Skip to main content

این جناب بسیار ازخود راضی

این جناب بسیار ازخود راضی
Anonymous

این جناب بسیار ازخود راضی گاهی عکسی از خود در جلوی چند جلد کتاب به کلفتی سنگفرش در بالای انشأ اش میگذازد و گاهی عکسی با کلاهی پره دار که تو گویی عکاسی بنام او را در سر را ه تصرف قره باغ گیر آورده و جناب هم یک نیم چرخش انقلابی نصیب عکاس فرموده. گاهی هم همین عکس کنونی را با خنده ایی مصنوعی تقدیم خواننده میکند. اما گاهی هم از از مسئول کامنتها میخواهد عکسی دیگر با مختصاتی اینطور و یا آنطور را در بالای انشأ اش قرار دهد.

ولی آنچه مربوط به مضمون هفته نامه هایش میشود، سبکی بجامانده از قلم بدستان دوران اختناق پهلوی را بیاد میآورد که با واژه هایی در پرده قصد بیان چیزی را داشتند. در حالیکه امروزه با آزادی اینترنتی و در غرب، نوشتن به این سبک، قلمبه گویی بیش نیست. خواننده دیگر شکیبایی اینگونه انشأ ها را ندارد و اگرهم آنرا بخواند مطمئناً روشنتر نخواهد شد. سخن در لفافه گفتن نمیتواند خواننده را وادار به واکنشی با پاسخی دقیق و با واژه هایی مناسب کند.
کافیست نام لوایی را در این سایت انگشت گذاری کنیم تا به همه تیترهای برگزیده او بیشتر آشنا شویم. برای مثال:
- به مردی با تو پیوستم ندانستم که نامردی( ادبیات را برو!)
- برای آزادی قره باغ باید تفنگ بدست گرفت( خوب چی شد جناب دون کیشوت)
- صادق هدایت و فلسفه سگ شدگی ( مکتب تبریز؟)
و همینطور تا پایان.