Skip to main content

جناب حسن سلام؛

جناب حسن سلام؛
بهنام چنگائی

جناب حسن سلام؛
نوشته و پرسیده اید:

اگر ایران کشور ملیتهای تحت ستم است و این ملیتها میخواهند مستقل شوند ان سوسیالیسم مورد نظر چپ د رکجای انچه از ایران باقی خواهد ماند عملی خواهد شد ؟ اگر قرار است همه خلقها جدا شوند پس طبقه کارگر چه خلقی در کجا میخواهد ساختمان سوسیالیسم را پی ریزی کند ؟

جناب حسن گرامی! نقد پرسش شما تنها جائی می توانست بجا باشد، که درک از فدرالیسم و تعیین حق سرنوشت ملت ها بمنزله جدائی و تجزیه ی ملیت ها از ایران از آن برداشت و انگاشته شود. در حالیکه اصلا چنین نیست و این روند نه تنها به جدائی ملیت ها نخواهدانجامید، بلکه بسان اهرمی نیرومند است که بسیاری از کشورهای فدرال جهان توانسته ند به یاری راهبردهای آن یکپارچکی و همبستگی همه ی ملیت ها خویش را تأمین و تضمین کنند و در ایران ما هم فدرالیسم می تواند ما را یاری رساند.
سپس پرسیده اید:

حد " یا سرحد جدائی ملیت " ها کجاست و کی آنرا تعیین میکند؟ آیا قوم ها و طایفه ها و دیگر " گروه ها " نیز صاحب چنین حقی هستند یا نه؟ اگر " نه " چرا ؟ و اگر " آری " آیا سرحد این " جدائی " " اتم " است؟

جناب حسن! محورهای پرسش بالای شما بسیار مهم و اساسی هستند. در مورد عنوان قوم و طایفه که شما نوشته اید، من درک و نام دیگری دارم که آنرا ترجیحا با واژه ی ملیت برجسته کرده و می کنم؛ اما من هرگز با عنوان ها و نام های دیگر مرسوم هم که وجوددارند، ستیزی ندارم و حتی می توان کناربیایم، اما در صورتیکه انگاره های دیگر، بازتاب خواست جمع بزرگتر باشد.

اما حد و حدود این خودمدیریتی ملیت ها و چگونگی اعمال اراده ی سیاسی جهت تعیین حق سرنوشت آنها باید در همین آغازِ دیالوگ و کندوکاو همگانی، با طرحی دلسوزانه و متعهدانه برای حفظ یکپارچی ملیت ها و چهارچوب سراسری ایران باشد.

راهکاری ضروری که تاکنون وجودنداشته و ملیت های زیر ستم دهه ها خواستار بوجود آمدن آن منتظر فرصت بوده و تاکنون جز سرکوب، تبعیض و قتلعام نتیجه ای نگرفته اند و طبعا و ناچار دارای بدبینی سنگینی نسبت به تفکر تمامیتگرائی دارند و از ریسمان سفید و سیاه می ترسند و براستی هم باید ترسید.

اما و زیرا، موازی با این خواسته های بحق، دسیسه گران ناسیونالیست و پان ها و شوینیست ها نیز بیکار نمانده و برای رودرروئی ملی ِملیت ها باهم و علیه یکپارجگی نقشه می ریزند تا ایران را بسود اهداف خود ویران کنند. تردید نباید کرد که دست هائی در کاراست که می تواند فجایع ترکیه، سوریه، عراق، لیبی، افغانستان و... را در کشورما دامن زند!

به همین خاطر باید از ریز تا درشت مسانل ساده، پیچیده، مبهم، عینی و ذهنی هرچه بیشتر برجسته و روشن شوند و آنها را به بحث آزاد و سازنده کشاند و شناخت و بر روی شان کار و فکر مشترک کرد تا بیاری شعور جمعی و سراسری چاره ها را یافت.

قدرمسلم اینکه هیچ کس و جریانی نسخه ای آیه وار و نمونه برای آن ندارد و برای این ایده ی ناشناخته ی " فدرالیسم ایرانی" باید گشاده رویانه به استقبال بررسی چند و چون آن رفت و تلاش همه جانبه و بویژه مستقل و ایرانی هم برایش کرد تا بسان موضوع روز که گذر از ستمگری مذهبی باشد، به سوژه ی سیاسی و حیاتی روز فراروید.

باسپاس