Skip to main content

در جواب نسیم محترم برخلاف

در جواب نسیم محترم برخلاف
Anonymous

در جواب نسیم محترم برخلاف نظر شما ، مارکس و انگلس هر دو همواره در نهایت سرسختی از مبارزات ملت های اسیر و تحت ستم دفاع به عمل آورده اند. مارکس مدافع پیگیر حق تعیین سرنوشت ملل اسیر و در بند بود . بهمین جهت نیز کسی نمی تواند مارکس و انگلس را در مساله دفاع از ملت های تحت سلطه از لنین و بلشویک ها جدا کند.کاری که آنارشیست ها میخواهند انجام دهند. مارکس موکدا از جنبش های رهائی بخش ایرلندیها و لهستانی ها علیه کشورهای زور گوئي که بر این ملت ها حاکم بودند، دفاع میکرد. مارکس گر چه در ابتدا در رابطه با مساله اسارت ایرلندی ها توسط امپراطوری بریتانی بر آن بود که جنبش انقلابی -سوسیالیستی - طبقه کارگر انگلیس، ایرلند را رها خواهد ساخت ، بعد ها و پس از تعمیق هرچه بیشتر اندیشه های خود وتغییرات سیاسی مهم در انگلستان و ایرلند، این نقطه نظر خود را کاملا تغییر داده و بر آن شد که تا ایرلند

از چنگ اسارت انگلستان رها نشده است ،طبقه کارگر انگلیس از یوغ سرمایه داری آزاد نخواهد شد. در این زمینه مارکس چنین می گوید: « من مدت های طولانی تصور میکردم که از بین بردن نظام حاکم در ایرلند می تواند به دست طبقه کارگر انگلستان صورت پذیرد..... بعد از مطالغه دقیق مساله و تعمق در آن موضوع، من به این نتیجه رسیدم که بر خلاف اعتقادات قبلی خود، به مساله نگاه کنم . طبقه کارگر انگلستان نمیتواند به هیچ کاری دست بزند مگر از ایرلند رهائی یابد. .... بنا بر این، طبقه کارگرانگلیس به هیچگونه اقدامی دست نخواهد زد مگر اینکه ایر لند از سلطه انگلیس رهائی یابد. »مارکس همچنان مطرح میساخت که «بلا و مصیبت بزرگی است که ملتی ملت دیگری را به بردگی بکشاند.»