كشتار مخالفان و غيرنظاميان متهم كند. اما مي تواند خيلي ساده و تنها با يك نقل قول از محبوبيت سليماني بگويد.
آنها هيچ گاه در تقبيح كشتار مردم كردستان و اعدام مخالفان در تابستان ٦٧ نگفته اند با يك سرچ معمولي مي توان جنايت كار بودن اين اسامي را نشان داد. اينجا و در برخورد با اين دست اتهام ها، بايد ديگر حرفه اي عمل كرد و به جاي استناد به يك "سرچ معمولي"، خشونت ورزي مخالفان را همچون يك سيلي به صورت مخاطبان زد.
خانم قاضي زاده به همان راحتي كه گاهگاهي پوزخند مي زد، از صندليش جدا مي شود و طرف مقابلش را متهم مي كرد، در برخورد و گفتگو با اصلاح طلبان حكومتي شريك در كشتار و اعدام و شكنجه تصويري جدي، همدلانه و بسيار مداراگر دارد. او و امثال او هر چقدر كه در مواجهه با مغضوبان، به حاشيه افتادگان و غير خودي ها هتاك، پرخاشگر و با اعتماد به نفس عمل مي كنند، در برخورد با غاضبان، مردان حلقه قدرت و خودي ها مي توانند مودب، مفلوك و با طمانينه رفتار كنند. مانند همين خبري كه همكاران او در باره قاسم سليماني منتشر كرده اند.