Skip to main content

جناب اقای اقبالی گرامی،...اگر

جناب اقای اقبالی گرامی،...اگر
ناصر کرمی

جناب اقای اقبالی گرامی،...اگر به جغرافیای زیستی مردمان ایلام، لرستان، چهارمحال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان که در مقالهء خودتان به آنها اشاره کرده اید، جغرافیای کرمانشاه، استان فارس، استان بوشهر، و استان هرمزگان با خلیج فارس را به آن اضافه کنید مجموعهء جغرافیای ساتراپ پارسه و یا پارس دوره هخامنشیان را در بر میگیرد. جغرافیای پارسه و یا پارس زادگاه اصلی و ابدی هخامنشیان (پارسیان) بوده و امروز هم میباشد.
پایتخت اداری امپراطوری هخامنشیان که در تاریخ بنام جغرافیای زیستی آنها یعنی ساتراپ پارسه، پارس، امپراطوری "پرشیا " نامیده میشود شهر شوش در خوزستان امروز بود و تخت جمشید پایتخت تشریفاتی این امپراطوری و همدان مکان تابستانی شاهان هخامنشی است....

بدون شک مردم بختیاری و مردمان استان کهگیلویه و بویر احمد و سایر مردمان مسکونی در جغرافیای غرب و جنوب غربی و جنوب که در شمال خلیج فارس قرار دارند باقیمانده از همان مردمان 8 تیرهء دوران هخامنشیان است که در حقیقت مردمان پارسی حقیقی و حقوقی امروز میباشند.
واژه هایی مانند لُر بختیاری و یا لُر پشتوانه تاریخی مرذم شناسی منطبق با جغرافیای خاصی نیست و ساخته و پرداختهء از دوره صفویان و قاجاریان میباشند. حتّی تا سال 1963 میلادی استان چهار محال بختیاری و استان کهگیلویه و بویراحمد عضوی از استان فارس بوده که از آن جدا شده است.
طبق تحقیقات به عمل آمده واژه لُر میتواند از جغرافیایی بنان اللریه، بلاداللور، اللوریه در شمال خوزستان و در نواحی اندیمشک بر گرفته شده باشد. جدا کردن تیره های ایرانی از جمله بختیاری ها و لرستان و کهگیلویه و بویر احمد از جغرافیای خوزستان امری غیر ممکن و تسخیر سرزمین و نسل کشی قومی و به عبارتی دزدی تاریخی است. این مردمان ساکنان بومی این استان و مالکیّت تاریخی آنرا داشته و دارند.
من در شگفت هستم که چگونه دو تن بیگانه و بی هویّت عرب تبار به نام های کریم عبدیان بنى سعيد و بابان الیاسی در استان خوزستان ادعای حق تعیین سرنوشت میکنند تازه یکی از آنها خود را نماينده حقوق بشر اهواز و دیگر خود را مرکز حقوق بشر زاگرس، بنامند.
کوروش بزرگ این زاگرس نشین جنوبی اساسنامهء حق بشر را 2500 سال نوشته است حال این دو نفر مهاجم و مهاجر میخواهند برای زاگرس نشینان حقوق بشر بنویسند ؟؟. مگر اینکه زاگرس نشینان همه مُرده باشند. در بعضی از نوشته های تاریخی اصولأ واژهء پارس و پارسی و یا پرشیا را از واژهء زاگرس برگفته است. مردمان جغرافیای غرب و جنوب غربی و جنوب باید نام پرشیا را دوباره بر نام ایران و یا حداقل بر این جغرافیای مسکونی خود را بر گردانند.
از زمانیکه قدرت سیاسی یعد از هخامنشیان و ساسانیان از زاگرس بیرون رفته است، سرزمین و ناسیونالیسم ایرانی بی هویّت و عامل دست بیگانگان گشته است.