Skip to main content

از مختوای کامنت ها و نظرها

از مختوای کامنت ها و نظرها
Anonymous

از مختوای کامنت ها و نظرها اعضای سایت، بخوبی می توان فهمید، هیچ کسی راه کاری عملی نمی تواند بدهد که اکثریت قاطع را راضی کند/ بدیهی است هیچ سیستمی می تواند همه راضی کند/ انکه منافع اش در ادامه استبداد می بیند هرگز تن به غیر استبداد نمی دهد و در مقابل اش جدایی طلب.
در میان استبداد و جدایی طلبی، راه حلی اس که نام های مختلف و جزئیات اندکی متفاوت ارائه می شود. مردم سالاری غیر متمرکز (فدرال دمکراسی). اما با وجود انواع بسیار موفق ان در ترایخ تاکنون، از سوئیس تا امریکا، همچنان برخی مدعیان دمکراسی خواهی و مدعیان حقوق اقلیت ها، حاضر به قبول این مدل رژیم سیاسی-حکومتی نیستند!
این نکته تاکید می کند، که در ایران مردمان این کشور، در دور باطل استبداد هزاران ساله شاهی و شبه شاهی مثل حکومت اخوندها و نظامیان مسلح، دچار عقب ماندگی فکری هستند که چنان در تاریکی زندگی کرده اند که عین الفکر المستضعف!

رژیم حکومتی، از دو حالت در جهان خارج نیست، یا استبدادی است و دمکراسی. بقیه زیر مجموعه این دو نوع است، گاه شبهه ای (ظاهری) از یکی و حقیقتی (باطنی) از دیگری! اگر از دو حالت ممکن بیرون شود، نهایت یا کشور تجزیه یم شود و به یکی از دو نوع باز تکه ها از تجزیه تبدیل می شود و یا کشور در حالت هرج و مرج می رود/ مثل حالت سوریه.
شواهد حاکی است، ایارن احتمال ماندگاری استبداد تا 50% و احتمال وقع حالت هرج و مرج 30% است و تنها 20% ممکن است نوعی دمکراسی و به احتمال قوی از نوع دمکراسی فدرال خواهد بود. این تقسیم قوا است و نه تقسیم تعداد هواخواه! در حالی به نظرم اکثریت قاطع مردم دمکراسی خواه ایران گرا هستند ولی قوای این اکثریت بیش ا از 70 درصد معادل 20 درصد قوا تاثیرگذرای است! دلیل این ضعف، همان تفرقه است. القائات دو نیروی استبداد و جدایی خواه، این نیروی دمکراسی خواه 70 درصدی به چنین ضعف کشانده است.
از برایند نروها و واقعیت جاری، شانس ماندگاری استبداد مرکزی 50% است و با توجه به اینکه دو قوا مجموعه جدایی خواه 30 درصدی و مجوعه دمکراسی خواه ایران گرا 20% است، یحتمل تا 30 سال دیگر استبداد ماندنی است و شادی با مرگ نسل مستبدان فعلی و جایگزینی نسل اینده میراث داران استبداد، کشور به سمت سقوط برود و تجزیه. نمونه اس سوریه. نسل دوم استبداد (پسر اسد) نتوانست میراث پدر نگهدارد و کشور به فروپاش یو هرج و رمج در غلتید! احتمالا عاقبت ایارن همین است در گذر که می تواند از یک سال دیگر شروع شود و در 5 سال شکل بگیرد ویا ترفندها استبداد و اقتضائات ابرقدرت ها این فاجعه به 20 الی 30 دیگر به تاخیر به اندزاد مگر تحولی جدی در نیروهیا مخالف بوقوع بپوندد و مثلا همه در یک شورای اپوزیسیون گرد بیاند و سر یک فدرال دمکراسی که شبیه انچه بشریت گفته همگرا شوند. شورای همگرایی فدرال دمکراسی خواهان تنها راه نجات واقعی از استبداد مرکزی است.
شورای همگرای فراگیر و حداکثری باید باشد. باید هر دو نیورهی دمرکاسی خواه و جدایی خواه مخالف استبداد مرکزی، از خواست های حداکثری چشم بپوشند بر اصول دمکراسی و فدرالیسم مناسب ایارن به توافق برسند. همان مدل ترکیبی از مدل های امریکایی و سوئیسی که می گید واحد شهرستان (کانتون) شروع فدرال دمکراسی باشد و در استان هماهنگ کننده و رابط کانتون با کشور (کانتری) باشد.
شورا تصمیماتش به صورت رای جمعی باشد. هر استان دو نماینده باشد و یا 30 گروه قومی-زبانی (اتنیکی) و حقوقی و اقلیت ها 60 نماینده، مجموعا 60 نماینده. مثلا حتما یک نفر نماینده برخی اقلیت ها حقوقی مثل دگرباش های جنسی، یک نماینده بی خدایان، یک نماینده خداباوران ب یدن، یک نماینده از هر عقیده-دین و ایین با جمعیت بالای هزار نفر مثل بهایی، یارسانی، دارویش، ... در این صورت، ختما از هر طرفدار سیستم سیاسی خاص مثل سلطنت طلب و کمونیست ها هم دست کم یک نماینده باشد.
شورای دیر اول و معاوننی و منشی ها و اعضای هیئت مدیره و کارگزران با رای اکثریت انتخاب کند. برای کی ساله و یا دو-سه ساله.
کشور کل-کانتر ، حامل اجزا یعنی شهرسان-کانتون است.